حزب جبهه مشارکت ایران اسلامی که بعنوان یک حزب اصلاح طلب در اتفاقات پس از انتخابات ریاست جمهوری، بیشترین تعداد بازداشتی و زندانی را داشته است،با صدور بیانیه ای ضمن ابراز نگرانی در مورد وضعیت زندانیان و جان باختگان حوادث اخیر،خواستاررهایی هر چه سریع تر همه زندانیان و دلجویی از آنان شد.
در آغاز بیانیه جبهه مشارکت آمده است: “آنچه این روزها از رفتار جریان حاکم در برخورد با اعتراض های قانونی و مسالمت آمیز مردمی می بینیم، و حتی آنچه بر افرادی که پیش از آغاز اعتراض ها بازداشت شده اند می رود، حیرت و تاسف عمیق کلیه ناظران و آگاهان از امور را به همراه داشته است.”
جبهه مشارکت در ادامه این بیانیه با اشاره به اینکه “سطح خشونت و جنایت های صورت گرفته و نوع توجیهاتی که برخی از حامیان این جنایات از خود نشان داده اند بسیار زیاد است”، آن را نشانه “نوعی بیماری روانی عاملان» این اتفاقات دانسته و پرسیده است:” چه کسی گمان می کرد که تنها سه دهه پس از انقلابی که به نام اسلام و آزادی و عدالت و به رهبری مرجعی بزرگ چون امام خمینی به فرجام رسید، جوانان برآمده از این انقلاب به جرم اعتراض مدنی بازداشت شوند و آنگاه پیکر بی جان آنها به خانواده هایشان تحویل داده شود.”
در بخش دیگری از این بیانیه می خوانیم: “چه کسی گمان می کرد بهترین فرزندان و یاوران انقلاب در این سطح وسیع در زندان به سر ببرند، بی آنکه وکیل داشته باشند و خبر زنده بودن و یا سلامتی آنان از خانواده هایشان دریغ شود. چه کسی گمان می کرد مردمی ترین نهادهائی که با هدف خدمت بی مزد و منت برای مردم و انقلاب شکل گرفتند، این روزها روی بر مردم خود ترش کنند و با چماق و باتوم و اسلحه، برادران و خواهران خود را به فجیع ترین شکل ضرب و جرح نمایند؟”
در قسمت دیگری از این بیانیه ضمن طرح این پرسش که “چه کسی این روزها را باور داشت، آن هم پس از آن همه ادعای مردمی بودن و پس از دوران تثبیت نظام و به نام اسلام؟” آمده است: “نه آقایان حاکم، قرار این نبود. شعارها و وعده های انقلاب چنین نبود. بنیانگذاران انقلاب، شاه و سلطنت را نراندند که امروز به اینجا برسیم. هدف انقلاب مبارزه با طاغوت و همه چهره ها و مظاهر آن بود که در برابر سنت الهی به طغیان می پردازند، قطره قطره خون شهدا نیز در این راه بود که امروز شما مست از قدرت بر سبزی آن آرمانها رنگی از سیاهی و تباهی می پاشید.”
در بیانیه حزبی که در دوره ششم مجلس شورای اسلامی اکثریت داشت،”عدالت ورزی” و “مهرورزی” حکومت اسلامی مورد سوال قرار گرفته و نوشته شده است: “امروز جمعی از پاکترین و صادق ترین رادمردان این سرزمین به گناه مشارکت در انتخابات و تبلیغ برای کاندیدایی غیر از کاندیدای مطلوب شما در زندان به سر می برند. زندانهائی که هر روز خبر می رسد جوانی را صحیح و سالم به آنجا برده اید و آنگاه پس از وعده سر خرمن آزادی آنها و بازی با احساس و عاطفه خانواده هایشان، ناگهان جنازه او را تحویل داده اید به همراه مشتی تهدید و ارعاب، هم حق تیر طلب کرده اید، و هم پول برای جنازه، آنگاه حق عزاداری و مجلس ترحیم گرفتن را نیز از آنها دریغ می کنید. دست مریزاد و مرحبا به این عدالت گستری و مهرورزی”.
نویسندگان این بیانیه در ادامه با اشاره به وضعیت دستگیرشدگان این حزب تاکید کرده اند که: “ما از سرنوشت برادرانمان سید مصطفی تاج زاده، عبدالله رمضان زاده، محسن امین زاده، بهزاد نبوی که بیش از ۴۰ روز از بازداشت آنها می گذرد، بی خبر و نگرانیم. ما از شایعاتی که پیرامون فشار و شکنجه آنها به گوش می رسد، نگرانیم. ما نسبت به دیگر زندانیانی که از داشتن حق وکیل و رعایت حقوق مصرح در قانون اساسی و قوانین جزائی و مدنی محرومند، نگرانیم. ما نسبت به سلامت برادر جانبازمان دکتر سعید حجاریان که بر اساس اطلاع خانواده محترم شان، تحت فشار قرار گرفته و قصد جانش را کرده اند، نگرانیم.ما نسبت به رفتار بازجویان شما با تک تک اسرای آزادی خواهی و عدالت جوئی که دربند جور شما هستند نگرانیم و این نگرانی بیراه نیست. هر که گزارش پیش شما بیفتد، باید نگران حفظ حقوق و حتی جانش باشد. صحت این ادعا را از بازماندگان آنهایی که صحیح و سالم بازداشت شان کرده اید و جنازه شان را تحویل داده اید، بپرسید. آیا به واقع در روزگار دفاع مقدس با اسیران عراقی و بعثی اینچنین می کردید که امروز با شهروندان و سیاسیون و روزنامه نگاران ایرانی که تنها خواستار حق رای شان و آزادی اندیشه شان و انجام انتخابات آزاد در محیطی کاملا مسالمت آمیز بوده اند می کنید؟”
جبهه مشارکت ایران اسلامی در ادامه بیانیه خود این بازداشت ها را سلب حقوق بازداشت شدگان خوانده و ضمن محکوم کردن این برخوردها،اعلام کرده است که “از هر مسیر قانونی و شرعی و با استفاده از تمامی اهرمهای مدنی، داخلی و بین المللی، احقاق حقوق یاران دربند خود را پیگیری” می کند و “به زندانبان ها و بازجوپروران حاکم هشدار” داده است که “هر چه سریع تر نسبت به آزادی آنها و دلجوئی از خانواده های آنان که در این مدت پا به پای عزیزان دربند خود شکنجه روحی و روانی دیده اند” اقدام کنند: “سنت الهی و تاریخ سرنوشت خوبی برای اینگونه رفتاری که پیش گرفته اید، نشان نمی دهد. تا فرصت باقی است به آغوش ملت بازگردید و از ظلم و جور خود نزد خالق متعال و بندگان آزاده و حق جوی یزدان پاک استغفار کنید.”
در پایان این بیانیه می خوانیم: “در ماه ارجمند شعبان المعظم و در اعیاد شعبانیه شکایت از حاکمان جور را نزد خدای متعال و صاحبان شرافت اعیاد شعبانیه می بریم و از اینکه در ایام عسرت، جشن و سرور را از مردم این دیار دریغ کرده اند، عمیقا متاسفیم.”