اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس جمهوری اسلامی در گفتگو با روزنامه اعتماد تاکید کرد که “بر سر کار آوردن این دولت افتخار اصلاحطلبان است.”
این روزنامه که گزارشی از گفتگوی مفصلترش با جهانگیری را منتشر کرده، نوشته: “اسحاق جهانگیری شاید حالا معاون اول دولت تدبیر و امید باشد اما هنوز «اندیشه اصلاحطلبی» در سر دارد. اصلاحطلبی را جریانی درون نظام میداند که با هیچ روشی قابلیت حذف آن وجود ندارد.”
اعتماد از قول معاون اول حسن روحانی نوشت: “این افتخار به نام اصلاحطلبان ثبت شده است که از کاندیدایی حمایت کردند و همان بر سر کار آمد. […]افتخار اصلاحطلبان این است که دولتی را سر کار آورده است که تلاش میکند گرههای زندگی مردم را باز کند و اینکه چند اصلاحطلب وارد دولت شدهاند و تعدادشان کم و زیاد بوده است، دیگر زیاد اهمیت ندارد.”
روزنامه اعتماد چند روز پیش گزارشی دیگر از گفتگو با وزیر کشور عبدالرضا رحمانیفضلی، وزیر کشور منتشر کرد که وی در آن تاکید کرده بود: “روحانی اصلاحطلب نیست ما همه اعتدالی هستیم.” بر اساس این گزارش، وزیر کشور خبر داده بود که برای رفع مشکل برخی احزاب اصلاحطلب چانهزنی هم کرده است.
نسبت دولت روحانی و اصلاحطلبان و نوع رابطه آن با این جریان سیاسی، یکی از مهمترین چالشهای حسن روحانی در ماههای پس از ریاستجمهوریاش بوده است. بخش زیادی از فشار مخالفان دولت در این ماهها، معطوف به حذف بخشی از اعضای دولت شد که نسبتی با اصلاحطلبان نیز داشتند. راستگرایان تندرو، هیچگاه پنهان نکردند که اصلاحطلبان را خارج از چارچوب نظام جمهوری اسلامی میدانند و به همین دلیل برای حذف آنها از هیچ کوششی دریغ نکردند. حتی استیضاح و برکناری اولین وزیر علوم دولت روحانی نیز به بهانه ورود “عوامل فتنه ” و اصلاحطلبان در بدنه این وزارتخانه انجام شد.
در ابتدای پیروزی حسن روحانی در انتخابات تابستان سال ۱۳۹۲، راستگرایان حاضر به پذیرش شکست خود در برابر اصلاحطلبان نبودند ولی پس از شوک اولیه شکست در انتخابات مدعی شدند که به دلیل سوابق حسن روحانی، رای او در واقع رای به اصولگرایی بوده است.
حتی امروز هم که اختلافات راستگرایان و دولت روحانی تشدید شده است، هنوز بخشی از مخالفان دولت حاضر به پذیرش شکست در انتخابات گذشته نیستند. برای نمونه، حمیدرضا حاجیبابایی، وزیر آموزش و پرورش دولت احمدینژاد در گفتگویی که دیروز منتشر شد، درباره انتخابات ریاستجمهوری گذشته تاکید کرد: “جریان اصولگرایی نتیجه را واگذار کرد، اما در حقیقت نتیجه را به اصلاحطلبان واگذار نکرد بلکه به شبه اصولگرایان واگذار کرد؛ شبه اصولگرایان یعنی کسانی که به دلیل دلخوری از اصولگرایان در حدفاصل اصولگرایان و اصلاحطلبان قرار گرفته بودند.” او اضافه کرد: “جناب آقای روحانی سابقه اصولگرایی داشت؛ شاید خود ایشان هم بگوید که من اصولگرا هستم. در ذهن مردم این نبود که دارند به یک اصلاحطلب رای میدهند؛ مردم اعتقادشان بر این بود همه کسانی که دور میز انتخابات نشستهاند، اصولگرایند. واقعا میشد به پیشانی یکی از ۶ کاندیدای ریاست جمهوری ۹۲ برچسب اصلاحطلبی زد؟ غیر از آقای عارف هیچ کاندیدای دیگری مهر اصلاحطلبی بر روی پیشانیاش نبود و همهشان سابقه اصولگرایی داشتند و در حقیقت مردم به اصولگرایی رای دادند.”
با اینهمه نزدیکی دولت روحانی به اصلاحطلبان نگرانی راستگرایان تندرو را به دنبال داشته است. اسحاق جهانگیری در واقع نماینده بخش اصلاحطلب دولت روحانی است و سخنان اخیر او نشان میدهد که او، هنوز هم خود را نماینده این جریان میداند.
چند ماه مانده به انتخابات ریاستجمهوری ۱۳۹۲ آیتالله خامنهای با چند تن از اصلاحطلبان دیدار کرد و شایعاتی درباره ترمیم رابطه او با اصلاحطلبان بوجود آمد. در آن دیدار اسحاق جهانگیری، مجید انصاری و عبدالواحد موسویلاری شرکت کرده بودند.
روزنامه اعتماد در آن زمان طی گزارشی از قول عباس عبدی نوشته بود: “به نظر من دوستان اصلاحطلب کار بسیار خوبی کردهاند که البته دیر هم انجام شد. حتی میتوان این جلسات را در سطح بالاتری در اصلاحطلبان انجام داد و هیچ مانعی برای آن نیست. چه بسا اگر دیدارها توسط رهبران اصلاحطلب انجام شود در بهبود وضعیت موجود جامعه موثرتر باشد. این کار را البته آقای خاتمی و برخی دیگران باید انجام دهند. […] ایجاد گفتوگو بین دو طرف که اختلاف نظرهایی دارند میتواند هدف تلقی شود و آنچه در پی آن میآید موضوع ثانویه است.”
جزئیات این دیدار اعلام نشد، اما بعدها اسحاق جهانگیری گفت: “من تا الان هیچ جملهای از این دیدار را مطرح نکردهام. ایشان راجع به مطالبی که ما عنوان کردیم، نظراتی داشتند. تاکید ویژهای که ایشان داشتند این بود که کسانی که جمهوریاسلامی را قبول ندارند، را از خودتان دور کنید.” او همچنین افزود: “جریان اصلاحطلب، یکی از جریانهای ریشهدار انقلاب اسلامی است. رهبری هم تاکید داشتهاند که جناح اصلاحطلب و اصولگرا دو بال نظام به شمار میرود.”
اسحاق جهانگیری این سخنان را در یک برنامه تلویزیونی بیان کرده و در پاسخ به سخنان مجری تلویزیون که درباره “عذرخواهی” اصلاحطلبان میپرسید، گفته بود: “اصلاحطلبها قطعاً در کم شدن اعتماد نظام به این جریان سیاسی نقش داشتهاند. عذرخواهی چیز خیلی خوبی است. اینکه انسان در مقابل مردم و نظامی که به گردن او حق دارد، عذرخواهی کند، چیز بدی نیست. این که چرا اصلاحطلبان عذرخواهی نمیکند را باید به نشستهای گفتمانی بین جناحها واگذار کنیم. به هرحال باید حرفهای اصلاحطللبان را هم بشنویم! به نظر من درخواست عذرخواهی از یک شخص، یعنی تمام تخلفات متوجه توست. به نظر من هر کس باید به سهم خود از مردم و ملت عذرخواهی کند. این حرف، پسندیدهای است.”
او اضافه کرده بود: “جایگاه من این نیست که از طرف جناح خاصی عذرخواهی کنم اما اگر جایی از طرف شخص من قصوری سر زده، میتوانم عذرخواهی کنم.”
از همین سخنان مشخص بود که خواسته آیتالله خامنه ای از اصلاحطلبان، عذرخواهی آنان بوده است. خامنهای حتی یکبار خواسته خود را بصورت علنی هم مطرح کرد. او طی سخنانی گفت: “چرا و به چه دلیل مدعیان تقلب در انتخابات ۸۸ برای مواجهه با مسئله، به خیابانها اردوکشی کردند!؟ بارها و بارها این سؤال را نه در مجامع عمومی بلکه به شکلی که قابل پاسخ دادن باشد مطرح کردهایم، پس چرا جواب نمیدهند، چرا عذرخواهی نمیکنند؟”
اصلاحطلبان عذرخواهی نکردند و نارضایتی “نظام” از آنها عمیقتر شد. کیهان یکبار در خبری با عنوان “چه کسی میتواند خاتمی را شفاعت کند؟!” نوشته بود: “خاتمی در محافل خصوصی اظهار کرده که در انتخابات ۸۸ هیچ تقلبی رخ نداده اما با این وجود حاضر به اعتراف علنی و عذرخواهی از نظام و مردم نیست و همچنان با فتنهگران همراهی میکند. با این وصف میتوان گفت بهترین واسطه و شفیع برای خاتمی، اظهار توبه و ندامت از جانب خود وی است.”
اما عدم عذرخواهی اصلاحطلبان موجب افزایش محدودیتها و فشارها نیز شد. بااینهمه به نظر میرسد که دولت روحانی همچنان تلاش میکند که نقش خود را به عنوان میانجی در میان دو جناح سیاسی درون حکومت حفظ کند.