پس از کودتا
در برابر کودتا

مرتضی کاظمیان
مرتضی کاظمیان

در روزهای پایانی مرداد ماه، سالروز رخداد تلخ کودتای آمریکایی ـ انگلیسی 28مرداد 1332، بهانه‌ای می‌شود برای پرداختن به جوانب و علل و عوامل موثر در تحقق و توفیق آن واقعه‌ی مهم. در مطبوعات و رسانه‌ها اما، کمتر به حوادث پس از کودتا، و به‌ویژه مقاومت نیروهای ملی در برابر دولت کودتا، اشاره می‌شود. این یادداشت، نگاهی گذرا دارد به ایستادگی ایرانیان در برابر دولت غیرقانونی حاکم شده به لطف کودتا، در روزهای پس از کودتای 28 مرداد.

در ابتدا ذکر این نکته مفید به نظر می‌رسد که بیش از 120 کودتا از ابتدای قرن بیستم تاکنون در جهان به‌وقوع پیوسته است. “کودتا” به این معنای عام و ساده که کودتاگران با توسل به شیوه‌های گوناگون و به‌ویژه تکیه بر زور و ابزارهای خشونت‌آمیز، صاحبان قدرت مستقر را سرنگون کرده و خود، زمام امور را در دست می‌گیرند. ساموئل هانتینگتون، صاحب‌نظر برجسته‌ی علوم سیاسی، کودتاها را در سه گروه عمده مورد بررسی قرار می‌دهد: نخست کودتاهای اساسی و کامل مانند کودتای 1911 چین، 1944 بلغارستان و  مصر؛ دیگر، کودتاهای خیرخواهانه که با هدف مبارزه با فساد و اصلاح امور کشور صورت می‌گیرد، مانند کودتاهای پاکستان، ترکیه، و سوریه؛ و آخر، کودتای ارتش و ارتشیان با تمسک به حق ویژه و وتو که مقابله با خواست جامعه مدنی و سرکوب مشارکت مردم را دربر دارد، مانند کودتای 1973 شیلی و 1976 آرژانتین. در دو نوع اخیر کودتا، نظامیان ارشد، و در  نوع اول نظامیان رده پایین و سربازان دارای نقش موثر هستند.

هرچند کودتای آمریکایی ـ انگلیسی 28 مرداد1332 علیه دولت ملی دکتر محمد مصدق نظام سلطنتی را در ظاهر دچار دگرگونی اساسی نکرد، قانون اساسی عوض نشد، و شاه همچنان در صدر قدرت، مستقر ماند؛ و از این منظر می‌توان مدعی شد که کودتایی در ایران رخ نداده است. اما از این زاویه‌ی بسیار مهم که دولتی ملی و متکی به خواست و تمایل و اراده‌ی اکثریت جامعه، با تکیه بر ابزارهای خشونت‌آمیز، جای خود را به دولتی به ریاست یک نظامی (سرلشکر زاهدی) می‌دهد که واجد درونمایه و رویکردهایی کاملا” متفاوت با دکتر مصدق است، بی‌شک در 28 مرداد1332 کودتایی در ایران به‌وقوع پیوسته است. چنان که اسناد منتشر شده‌ی فراوانی در این سال‌ها، که به‌خصوص از آرشیو نهادهای اطلاعاتی و امنیتی انگلستان و آمریکا، درز کرده و اجازه‌ی انتشار یافته است، آشکارا این دخالت نظامی و سیاسی علیه دولت ملی مصدق را (به کمک عوامل داخلی) ثابت می‌کند.

چنان که در ابتدا ذکر شد، در سال‌های اخیر به علل وقوع و چگونگی تحقق و توفیق این کودتا فراوان پرداخته شده، اما از حوادث پس از کودتا و به‌ویژه مقاومت نیروهای ملی در برابر کودتا و کودتاگران کمتر سخن به‌میان آمده است. در حالی‌که این ایستادگی مدنی و مقاومت آزادی‌خواهان و دموکراسی‌طلبان در برابر کودتاگران، واجد آموزه‌های فراوان، و بس شوق‌آفرین است.

هرچند با وقوع کودتا، موجی از بازداشت نیروهای سیاسی و محاکمه‌های نمایشی و تلخ‌ در بیدادگاه‌ها آغاز شد (و حتی دکتر مصدق، رهبر نهضت و رئیس دولت ملی، محاکمه و به حبس و تبعید، مجبور گردید) و بسیاری از فعالان سیاسی و مخالفان نظام خودکامه‌ی پهلویی (چون زنده‌یاد دکتر حسین فاطمی) اعدام و در تاریخ شهیدان این سرزمین «ماندگار» شدند، اما آنچه در حوزه‌ی جامعه مدنی ایران در جریان بود، واجد ایستادگی و مقاومت شجاعانه و مدبرانه در برابر کودتا و دولت غیرقانونی و تحمیلی و دست‌نشانده بود.

از همان فردای توفیق کودتا، آزادگانی چون آیت‌الله سیدرضا زنجانی، دکتر محمد نخشب، ناصر صدرالحفاظی، مهندس مهدی بازرگان، عباس رادنیا، حاج حسن قاسمی، احمد توانگر، رحیم عطایی، حسین شاه‌حسینی و بسیاری دیگر از نیروهای ملی، عزم خویش برای “مقاومت” در برابر دولت غیرقانونی زاهدی و نیز ایستادگی در برابر اختناق روزافزون و سرکوب و خودکامگی، جزم کردند. تزریق “امید” به جامعه‌ی شوک‌زده و قربانی کودتا، نخستین گامی بود که مورد توافق جمع محدود اولیه قرار گرفت و به همت آیت‌الله زنجانی، و با همراهی معدودی، پیگیری شد. به کمک “کاربن” و بر روی صدها کاغذ کوچک، این جمله نگاشته و تکثیر گردید: “نهضت ادامه دارد”! تلاش شد که این پیام کوتاه اما مهم، در تیراژی تا حد امکان بالا، و در سطحی گسترده، منتشر و در جامعه توزیع شود.

در ادامه و، یک هفته پس از بازگشت محمدرضا پهلوی به ایران (7 شهریور 1332)، “نهضت مقاومت ملی ایران” با انتشار اطلاعیه‌ای خط مشی نهضت را در سه اصل اعلام کرد: ادامه‌ی نهضت ملی و اعاده‌ی استقلال و حکومت ملی؛ مبارزه علیه هرگونه استعمار خارجی؛ و مبارزه علیه حکومت‌های دست‌نشانده.

نهضت مقاومت ملی همچنین با بررسی و تحلیل علل شکست نهضت ملی، برنامه‌ی کار خود را با توجه به شرایط دشوار و نیز پیش‌بینی واکنش شدید کودتاگران، برای نیل به هدف‌های زیر تنظیم و تصویب کرد: جمع‌آوری و تمرکز و انسجام نیروهای پراکنده‌ی ملی؛ کوشش در جهت ایجاد تشکیلات متناسب با موقعیت تاریخی نهضت؛ مقابله با تلاش‌های دولت کودتا در سرکوب مردم و افشا کردن توطئه‌های حکومت؛ مقابله با تبلیغات  عوام‌فریبانه و تحریف حقیقت توسط رژیم کودتا؛ کوشش در جهت رسوا ساختن دولت نامشروع و غیرمردمی در سطح جهانی؛ و نیز خنثی کردن اقدامات دولت کودتا از طریق برپایی راهپیمایی و تظاهرات، تعطیل بازار و اعتصاب، پخش اعلامیه و…

در همین راستا، تشکیل کمیته‌های بازار، ادارات، روحانیون، احزاب، انتشارات و تبلیغات، شهرستان‌ها، و… از جمله اقدامات بسیار مهم و قابل ستایشی است که در شزایط سخت پس از کودتا، به همت نیروهای ملی و آزادی‌خواه، محقق و عملیاتی شد.

ایستادگی نهضت مقاومت ملی در شرایط سخت و دشوار پس از کودتا، و مقاومت در برابر جو رعب و وحشت و سرکوب، و نیز مبارزه با انسداد سیاسی و اختناق و خفقان تحمیلی، هرچند به‌خاطر نیروی نامتساوی و سرکوب بی‌رحمانه و غیرانسانی رژیم، با هزینه‌های انسانی فراوانی توام شد اما نهضت ملی مردم ایران و آرمان‌های آن را “زنده” و جاری و امیدوار، نگه داشت.

همین مقاومت‌‌ها و تلاش‌ها بود که افزون بر تبیین ماهیت رژیم دیکتاتوری و سرکوبگر پهلوی برای افکار عمومی در داخل و خارج از کشور، موجب تحولات سیاسی ـ اجتماعی ایران در نیمه‌ی دهه‌ی 40 و عقب‌نشینی شاه و اعلام فضای باز سیاسی، متعاقب آن شد. مقاومت‌ها و مجاهدت‌هایی که در نهایت منجر به تغیییر نظام سیاسی در ایران و سقوط رژیم استبدادی گردید.