کمتر از دو هفته مانده به آغاز سال تحصیلی جدید،اسفندیار چهاربند مدیر کل آموزش و پرورش شهر تهران خبر داده که ۲۶۰ مدرسه در پایتخت بیشتر از سایر مدارس در معرض آسیبهای اجتماعی قرار دارند. به گفته او مهمترین آسیب اجتماعی در مدارس سوءاستفاده از موادمخدر است. چهاربند همچنین از تهران به عنوان یکی از شهرهای محروم کشور به لحاظ فضای آموزشی نام برده و گفته است: درحال حاضر پنجهزار کلاس غیرمقاوم در تهران وجود دارد که در مقابل حوادث غیرطبیعی ازجمله زلزله آسیبپذیرند و باید بازسازی شوند. نگرانیها وقتی شدن میگیرد که بدانیم اوضاع مدارس در بسیاری از شهرهای کشور وخیمتر از پایتخت است. چنانچه آمار سال گذشته حاکی از این بود که از مجموع کل مدارس کشور ۲۶ درصد ایمن، ۱۰ درصد تخریبی، ۲۲ درصد نیازمند بازسازی و ۴۲ درصد از مدارس بالای ۲۰ سال ساخت هستند. مرتضی رییسی سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور اخیرا گفته است: “تجهیز، نوسازی و مقاوم سازی بسیاری از مدارس باعث شده که مدارس ایمن کشور از یک سوم به دوسوم برسد.” این بدان معناست که هنوز شرایط هزاران مدرسه در کشور مطابق با استاندارد نیست و جان و سلامت دانشآموزان در معرض تهدید قرار دارد. از سوی دیگر آمارهای رسمی و غیر رسمی هم از رشد آسیبهای اجتماعی در مدارس حکایت دارند.
مدرسه نمکیها
“درحال حاضر سه تا چهار مدرسه در جنوب شهر داریم که به مدرسه نمکیها معروف شدهاند و افرادی در آن مشغول تحصیلاند که در خیابانها نان خشک جمع میکنند. در همین مدرسه نمکیها ۳۰ تا ۴۰درصد کودکان فاقد شناسنامه هستند.” این را چهاربند مدیر کل آموزش و پرورش شهر تهران گفته و در پاسخ به اینکه برای ادامه تحصیل کودکان فاقد شناسنامه چه تدابیری اندیشیده شده است؟ افزوده: “مشغول رایزنی با شورای شهر هستیم تا بتوانیم خدمات شبانهروزی ازجمله فراهم آوردن امکانات خوابگاهی، فضای گرم و… را مهیا کنیم تا این دانشآموزان به این مدارس جذب شوند.” این مقام مسئول همچنین گفته که هنوز دفاتر امتحانات نهایی در شهریورماه بسته نشده است و آماری از کودکان ترک تحصیل کرده ندارد: “درباره انسداد کامل مبادی بیسوادی، وزارت آموزش و پرورش جدی است و برای تولید کمسواد و بیسواد بهخصوص در ابتدایی رصدهای مختلفی انجام میدهد.” مدیرکل آموزش و پرورش تهران در ادامه با اشاره به اینکه تعدادی از افغانهای مقیم کشور در برخی مناطق از تهران از تحصیل محروم هستند، نیز گفته است: “به صورت فردبهفرد برای افرادی که از تحصیل بازماندهاند معلم گرفته و آنها را شناسایی میکنیم. براساس دستور وزیر آموزش و پرورش در معاونت آموزش ابتدایی گروهی به نام صیانت از حقوق کودک با همکاری مراجع قضایی و انتظامی برای بازگرداندن دانشآموزانی که از تحصیل محروم هستند، تشکیل شده است.”
مساله کودکان بازمانده از تحصیل یکی از مشکلات قدیمی حوزه آموزش و پرورش است. چندی پیش مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی براساس سرشماری سال ۸۵ آمار تکاندهندهای منتشر کرد: “بیش از ۳.۲میلیون کودک بین شش تا ۱۷ساله بازمانده از تحصیل در کشور وجود دارد که یا اصلا به مدرسه نرفتهاند یا در طول سالهای تحصیل به دلایل مختلف از تحصیل بازماندهاند.” برخی آمارها هم از وجود بیش از ۱۲هزار کودک کار و خیابان، تنها در تهران، حکایت دارد. در کنار این ارقام، ۹۱۵ هزار کودک به عنوان کودک خانهدار به ثبت رسیدهاند که از این تعداد ۹۸.۹ درصد دختر هستند.
باز هم سال جدید، باز هم بخاریهای غیر ایمن
سال گذشته مرتضی رئیسی رییس سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور با اعلام اینکه کماکان یک سوم از کلاسهای مدارس کشور با بخاریهای نفتی و گازی گرم میشوند هشدار داد: “استفاده از این سیستمهای گرمایشی از نظر آموزش و پرورش مردود است و خطر بزرگی برای دانشآموزان محسوب میشود ضمن اینکه استفاده از بخاریهای گازی نه تنها در کلاسهای درس بلکه در اماکن عمومی نیز ممنوع است.” ارمغان بخاریهای نفتی و غیرایمن در مدارس، مرگ و سوختگی دهها کودک دانشآموز و همچنین تعدادی از آموزگاران طی سالهای گذشته، بوده است. مرداد ماه امسال همین مقام مسئول خبر داد که: “۳۰۰ میلیارد تومان اعتبار مصوب به استانداردسازی سیستمهای گرمایشی مدارس و خروج بخاریهای گازی و نفتی از کلاسهای درس و جایگزینی آنها با سیستمهای حرارتی نسبتا ایمن تخصیص یافته است.” رئیسی پیشبینی کرده است که با این بودجه حدود ۳۰ درصد از کلاسهای درسی که دارای بخاری غیراستاندارد هستند، تجهیز بشوند. او همچنین با بیان اینکه سال گذشته نیز ۲۰۰ میلیارد تومان برای استانداردسازی سیستمهای گرمایشی مدارس مصوب شده بود که تنها ۱۴۶ میلیارد تومان آن تخصیص یافت، گفته است: “اگر امسال مجموع اعتبار در نظر گرفته شده اختصاص پیدا کند میتوان امیدوار بود که تا پایان سال مالی ۹۳ (یعنی پایان تیرماه ۹۴)، نگرانی آموزش و پرورش بابت ۵۰ درصد کلاسهای درسی که دارای سیستم گرمایشی بخاری هستند مرتفع شود.”
شیرزاد عبداللهی کارشناس مسائل آموزشی پیشتر به روز گفته بود: “داستان برچیدن بخاریها از سال ۸۳ و بعد از فاجعه سوختن ۱۳ دانش آموز دبستان روستای سفیلان شروع شد. در آن زمان اغلب مدارس روستایی بخاری چکهای داشتند. اتفاقی که دراین ۹ سال افتاده این است که آن بخاریها جای خودشان را به بخاریهای کاربراتوردار نفتی دادهاند، اما خطر رفع نشده است چرا که بخاری از هر نوعی، در کلاس خطرآفرین است.”
به گفته او: “بسیاری از مدارس به وسایل اطفای حریق مثل کپسول آتش نشانی مجهز نیستند. اگر هم کپسولی گوشهای از کلاس موجود باشد ممکن است شارژ سالانه نشده باشد یا حتی کسی طریقه استفاده از آن را نداند.”
عبداللهی معتقد است: “برای ایمن کردن کلاسها باید نفت، گاز، ماده سوختنی و به طور کلی شعله را از کلاس خارج کرد تا کلاس با سیستمهای حرارتی مرکزی به دمای مطلوب برسد، همچنین باید سالی ۲ تا ۳ بار مانور آتشسوزی در مدارس برگزار شود و معلمها هم باید آموزش ببینند که در موقع بروز خطر چه بکنند.”
طی سالهای گذشته هر از گاهی اخبار و عکسهای دلخراشی از آتشسوزی در مدارس منتشرشده و اگر چه تا مدتی افکار عمومی را تحت تاثیر قرار داده اما به دست فراموشی سپرده شده است. شیرزاد عبداللهی در همین زمینه گفته بود: “برخوردها معمولا موسمی است. اتفاقی که می افتد همه به هیجان میآیند؛ هم مردم، هم رسانهها، هم مدیران، هم نمایندگان و… اما پس از مدتی همه چیز فراموش میشود تا حادثهای دیگر.”
عکس آرشیوی است