به گفته رئیس مرکز خدمات حوزه های علمیه، تنها ۱۰ درصد از روحانیون ایران شاغل هستند و ۹۰ درصد دیگر مشغول تحصیل و تبلیغ بوده و درآمد خاصی ندارند. او از این که مردم تنها آن ۱۰ درصد را میبینند و همه روحانیون را با آنها مقایسه میکنند، اظهار تاسف کرده است.
به هر روحانی چقدر میرسد؟
حسن ربانی، رئیس مرکز خدمات حوزههای علمیه در دیدار با وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی موضوع “معیشت” روحانیون را مطرح کرده و مدعی شده از اول انقلاب تاکنون “به امر معیشت این قشر و حمایت از آنها به خوبی پرداخته نشده است”.
او توضیح داده: ”۱۰ درصد از روحانیون را روحانیونی تشکیل میدهند که در ارگانی شاغل هستند که متأسفانه اکثریت مردم تنها این ۱۰ درصد را میبینند و همه روحانیون را با آنها مقایسه میکنند. ۹۰ درصد از روحانیون شاغل نیستند و از جایی حقوق نمیگیرند و تنها به امر تبلیغ، تحصیل و تدریس مشغولند و درآمد خاصی ندارند و تنها با درآمد اندک شهریه زندگی میکنند که طبعاً نمیتواند زنگی آنها را تأمین کند.”
مرکز خدمات حوزههای علمیه در نخستین سالهای رهبری آیتالله خامنهای، به دستور او و به منظور حمایت مالی از روحانیون و تامین “حداقل نیازهای ضروری زندگی” تاسیس شد.
اعلام آمار بیکاری ۹۰ درصدی روحانیون (که در ادبیات گفتاری رایج آخوند نامیده میشوند) موضوع تازهای نیست. پیش از این هم رییس سابق مرکز خدمات حوزه های علمیه این مساله را عنوان و تاکید کرده بود که اکثریت روحانیون “در حد حداقل” سایر شهروندان درآمد دارند. با وجود حضور چند صد ساله حوزههای علمیه در ایران، هنوز هم زندگی مالی طلاب و روحانیون در هالهای از ابهام قرار دارد و بخصوص پس از انقلاب اسلامی و قدرتگیری این قشر، شایعات و گمانهزنیهای فراوانی نیز به آن اضافه شده است. با این حال مراجع و منابع رسمی همواره بر استقلال حوزههای علمیه تاکید داشته و سهم این پایگاههای دینی از بودجه کشور را ناچیز دانستهاند.
یکی از جنجالیترین روایتهای موجود در این زمینه به سرمقاله علیاکبر جوانفکر در روزنامه ایران به تاریخ خرداد ۱۳۹۰ برمیگردد. در آن زمان دولت احمدینژاد متهم میشد که با حوزههای علمیه سرسازگاری ندارد و در فکر تضعیف آنهاست. این موضوع از سوی اصولگرایان به عنوان اهرم فشاری درآمده بود تا این که سرپرست آن زمان موسسه ایران و مشاور محمود احمدینژاد در یادداشتی به این موضوع ورود کرد. او با تاکید بر نگاه ویژه رییس دولت به حوزه نوشته بود: “بودجهای که دولت وقت در سال ۱۳۸۳ برای حمایت مالی از حوزههای علمیه و مراکز دینی اختصاص داده بود از 35 میلیارد تومان فراتر نرفت اما با دقت و توجه ویژه رئیس جمهور محترم، این مبلغ در سالجاری به رقم خیرهکننده ۷۶۰ میلیارد تومان افزایش یافته است که حاکی از ۲۲ برابر شدن آن است. چگونه میتوان رئیس جمهور و دولتی که دارای چنین گرایش و نگرشی به مراکز علوم دینی است، را به ضدیت با روحانیت متهم کرد”؟
پس از این سرمقاله و گزارشی که با عنوان “حمایت بی سابقه مالی دولت از مساجد و مراکز دینی” تیتر یک روزنامه رسمی دولت شد، بسیاری از چهرههای مرتبط با حوزه واکنش نشان دادند. از جمله مدیر حوزههای علمیه با تکذیب مبلغ ۷۶۰ میلیارد تومان مورد اشاره جوانفکر، عنوان کرد که “با این حساب هر طلبه در سال ۱۰ میلیون تومان پول گرفته است! آیا این مسئله درست است، نمیدانم چه هدفی با اعلام این مطالب ناروا دنبال میشود؟”
آیتالله مقتدایی تاکید کرده بود: “همه ما میدانیم که طلاب با شهریههای مراجع زندگی خود را اداره میکنند و شهریه که ارائه میشود از طرف مراجع بزرگوار تقلید است.”
حتی مرتضی آقا تهرانی، روحانی نزدیک به دولت هم برای تصحیح جنجال ایجاد شده وارد میدان شد و توضیح داد: “شهریه طلبهها بسیار کم است؛ آنها وضع بدی دارند؛ از چند نفر طلبه سوال کنید شهریهشان چقدر است و بررسی کنید اصلا با این شهریه کسی میتواند زندگی کند یا خیر…حوزه هیچ وقت دولتی نبوده و اکنون نیز نیست و گاهی اوقات به آقایان حوزه پولی داده میشود، به عنوان خدمات برای خرید کامپیوتر یا کولر و غیره است تا به آنها کمکی بکنند.”
از محتوای سرمقاله و گزارش روزنامه ایران به نظر میرسید که برشمردن بودجههای اختصاص داده شده ارتباطی با دریافتی مستقیم روحانیون از دولت ندارد اما واکنشهای مقامات مرتبط نشان داد آنان تا چه اندازه نسبت به باور عمومی درباره تمول روحانیون حساس هستند و با هر گمانهزنی رسمی که این باور را تقویت کند، مخالف اند.
سید ابوالحسن نواب، رییس آن زمان مرکز خدمات حوزههای علمیه هم به روزنامه ایران واکنش تندی نشان داده و عنوان کرده بود: “۹۰ در صد روحانیون که در تقسیم بندی غیر شاغل قرار می گیرند، در حد حداقل مردم دریافت می کنند، در حالی که برداشت غیر واقعی در این زمینه در جامعه وجود دارد و اظهاراتی شبیه به سخنان آقای جوانفکر هم به موضوع بیشتر دامن می زند.”
مطالب متعدد منتشر شده در وبسایتهای مرتبط با حوزه هم تاییدی بود بر این که حوزه علمیه به روایت عمومی از میزان درآمد طلاب و نوع زندگی آنان حساس است و نمی خواهد حتی مبلغی حدود ۱۰ میلیون تومان در سال برای هر طلبه -بر فرض صحت- اعلام عمومی شود.
ابوالحسن نواب در همین زمینه توضیح داده بود که رقم اعلام شده، مستقیم به دست طلاب نمیرسد بلکه “بخش اعظم این بودجه هزینه های عمرانی است که صرف ساخت مدارس و تعمیر، توسعه و تجهیز حوزه های علمیه خواهران و برادران و طلاب خارجی می شود و خوشبختانه شهریه طلاب که از آن روحانیون ارتزاق می کند، هیچ ارتباطی به دولت ندارد و مراجع معظم تقلید آن را از محل وجوهاتی که مردم می دهند، تهیه می کنند.”
وبسایت “روات حدیث” هم توضیحاتی درباره “شهریه طلاب” منتشر کرد: “شهریه طلاب بر اساس تاهل و تجرد و میزان تحصیلات متفاوت است. شهریه در پائینترین سطح یعنی طلبهی مجرد در دورهی مقدمات حدود پنجاه هزار تومان است و در بالاترین سطح یعنی طلبه معیل سطح سه حدود دویست و هشتاد هزار تومان است… از این مقدار حدود سی هزار تومان بابت حق بیمه کسر میگردد و نیز به طلاب معیل که مسکن اجارهای دارند ماهیانه سی و پنج هزار تومان کمک اجاره از طرف آیت الله خامنهای پرداخت میگردد. همچنین از طرف مرکز خدمات حوزهی علمیه ماهیانه چهل هزار تومان بن کارت به طلاب معیل اهدا میشود. در برخی مناسبتهای مذهبی مبلغی به عنوان عیدی به شهریه اضافه میگردد.”