سینما، مافیا، شریفی‌نیا

نویسنده

» گزارش

شیوه و شکل انتخاب بازی‌گر در سینمای ایران

در یکی از گفت‌و‌گوهای رسانه‌ای، حسام نواب‌صفوی، بازی‌گر، در جواب این که آیا جزو باند شریفی‌نیا هست یا خیر؟ جواب داده بود مگر شریفی‌نیا فرودگاه است که باند داشته باشد؟ البته مضمون و شکل جمله متعلق به خود نواب صفوی نیست.

این جمله‌ای است که شریفی‌نیا چند باری در گپ و گفت‌های رسمی و خصوصی عنوان کرده. در حالی که فارغ از مانور دادن بر روی واژه‌ها، باید گفت محمدرضا شریفی‌نیا کسی است که تا دلتان بخواهد، در تمام رده‌های سنی بازیگر در چنته دارد و هر پروژه کافی است که کار و بار بازیگرهایش را بسپارد به او تا تیم یا باند یا گروه شریفی‌نیا تمام نقش‌ها را قرق کنند.

اما این قضیه انتخاب و معرفی بازیگر به فیلم‌ها و سریال‌ها یک‌جورهایی شغل شریفی‌نیا محسوب می‌شود. چون بابت هر قراردادی که بازیگرهای تیمش می‌بندند، بین ده تا بیست درصدش به او می‌رسد. برای همین هم بخشی از چانه‌زدن‌های مرسوم سر رقم و عدد و قرارداد پای خود شریفی‌نیاست. اوست که برای بازی‌گری درجه دو به اندازه‌ی یک استار پول می‌گیرد و رقم خودش را هم چند برابر ارزش واقعی بالا می‌برد.

یکی از اولین جاهایی که شریفی‌نیا بازیگر برگزید و معرفی کرد و تیم بازیگرها را بست، فیلم “آدم برفی” بود. و این‌جا درست همان جایی است که سر همین مسائل، شریفی‌نیا با اکبر عبدی و پرویز پرستویی به مشکل برخورد و از آن‌جا به بعد در پروژه‌هایی که زیر دستش بود سراغ آن‌ها نرفت تا بالاخره سر فیلم اخراجی‌ها-یک این موضوع نقض شد اما باز اکبر عبدی زیر بار پرداخت پورسانت شریفی‌نیا نرفت و در تازه‌ترین مصاحبه‌اش با رضا رشیدپور، شریفی‌نیا را “مرده‌خور” خواند.

به جز فیلم “آدم برفی”، داوود میرباقری سر پروژه عظیم سریال “امام علی” هم مسائل مربوط به انتخاب بازیگران را به شریفی‌نیا سپرد. پروژه‌ای که تمام بازیگران ریز و درشتش را شریفی‌نیا انتخاب کرده بود و تقریبا همزمان با “آدم برفی” فیلم‌برداریش آغاز شده بود.

کار کردن در این پروژه البته باعث نشد که شریفی‌نیا خیلی زود جای خود را باز کند. یعنی در اصل چند سالی گذشت و فیلم‌های دیگر توانستند موقعیت او را در این سمت تثبیت کنند.

“دختری به نام تندر” و مهم‌تر از آن “عروس خوش‌قدم” فیلم‌هایی بودند که دیگر برای پی بردن به حضور شریفی‌نیا در مقام انتخاب‌کننده‌ی بازیگر نیازی به آمدن اسمش در تیتراژ نبود. فیلم‌هایی که عموما خود شریفی‌نیا هم یکی از نقش‌هایش را برای خودش کنار می‌گذاشت. از “ولید” سریال “امام علی” بگیرید تا “ابی کپل” در “آدم برفی” و دیگر نقش‌ها.

کسانی چون مهناز افشار، امین حیایی، حسام نواب‌صفوی، گوهر خیراندیش، فرهاد آئیش، مریلا زارعی، شقایق فراهانی، مسعود رایگان، پوریا پورسرخ و… معمولا جزو افراد منتخب شریفی‌نیا برای بازی در فیلم‌ها و سریال‌ها هستند اما کسانی هم بوده‌اند که با خط‌مشی او کنار نیامده‌اند. مثلا سر فیلم “مهمان مامان” شریفی‌نیا به هر ترتیب که بود “محمدرضا فروتن” و “محمدرضا گلزار” را کنار گذاشت تا نقش معتاد فیلم به “پارسا پیروزفر” برسد. یا “صبا کمالی” به خاطر این‌که حاضر نشد با شریفی‌نیا هم‌کاری بکند، مدت‌ها در بایکوت بود و برای همین مدتی مجبور شد از راه “ویراستاری” زنده‌گی‌اش را بگذراند.

 فعالیت شریفی‌نیا برای حمایت از بازیگران طرف حسابش به انتخاب کردنشان محدود نمی‌شود. وقتی این بازیگران فیلمی روی اکران دارند، شریفی‌نیا از روابطش با چند تا از نشریات استفاده می‌کند و سفارش چند مصاحبه و عکس روی جلد از آن بازیگران را می‌دهد تا بازیگران حسابی به چشم بیایند. یکی از نشریاتی که سال‌هاست با شریفی‌نیا در این زمینه هم‌کاری دارد، هفته‌نامه‌ی “تلاش” است و مدتی هم ماهنامه‌ی “نقش‌آفرینان” این کار را انجام می‌داد.

ارتباط شریفی‌نیا با تیم بازیگرانش، رابطه‌ای است که در آن منفعت طرفین لحاظ شده. شریفی‌نیا بابت کاری که می‌کند، دستمزدش را می‌گیرد و بازیگران هم برای پولی که می‌پردازند، شانس قرار گرفتن در موقعیت خوب و درست را به دست می‌آورند. یک‌جورهایی می‌شود گفت شریفی‌نیا مدیر برنامه‌ی غیررسمی اکثر بازیگران مطرح سینماست. اما داستان به همین‌جا ختم نمی‌شود. بازی‌گران زن، به خصوص تازه‌واردها، فقط با دادن پورسانت وارد تیم شریفی‌نیا نمی‌شوند. در زمانی که هنوز شریفی‌نیا و تندروهای ایران با هم به نقطه‌ اشتراک حمایت از نظام مقابل “فتنه” نرسیده بودند، سایت‌های جناح اصول‌گرا مدعی شدند که این بازی‌گر، زنان و دخترانی که به بازی‌گری علاقه دارند را مجبور به استریپ‌تیز می‌کند. شاید این ادعا بخشی از افسانه‌سازی‌های جنسی مورد علاقه‌ی مذهبی‌ها باشد اما کسانی که در زمینه‌ی سینما کار می‌کنند به خوبی با دفتر دوم شریفی‌نیا، جایی که خودش به ندرت آن‌جا می‌رود، آشنا هستند. دفتری که با هم‌کاری دستیاران و دور و وری‌های شریفی‌نیا اداره می‌شود و کارشان هم پیدا کردن “استعدادهای بازی‌گر”-به خصوص در میان دخترها و زنان- در مهمانی‌ها و پارتی‌ها است. یکی از دستیار کارگردان‌های سینمای ایران تعریف می‌کند که یک‌بار دیده شریفی‌نیا، در معدود سر زدن‌های‌اش به این دفتر، چه‌طور هم‌کاران‌اش را بابت دعوت یک هنرجو باردار در دفتر بازخواست کرده و ازشان خواسته که وقت‌شان را با “آدم‌های به درد نخور” تلف نکنند!

تمام این گفته‌ها، نوشته‌ها و شنیده‌ها بارها با واکنش شریفی‌نیا مواجه شده‌اند. یکی از مهم‌ترین دفعاتی که این موضوع به صورت رسمی مطرح شد، مربوط می‌شود به پرونده‌ای که هفته‌نامه‌ی “همشهری جوان” در این‌باره سال ۱۳۸۵ منتشر کرد. پرونده‌ای که فردای‌‌ انتشارش شریفی‌نیا به دفتر مجله زنگ می‌زند و تهدید می‌کند که یا قضیه را تکذیب می‌کنید یا شکایت می‌کنم و می‌گوید: “مگه الکیه که چند تا بچه‌ی دیپلم ردی! بخوان علیه من توطئه بکنند.” مسئولان هفته‌نامه‌ی “هم‌شهری جوان” هم بلافاصله در شماره‌ی بعدی تمام مطالب منتشر شده را تکذیب و یک رپرتاژ آگهی از شریفی‌نیا تهیه کردند تا معذرت خواهی‌شان تکمیل بشود. تکذیب و تبلیغی که به خوبی برش و نفوذ و قدرت شریفی‌نیا و مافیای‌اش را در پشت پرده‌ی سینمای ایران نشان می‌دهد. قدرتی که پس از بیعت دوباره با نظام پس از فتنه و اقتدا به رهبری بیش‌تر و مخوف‌تر هم شده.