آرش سمیعی
در حالی که نزدیک به سه ماه از بازداشت منصور اسانلو میگذرد و خانواده وی به شدت نگران سلامتی وی هستند تا جایی که خبردار شدهاند چشم چپ وی در حال نابینا شدن است، نمایندگان فدراسیون جهانی کارگران حمل و نقل (آی.تی.اف) به تهران آمده و خواستار دیدار با اسانلو شدهاند.
بنا به اعلام “فدراسیون جهانی کارگران حمل و نقل”، نمایندگان این فدراسیون در روزهای اخیر برای ملاقات با منصور اسانلو که در زندان اوین بهسر میبرد، از اندونزی به ایران سفر کرده اند. حنفی روستاندی، رهبر کمیته ملی هماهنگی فدراسیون جهانی کارگران حمل و نقل در اندونزی به همراه سیوکور سارتو، از دیگر رهبران کارگری اندونزی، یکشنبه این هفته وارد تهران شدهاند.
بر اساس گزارشها، این دو با اعضای خانواده منصور اسانلو و همچنین خانواده ابراهیم مددی، معاون سندیکای شرکت واحد، دیدار کردهاند و خواستار آن شدهاند که بتوانند با منصور اسانلو نیز دیدار کنند. ابراهیم مددی نیز در حال حاضر در زندان است و خانواده وی میگویند وضعیت سلامت این فعال کارگری نیز چندان خوب نیست.
در اطلاعیه فدراسیون جهانی کارگران حمل و نقل، از قول دیوید کاکرافت، دبیرکل این فدراسیون نیز اظهار امیدواری شده که نمایندگان این فدراسیون موفق به دیدار با آقای اسانلو شوند. وی گفته است: “اعضای شرکت واحد از خود می پرسند چرا برادران و خواهران مسلمان آنها در کشور اندونزی می توانند سندیکایی آزاد و دمکراتیک داشته باشند ولی در ایران امکان چنین کاری نیست؟”
سه ماه بازداشت موقت
منصور اسانلو، رییس هیات مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران وحومه، روز ۱۹ تیر، زمانی که عازم منزل خود بود، هنگام پیاده شدن از اتوبوس، مورد حمله و ضرب و جرح چند مامور امنیتی قرار گرفت و بازداشت شد. اتهام وی به طور مبهم “اقدام علیه امنیت کشور” ذکر شده است، اما هنوز به طور رسمی چیزی درباره مستندات این اتهام اعلام نشده است.
خانواده اسانلو تا دو ماه نتوانستند با وی دیدار کنند و در 26 شهریور ماه که پس از 67 روز برای اولین موفق به ملاقات با وی شدند، متوجه شدند که چشم چپ وی در حال نابینا شدن است. همسر این فعال کارگری، دو هفته پیش به “روزآنلاین” گفته بود: “بعد از دو ماه و نیم که او را به مدت نیم ساعت و در ملاقات غیرحضوری دیدیم، هم صورتش پف آلود بود و هم از وضع چشم چپش گلایه داشت که دیگر نمی بیند.”
با این حال خانواده وی پس از این ملاقات تاکید کردند که روحیه اسانلو بسیار خوب است و فقط به بازداشت ناگهانی خود در خیابان، در حالی که او همیشه برای رفتن به دادسرا در برابر حکم رسمی احضار آماده بوده، اعتراض داشته است. حتی برخی منابع خبری گزارش دادهاند که وی در ملاقاتی که با قاضی حداد، معاون امنیتی دادستان تهران داشته است، حاضر نشده با او سخن بگوید و بر حقانیت فعالیت سندیکایی خود پافشاری کرده است.
امکان ملاقات خانواده منصور اسانلو با وی، چند روز پس از آن فراهم شد که کنگره آمریکا با تصویب قطعنامهای، “دولت ایران را به خاطر دستگیری و حبس رهبران کارگری، محمود صالحی و منصور اسانلو، محکوم کرده و خواهان آزادی فوری آنها” شده بود. محمود صالحی یکی دیگر از فعالان کارگری است که در کردستان ایران زندانی است.
اعتراض بین المللی به بازداشت فعالان کارگری
بازداشت منصور اسانلو و فعالان کارگری در ایران، از ابتدا با اعتراض شدید سازمانهای بین المللی کارگری همراه بوده است. سازمانهای جهانی همچون “کنفدراسیون بین المللی اتحادیههای کارگری” و “فدراسیون جهانی کارگران حمل و نقل” بارها به فشارهای دولت بر فعالان کارگری و مدافعان حقوق صنفی ایشان اعتراض کردهاند.
این دو سازمان بین المللی، روز 18 مرداد (9 اوت) گذشته را “روز جهانی همبستگی با منصور اسانلو و محمود صالحی” اعلام کردند. در این روز در بیش از 30 کشور جهان، راهپیمایی و مراسمهایی برای آزادی منصور اسانلو و محمود صالحی برگزار شد.
در ایران نیز تعدادی فعالان کارگری و مدنی در این روز با حضور در منزل منصور اسانلو، به ابراز همدردی با خانواده وی پرداخته و خواستار آزادی وی شدند. اما این اقدام با برخورد شدید ماموران امنیتی مواجه شد و آنها با ضرب و شتم همه کسانی که به منزل رییس سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه نزدیک می شدند، آنها را از محل دور میکردند. در این روز دستکم پنج نفر از معترضان به بازداشت اسانلو نیز بازداشت شدند.
همسر منصور اسانلو، در گفتوگویش با “روزآنلاین” تنها خواسته خود و همسرش را از مسئولان قضایی و امنیتی اینگونه بیان کرده بود: “با مسئله شوهرم قانونی برخورد کنند. کاری که تا حالا به هیچ وجه نشده. با این نوع دستگیری ها اولا هر بار که ایشان را می گیرند به جسمش صدمه می زنند و دوما به روح خانواده آسیب میرسانند. ما در آن 4 روزی که ایشان را ربوده بودند واقعا مرگ را جلوی چشممان دیدیم. در آن مدت من و بقیه خانواده هر روز با چشم اشکبار در دادسراها، دادگاه ها و این طرف و آن طرف بودیم. از صبح تا نیمه شب. هر جا می رفتیم کسی دستگیری ایشان را به عهده نمی گرفت. هیچ نتیجه ای نگرفتیم تا اینکه در روز چهارم خود آقای اسانلو زنگ زد…”