قاب

پژمان موسوی
پژمان موسوی

برای نورالدین زرین کلک و انیمیشن هایش

حرفی “هنوز” هم تازه…

 

چقدر حرف داشت؛انیمیشن و این همه حرف؟این همه پیام؟این همه “نگاه”؟فرقی هم نمی کند “بنی آدم”باشد،”ابرقدرت ها”باشد یا “دنیای دیوانه ی دیوانه ی دیوانهگ.تماما رسانه است و “پیام”.حتی الان؛الانی که سال ها از ساخت آنها گذشته است و “در ظاهر” می بایست که “قدیمی”شده باشند و بی “حرف تازه”.اما نمی دانم جادوی نورالدین زرین کلک است یا “جهان بی سامان ما” که جملگی این کارها این همه خوب بودند و به دل می نشستند.دنیا که هنوز دیوانه ی دیوانه ی دیوانه است و ابرقدرت ها هم که هنوز چیزی از بنی آدم نمی دانند و “انسان” را ارجمند نمی دارند.نیازی هم نیست جای دوری برویم،کافی است به همین خاورمیانه خودمان نگاه کنیم و به عمق این مسئله پی ببریم.اینها همه به کنار مهم اما “نگاه” و عمق بینش انسانی است که عنوان پدر انیمیشن مدرن ایران را یدک می کشد و چه شایسته هم یدک می کشد.به راستی که نورالدین زرین کلک بر بلندای قله ی انیمیشن ایران ایستاده است؛هنری که بی شک در جای خود نایستاده است و “اینجا که ایستاده است،جای او نیست”.کاش اما بود.این را بی شک همه ی آنهایی که آن شب در اکران محدود انیمیشن های نورالدین زرین کلک حاضر بودند،زیر لب زمزمه می کردند.وقتی می دیدند که او در آن وا نفسای زمانه خود که نه تفکری را بر می انگیخت و نه امکانی خاص را برای تهیه ی انیمشین های فاخر مهیا می ساخت،اینچنین متهورانه و بی بدیل،انیمیشن می ساخت و چه کم نظیر هم می ساخت،چگونه حسرت نخورند که چرا خود او و مهم تر از آن “راه او” تداوم نیافت و انیمیشن ایران به روزی افتاد که امروز می بینیم.

 

 

انیمیشن های نورالدین زرین کلک فارغ از فرم بی بدیلش،حاوی مفاهیم بلند انسانی است،مفاهیمی که نه تابع زمان اند و نه تابع مکان،به شدت درگیر”انسان”اند و گدغدغه”هایش.ای کاش زمانی فراهم آید تا انیمیشن هایش برای”مردم” به نمایش درآیند و فرصتی برای اکران عمومی یابند…

 

 

منبع:اعتماد