مرگ بلاگر و تحریک احساسات

نویسنده

» تحلیل پاری مچ از ماجرای ستار بهشتی

کهینا سکای

ستار بهشتی، وبلاگ نویس ۳۵ ساله، چهار روز پس از بازداشت اش، در زمان حبس از دنیا رفت. نزدیکان او و همچنین جامعه بین المللی خواستار انجام تحقیقات ازسوی حکومت جمهوری اسلامی و دریافت واقعیت شده اند.

“آنها دیروز مرا تهدید کردند که اگر دهانم را نبندم، مادرم سیاهپوش خواهد شد.” این یکی از آخرین جملاتی است که ستار بهشتی در وبلاگ خود که جزو وبلاگ های پرخواننده و تأثیرگذار هم نیست، نوشته است. این مخالف ایرانی روز ۳۰ اکتبر توسط پلیس فضای سایبری ایران، فتا، در آپارتمان خود در رباط کریم دستگیر شد. نزدیکانش تا تاریخ ۶ نوامبر هیچ خبری از او نداشتند. در بیانیه ای که توسط چندین کارشناس سازمان ملل نوشته شده آمده است: “مسؤولان زندان با خانواده آقای بهشتی برای دریافت جسد او تماس گرفته اند. علیرغم اینکه شرایط مرگ او کاملاً مبهم است، براساس برخی اظهارات، گویا او قبل از مرگ و در زمان بازجویی اش شکنجه شده.”

کریستف هینز، گزارشگر ویژه در امور اعدام های فراقضایی، فوری و خودسرانه، می گوید در موردی مشابه به این مورد، “مسؤولیت برعهده حکومت است”. دولت جمهوری اسلامی در پاسخ به این اظهارات روز چهارشنبه اعلام کرد سه نفر را که مشکوک به دست داشتن در مرگ ستار بهشتی بوده اند دستگیر کرده. به نوشته بی بی سی، هویت این افراد هنوز مشخص نشده است.

 

خانواده ستار در برابر فشارها تسلیم نمی شوند

سایت اینترنتی رهبر مخالفان، میرحسین موسوی، اولین سایتی بود که به سرنوشت غم انگیز این وبلاگ نویس اشاره کرد و خاطرنشان ساخت که عناصر متعددی حاکی از آن دارد که ایست قلبی او به دلیل شکنجه بوده است. روز ۴ نوامبر، فردای روز مرگ او، چند تن از نیروهای امنیتی با خانواده ستار بهشتی که هنوز از مرگ فرزند خود مطلع نشده بودند ملاقات کردند. به نوشته دیلی بیست، نیروهای امنیتی از آنها پرسیده اند که آیا ستار بهشتی مشکل قلبی داشته یا اینکه تحت درمان پزشکی بوده.

به نوشته این مجله، خانواده ستار تحت فشار قرار گرفته اند تا مرگ او را رسانه ای نکنند و از دولت نیز شکایتی نداشته باشند. ولی به گفته یکی از نزدیکانش، مادر او خواهان “مجازات مسؤولان این قتل” شده است. احمد شهید، گزارشگر سازمان ملل در امور مربوط به حقوق بشر در ایران، در این رابطه می گوید: “لازم است آنهایی که به شکلی بالقوه در چنین جنایت فجیعی دست داشته اند، مورد تحقیق قرار گیرند و محاکمه شوند. هر اقدامی غیراز این نشان دهنده عدم مجازات مجرم و چشم پوشی نسبت به فرهنگ جنایت خواهد بود.”

 

مقالات هشداردهنده در وبلاگ

اگر مقامات جمهوری اسلامی انجام شکنجه در زندان ها را تکذیب می کنند، ولی ستار بهشتی نشانه های این ضرب و جرح ها را روی تن خود داشته. او پس از انتقال از کهریزک در زمان ورود خود به زندان اوین شکایت نامه ای را تنظیم کرده است. احتمالاً او در کهریزک مورد شکنجه قرار گرفته و از مچ دست به صورت قپانی به سقف آویزان شده. سپس او را به صندلی بسته اند، مورد ضرب و جرح قرار داده اند و به زمین انداخته و با پوتین بر سر و صورت او کوفته اند. او طی این مدت چندین بار به مرگ تهدید شده است. تنها خواهر او، دستبند به دست، توانسته در مراسم خاکسپاری اش شرکت کند. دیلی بیست می نویسد: “این مراسم مستقیماً ازسوی مسؤولان زندان اوین سازماندهی شد، بدون اینکه نزدیکانش بتوانند آثار شکنجه ها را روی بدن ستار بهشتی مشاهده کنند.”

به نوشته روزنامه گاردین، ستار بهشتی کمی قبل از دستگیری اش نوشته بود: “من به آنها [مسؤولان] گفتم که چیزی غیر از آنچه می بینم یا می شنوم نمی نویسم، ولی آنها گفتند هر کاری خواهند کرد تا دهان من بسته شود و نتوانم این اطلاعات را منتشر کنم. آنها گفته اند به همان شیوه ای مرا ساکت خواهند کرد که دیگر هیچ اسم یا نشانه ای از من باقی نماند.”

سازمان ها و نهادهای بسیاری نسبت به مرگ ستار بهشتی واکنش نشان داده اند. سازمان گزارشگران بدون مرز دراین باره می نویسد: “همه چیز باید در مورد دلایل مرگ ستار بهشتی روشن شود. تحقیقاتی که انجام آنها اعلام شده نباید برای سیاه نمایی و نهان کردن حقیقت بکار گرفته شود و یا تنها هدفش کارزاری تبلیغاتی برای نفی روشنگری‌هایی باشد که در این باره در سطح ملی و بین‌المللی انجام شده است.”

سازمان عفو بین الملل نیز به نوبه خود با انتشار تصویری از برگه شکایت نامه ستار بهشتی، در بیانیه ای آورده است: “مقامات جمهوری اسلامی باید بلافاصله تحقیقات مستقلی را دراین زمینه، به ویژه برای روشن کردن این موضوع که آیا شکنجه ای صورت گرفته، آغاز کنند. هرکسی که پس از این تحقیقات به عنوان مسؤول این بدرفتاری ها مشخص شود، باید در برابر محکمه ای که اصول و معیارهای بین المللی در آن رعایت شده محاکمه گردد.”

منبع: پاری مچ، ۱۶ نوامبر