در سفرم به آمریکا، در دانشگاههای معتبر جهان، کتابفروشی هائی که به شهر می مانند، در استودیوهای رادیوئی و تلویزیونی، مدام از من پرسیدند:
- جنبش آزادیخواهی ایران فرومرد؟
و من همواره یک جواب دادم:
- شما میهن مرا نمی شناسید. آتش سبز از زیر خاکستر شعله خواهد زد.
و درمیهن بزرگ و زخمی، سراسر بادهای توفانی می وزند و مردان کهنسالی که از خون و اعدام سیراب نمی شوند، هراسان از آتش زیر خاکستر، خواهان دستگیری سران فتنه می شوند.
احمد جنتی که از دهه شصت، خون می ریزد و خون تازه می خواهد در خطبه دوم نماز جمعه تهران می گوید: “باید در رابطه با مسئله فتنه جدی بود،دشمن و فتنهگران بیکار ننشستهاند و آتش زیر خاکستر هستند.”
امام جمعه کاشان خبرمی دهد: “سران فتنه به زودی دستگیر می شوند.”
وعبدالنبی نمازی که در سلاله دادستان های خونریز هم نقش خود را بازی کرده، حرف همکارش را تکرار می کند: “دستگیری سران فتنه نزدیک است و به زودی محقق خواهد شد.”
عباس جعفری دولتآبادی، دادستان تهران، چشم هایش رابسته است تا “ارسال پرونده مرتضوی به دادسرای کارکنان دولت” را نبیند و دهانش را گشوده است تا خبر بازداشت ۵ وکیل دادگستری را تأیید کند. اتهام این وکلا که سه تایشان زن هستند “ارتکاب جرایم امنیتی” است.
درست در روزهائی که خبر آزادی آنگ سان سوچی - رهبر مخالفان دولت برمه- موجی از شادی را برای طرفداران جنبش آزادیخواهی در جهان بر می انگیزد،فشار امنیتی بر زنان فعال جامعه مدنی وارد مرحله تازه ای می شود.
شیکاگو تریبون از “فشار بر وکلای زن” می نویسد.
رضا خندان ـ همسر نسرین ستوده - در بازگشت از ملاقات او می گوید: “من اصلا نسرین را نشناختم، چون چهره اش آنقدر تکیده شده بود که نمی توانستم تشخیص دهم او همسرم است. نسرین که قبل از زندان ۵۷ کیلو بیشتر وزن نداشت در این مدت زندان حدود ۱۳ کیلو لاغر شده بود و دیگر چهره اش قابل تشخیص برایم نبود.”
هنگامه شهیدی، روزنامه نگاربیمار رافقط بعد از سه روز مرخصی، بطورناگهانی به زندان بر می گردانند. لابد او را هم به بند سیاسی زنان می برند که دولت کودتا افتخار بازگشائی آن را بعد از 20 سال به دست آورده است.
سالی دیگر بر قتل فجیع فروهرها می گذرد. دلاور زنی بنام پروانه که همفکران کودتاچیان حاکم بر ایران پیکر نازنینش را با چاقو دریدند و بر گلوی همسرش، داریوش خنجر استبداد مذهبی را آزمودند. ماموران امنیتی به پرستو فروهر می گویند اجازه برگزاری مراسم سالگرد برای پدر و مادرش راندارد.
پنج دختر اوکراینی، با برهنه شدن در مراسم هفته فرهنگ و هنر جمهوری اسلامی در کیف، پایتخت اوکراین، به حکم سنگسار سکینه محمدی آشتیانی اعتراض می کنند و فریاد بیگناهی سکینه باز درجهان طنین می اندازد.
محمدجواد لاریجانی، دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضائیه که برای جلوگیری از صدور قطعنامه حقوق بشر سازمان ملل علیه ایران به نیویورک سفر کرده است، بر مرکب دروغ احمدی نژاد سوار می شود و صدور حتی یک حکم سنگسار را هم تکذیب می کند. او می گوید: “این پیشنویس در مجموع، یکی از سیاهترین اسنادی است که تاکنون در سازمان ملل متحد، برای رأیگیری عرضه شده است.”
درهمین هفته جمهوری اسلامی در انتخابات برای نهاد رهبری زنان سازمان ملل، مقهور کشور جیبی تیمور شرقی شده است. تیمور شرقی با ۳۶ رای جای جمهوری اسلامی رامی گیرد که فقط ۱۷ رای می آورد و “جمهوری اوباش” را صاحب رکورد دیگری می کند: “جایگاه یازدهم در میان ۱۱ نامزد.”
جمهوری اسلامی فتوحات دیگری هم دارد. چینی ها رسما د رمراسم افتتاحیه بازیهای اسیائی نام خلیج فارس راتغییرمی دهند. مقامات ایرانی تنها چند لحظه سالن را ترک می کنندو بر می گردند.
نام خلیج فارس به تدریج دیگر می شود. سیدنصراله با تفنگ یک تروریست بر هویت پارسی شلیک می کند و اعراب دیگر نام فارس رااز خلیج خط می زنند.
در شمال نام خزر می ماند و همه سرمایه های کلان مادیش رسما از دست می شود. با تصویب پیمان امنیتی خزر که در دستور اجلاس 27 آبان(امروز) سران کشورهای ساحلی در باکو قرار گرفته است، ایران به طور کامل از اقتصاد انرژی این حوزه کنار گذاشته می شود.
صدور قطعنامه حقوق بشر سازمان ملل، نشان خواهد داد که جواد اردشیر لاریجانی توانسته سیاست برادرش صادق را درنیویورک پیش ببرد یا نه؛ اما برادر سوم – علی لاریجانی- در صحنه شطرنج بسیارپیچیده سیاست ایران، احمدینژاد را از ریاست مجمع عمومی بانک مرکزی کنار می گذارد.
این اقدام با سخنان آخر هفته رابرت گیتس، وزیر دفاع ایالات متحده آمریکا پیوند دارد؟ او از “اختلاف روزافزون میان محمود احمدینژاد و آیت الله علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی” بر سرکارآیی تحریمها خبر می دهد ومی گوید: “ شواهدی در دست است که نشان میدهد، آیت الله خامنهای کم کم در این باره دچار تردید شده است که محمود احمدینژاد در باره تاثیر تحریمها بر اقتصاد ایران به وی راست می گوید.”
رابرت گیتس خبری هم برای “مدیران اجرایی” دارد: “تحریمهای اعمال شده علیه ایران بیش از آنکه تصور میشود، تاثیرگذار بودهاند”.
همزمان باسخنان گیتس خبر می رسد که شلومبرگر، بزرگترین شرکت خدمات نفتی جهان از ایران خارج میشود؛ و بانک مرکزی بدون اعلام نرخ رشد اقتصادی، از کاهش ۱۰ درصدی تولید نفت خبر می دهد.
تحولات مهم دیگری هم درجریان است. آیت اله خامنه ای برای بارسوم به قم می رود. برخی مفسران می گویند رهبرجمهوری اسلامی می کوشدموازنه قوا درمیان اصولگریان را بر قرار کند. سخنان عسگر اولادی در تعریف وضعیت سیاسی هاشمی رفسنجانی به این تحلیل قوت می بخشد. پدرخوانده راست سنتی ایران، احمدی نژاد و هاشمی را در دو سمت اصولگرایی می بیند. آیا راه برای نیروهای میانه باز می شود؟ فشار برای دستگیری سران جنبش سبز برای برهم زدن موازنه بسود نظامیان نیست؟
سخنان تازه مصطفی تاج زاده شاید برای روشن شدن پاسخ این پرسش ها مفیدباشد: “امیدوارم همه اصول گراها مانند سایر اقشار ملت متوجه شده باشند که افسانه انقلاب مخملی صرفاً بهانه و پوششی بود برای پنهان کردن کودتای انتخاباتی و تک صدایی شدن جامعه و بنابراین نباید در برابر این روند، سکوت کنند. اگر کودتاگران حتی یک مورد سند قابل اثبات ادعاهایشان را داشتند، دست مایه ای برای برنامه های شبانه روزی رسانه میلی میشد.”
آبان ماه به پایان می رسدو این نقل قول خانم آنگ سان سوچی در فرهنگ سیاسی ایران، مورد استقبال قرار می گیرد:
- تنها نبردی را میبازیم که رهایش میکنیم.