حاشیه ای بر شهادت کوهن

رضا تقی زاده
رضا تقی زاده

سه شنبه هفته رفته کمیته روابط خارجی سنای آمریکا شاهد شهادت دو معاون بود: وندی شرمن که بزودی نفر دوم وزارت خارجه آمریکا خواهد شد و دیوید کوهن که معاون خزانه داری آن کشور است.

دلیل احضار دو نماینده دولت به سنا شنیدن توضیحات آنها پیرامون قرار داد چهار ماهه اتمی با جمهوری اسلامی بود که چند روز پیشتر، و بدنبال بی نتیجه ماندن تلاشهای گروه ۵+۱ و ایران برای نهایی ساختن توافق جامع اتمی، حاصل شده بود.

سناتور های آمریکایی میخواستند از زبان نمایندگان دولت خود بشنوند که اختیارات قانون گذاران در امضاء قرار داد چهار ماهه تعدیل نشده، به عقب راندن گام به گام برنامه های اتمی جمهوری اسلامی ادامه خواهد یافت و همچنین در نتیجه ادامه تحریم ها اقتصاد ایران در حال تضعیف و به تحلیل رفتن است.

پاسخگوی بخش اخیر نگرانی های سنا، دیوید کوهن بود که طی توضیحاتی کلی به وضعیت کنونی اقتصاد ایران و شرایط بعد از اجرای قرارداد چهار ماهه پرداخت. اظهارات کوهن حاکی از یک واقعیت دردناک برای مردم ایران بود، اگر چه در تصویر ترسیمی او همه حقیقت دیده نمیشد: اقتصاد ملی ایران بابت ادامه برنامه های مخرب اتمی جمهوری اسلامی هر روز ناتوان تر از پیش میشود و دریافتی های ماهانه دولت تنها معادل ۵ در صد زیانهای ناشی از ادامه وضع موجود در زمان اجرای قرارداد چهار ماهه است.

 

زیانهای نفتی

معاون خزانه داری آمریکا به سناتور ها اطمینان داد که میزان زیانهای مالی ایران طی چهار ماه آینده بیش از ۱۵ میلیارد دلار است. آقای کوهن در این ارزیابی درآمد های ارزی ناشی از صادرات نفت ایران را طی چهار ماه آینده با ظرفیت صادرات نفت سال گذشته مقایسه کرد که به نوبه خود ظرفیت تعدیل یافته ای بود.

ظرفیت صادرات نفت خام ایران پیش از اعمال تحریمهای یک جانبه که از سه سال پیش به تصویب رسید ۴.۲ میلیون بشکه در روز و مصرف داخلی ایران روزانه کمتر از ۲ میلیون بشکه نفت خام بود. با احتساب قیمت نفت به نرخ روز، ایران میتوانست سالانه یکصد میلیارد دلار درآمد حاصل از صادرات نفت داشته باشد. میزان دریافتی های جمهوری اسلامی طی شش ماه گذشته ۴.۲ میلیارد دلار و طی چهار ماه آینده ۲.۸ میلیارد دلار خواهد بود.

دیوید کوهن در جلسه سنا اظهار داشت که طی سه سال گذشته و در نتیجه اعمال تحریمها ایران ۱۲۰ میلیارد دلار از درآمدهای نفتی خود محروم شده است. رقم واقعی زیانهای نفتی ایران در سه سال گذشته بیش از ۲۰۰ میلیارد دلار است.

این زیان در شرایطی است که ظرفیت تولید نفت ایران ثابت میماند. مطابق “سند چشم انداز ۲۰ ساله” اقتصاد ایران، تولید نفت باید ۳ سال پیش از مرز روزانه ۵.۲ میلیون بشکه عبور میکرد ولی امروز در مرز ۲.۷ میلیون بشکه در روز نفس نفس میزند.

 

رشد منفی

آقای کوهن در جلسه سنای آمریکا کمترین اشاره ای به وضعیت فاجعه بار ۸ سال گذشته صنایع تولید گاز نکرد. در نتیجه سوءمدیریت دولتی و البته اعمال تحریمها، و بنا بر اعتراف زنگنه وزیر نفت کنونی جمهوری اسلامی، ایران عملا طی هشت سال گذشته موفق به افزایش تولید گاز خود نشده. زیان بالقوه ناشی از توقف روند افزایش تولید گاز و به تولید نرسیدن فازهای متعدد پارس جنوبی به قیمتهای روز سالانه ۶۰ تا ۸۰ میلیارد دلار برآورد میشود.

آقای کوهن یاد آور شد که در صورت عدم اعمال تحریمها طی سه سال گذشته اقتصاد ملی ایران (حجم تولید نا خالص ملی) امروز میتوانست ۲۵ در صد بزرگتر باشد. بدون تردید در صورت داشتن مدیریت آگاه، برنامه ریزی کلان بر اساس منافع و مصالح ملی، اقتصاد ایران میتوانست و باید، امروز در جمع ۵ اقتصاد بزرگ جهان قرار میگرفت و نه در ردیف ۳۰ اقتصاد بزرگ جهان و رنج بردن از رشد منفی سالانه.

اقتصاد ایران طی دو سال گذشته دارای رشد منفی بوده و دولت کنونی امیدوار است که در سال جاری به رشد اقتصادی صفر برسد. آقای علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی عقب گرد اقتصادی ۲۵ درصدی و کاهش قدرت خرید سالانه ۲۲ در صد طبقه کم درآمد، تورم ۲۶ تا ۳۶ در صد، و ثروتمند تر شدن طبقه مرفه را “اقتصاد مقاومتی” نام داده و همچنان بر طبل ضرورت ادامه برنامه های مخرب اتمی جمهوری اسلامی میکوبد!

آقای کوهن با اشاره به ارزش از دست رفته پول ملی ایران یاد آور شد که در نتیجه اعمال تحریمها، ریال طی سه سال گذشته ۵۰ در صد ارزش برابری خود را از دست داده است. محاسبات آقای کوهن در این مورد نیز درست نیست. ریال طی سه سال گذشته حدود ۷۰ در صد ارزش برابری خود را از داده است. سه سال پیش ارزش دلار در بازار آزاد ایران حدود ۹۸۰ تومان بود و امروز ۳۱۵۰ تومان است.

در ارزیابی توجیهی خود از وضعیت دردناک اقتصاد ایران معاون خزانه داری آمریکا اگر چه ادامه تحریم بانک های ایران منجمله بانک مرکزی را مورد تاکید قرار داد، اما از دو برابر شدن هزینه های تجارت خارجی ایران طی سه سال گذشته یاد نکرد.

آقای کوهن هزینه ادامه برنامه های اتمی جمهوری اسلامی را ۱۲۰ میلیارد دلار برآورد کرد در حالی که هزینه های واقعی ادامه برنامه مخرب اتمی جمهوری اسلامی که تنها مصالح رژیم و نه منافع ملی ایران را در نظر دارد به شهادت ارقام و اعداد سالانه ۲۰۰ میلیارد دلار است.

آقای کوهن تاکید کرد: “ایران در یک حفره عمیق اقتصادی قرار دارد، صنایع کلیدی ایران تضعیف شده اند، شرکت های خارجی به ایران باز نخواهند گشت، ایران از کسری بودجه رنج میبرد و نرخ بالای بیکاری در آینده افزایش خواهد یافت.“   

در حاشیه شهادت آقای کوهن در سنای آمریکا پرسش این است که آیا رهبران جمهوری اسلامی اظهارات طرف گفتگوهای اتمی با خود را انکار میکنند یا بر آن مهر تائید میگذارند؟ در صورت تائید وضعیت، توجیه تحمیل این شرایط دردناک علیه مردم رنج دیده ایران چیست؟