عضو فراکسیون محیط زیست مجلس: محیط‌بانان از وضعیت خود گله دارند

نیوشا صارمی
نیوشا صارمی

» در گفت‌وگو با روز مطرح شد

فرا رسیدن روز محیطبان در هفته‌ گذشته فضایی ایجاد کرد تا مسئولان و فعالان حوزه محیط زیست باز هم از مشکلات این قشر از جامعه بگویند. بیش از ۱۱۰ محیط‌بان و جنگل‌بان در طول سه دهه‎ی اخیر در حین انجام وظیفه، جان‌شان را از دست داده‌اند که عمدتا بر اثر شلیک مستقیم و عمدی شکارچیان غیرمجاز بوده است. تعداد زیادی هم مجروح و قطع عضو شده و یا به دلیل مجروح کردن شکارچیان متخلف در درگیری، به پرداخت دیه محکوم شده و به زندان افتاده‌اند، برخی از این محیطبانان به علت مرگ شکارچی در درگیری اکنون در زندان و زیر حکم اعدام هستند. با وجود سختی شغل‍شان اما وضعیت معیشتی مناسبی ندارند، حقوق کمی دریافت می‌کنند و قانون هم از آن‌ها حمایتی نمی‌کند. آن طور که روزنامه شرق نوشته براساس آمار اعلام‌شده توسط سازمان حفاظت محیط‌زیست، اکنون حدود دو‌هزارو ۷۰۰ محیط‌بان در کشور مشغول به کار هستند. این در حالی است که همین تعداد محیط‌بان وظیفه محافظت از ۱۰‌درصد از مساحت کشور که واقع در مناطق چهارگانه تحت حفاظت این سازمان است را برعهده دارند. در این شرایط هر محیط‌بان ۱۰‌ هزار هکتار را پوشش می‌دهد درحالی‌که براساس استانداردهای جهانی، هر محیط‌بان باید سه ‌هزار هکتار را تحت پوشش داشته باشد. محمدجواد نظری مهر، عضو فراکسیون محیط زیست مجلس شورای اسلامی به “روز” می‌‌گوید: “محیطبانان از شرایطی که دارند گله مند هستند و این را با ما درمیان گذاشته‌اند. این نماینده مجلس ادامه می‌دهد: محیطبانان با مشکلات فراوانی رو به رو هستند اما در کل وضعیت استخدام و به کارگیری جوانان در کشور در وضعیت بدی است. این مشکلات در همه ارگان‌ها وجود دارد و سازمان محیط زیست هم از این مساله مستثنی نیست”.

عباس قائیدرحمت سخن‌گوی کمیسیون اجتماعی مجلس هم با تاکید بر حمایت بیشتر از محیط‌‌ بانان، گفته است: “با توجه به اینکه نبود حمایت کافی از محیط بانان به بی‌انگیزه شدن برخی از آنها در انجام وظایف‌شان منجر می‌شود لذا برطرف کردن مشکلات اقتصادی و استفاده از ظرفیت‌های قانونی برای حمایت بیشتر از آنها به بهبود روند کاری آنها کمک شایانی می‌کند.”

به گفته این نماینده مجلس “در حال حاضر تعداد محیط بانان در کشور به استاندارد جهانی نزدیک نیست و همین موضوع سبب می شود افراد سودجو و فرصت طلب گونه های در حال انقراض را شکار و سلاخی کنند لذا لازم است تعداد محیط بانان در کشور بر حسب میزان هکتار منطقه حفاظتی و صعب العبور بودن مناطق و… تعریف شود.”

 

با شکارچیان به روش دیگری روبه‌رو شویم

“ما تفنگ را به دست محیطبان داد‌ه‌ایم و گفته‌ایم از منطقه حفاظت کن و هیچ کس را هم راه نده. در این سال‌ها هم فقط سعی کردیم جلوی شکارچیان را بگیریم و سعی نکردیم به روشی دیگری با موضوع روبرو بشویم.” این را حمیدرضا میرزاده، سردبیر وب‌سایت سبز پرس به روز گفته و ادامه داده بود: “در خیلی موارد، شکار غیرمجاز نه برای تفریح و نه برای گوشت و پوست حیوان انجام می‌شود. بلکه فقط به خاطر این انجام می‌شود که شکارچی می‌خواهد با محیطبان تصفیه حساب کند.”

به نظر این فعال محیط زیست باید نوع نگاه به شکارچی تغییر کند: “در خیلی از موارد، شکارچی‌ها حتی از محیطبانان و کارشناسان با تجربه هم به طبیعت آشناتر هستند. اگر سازمان بتواند از این دانش آنها بهره بگیرد، خیلی از مسایل حل خواهد شد.”

محمد جواد نظری مهر، عضو فراکسیون محیط زیست مجلس که با روز گفت‌گو می‌کند، هم می‌گوید: “تامین معاش برای مردم سخت است، برخی از افراد برای تامین معاش شکار می کنند، باید دو طرف ماجرا را در نظر گرفت. بوده مواردی که شخصی به شکار رفته چون خانواده‌اش ماه‌ها بوده که رنگ گوشت را ندیده بوده‌اند. این موارد وجود دارد و بر کسی پوشیده نیست، نباید اصل موضوع را فراموش کنیم.”

جواد حیدریان، روزنامه‌نگار و فعال محیط زیست که مدت‌هاست مسائل مربوط به محیط‌بانان را پیگیری می‌کند پیش از این درخصوص علل بروز درگیری بین شکارچیان و محیطبانان به “روز” گفته بود: “دلیل اصلی برخورد با محیط بان‌ها، در دست داشتن سلاح است. محیط‌با‌ن‌ها خودشان راضی نیستند سلاح داشته باشند. اما سازمان محیط زیست که پیش‌تر اداره شکاربانی بوده به ظن خود می‌خواست محیط‌بان‌ها را در برابر تهدید جانی حفاظت کند؛ بنابراین به آنها سلاح داد. چندی پیش بازرسی سازمان محیط زیست به یکی از محیط‍بان‌های محکوم به اعدام که گلایه کرده، گفته مگر ما به شما سلاح دادیم که آدم کشته شود؟ این نحوه مدیریت در سازمان محط زیست قطعا نمی‌تواند محیط‌بان‌ها و محیط زیست را از دست تخریب‌گران و شکارچیان نجات دهد.”

مهرداد مسیبی، فعال محیط زیست هم چندی پیش به طعنه عنوان کرد: “یا محیط بان اجازه حمل اسلحه را دارد یا ندارد، اگر اجازه داشته باشد یا اجازه شلیک را دارد یا ندارد، اگر اجازه شلیک داشته باشد یا قانون از او حمایت می‌کند یا نمی‌کند، اگر قانون از او حمایت نکند به این نتیجه خواهیم رسید که به جای اسلحه یک دسته بیل یا چماق به دست این جماعت بی پشتوانه بایستی داد.”

محمد درویش، مدیرکل دفتر آموزش و مشارکت‌های مردمی سازمان حفاظت از محیط زیست کشورهم در یادداشتی عنوان می‌کند که “به راستی در چنین شرایطی چند درصد از این پاسداران طبیعت، حاضرند در مسوولیت‌های خود بمانند و همچنان سلحشورانه و جان بر کف به انجام وظایف خود ادامه دهند؟ آیا آنها در خوشبینانه‌ترین حالت، حق ندارند تا با متجاوز، شکارچی و درخت‌افکن ساخته یا دست‌کم چشم بر تخلفات بربندند و به‌این‌ترتیب، جان‌شان را بیمه کنند؟”

او پیشنهاد می‌کند: “در چنین شرایطی بهترین، موثرترین و سریع‌ترین راهکار، گرفتن حق استفاده از سلاح از مامورین منابع طبیعی و محیط‌زیست است؛ زیرا در آن صورت، گمان نکنم حاصل رویارویی ایشان و متخلفان از جهنم خونین کنونی که منجر به مرگ بیش از ۵۰۰ نفر از دو طرف و مجروح و معلول شدن هزاران نفر دیگر شده، فاجعه‌بارتر شود! چه‌بسا شکارچیان هم، وقتی دریابند که بازدارندگان‌شان سلاح ندارند، از کشتن آنها صرف‌نظر کنند. همچنین، محیط‌بان‌ها و جنگل‌بان‌ها هم با گزارش ماوقع به ماموران نیروی انتظامی، پیگیری مسلحانه ماجرا و درگیری‌های احتمالی را به ایشان می‌سپارند و خلاص.”