چه کسی جواب ضررهای میلیونی را می دهد؟

نویسنده

entekhabat.jpg

حدیث ایرانی

تهران، همان تهران است. فعالان سیاسی این شهر، فضای انتخاباتی را سرد توصیف می کنند اما در بسیاری از شهرهای دیگر اینچنین نیست.

در برخی از شهرها تعداد کاندیداها به 300 نفر نیز می رسد. این کاندیداها از 5 شنبه آنچنان تبلیغاتی به راه انداخته اند که جایی از شهرها بی نصیب از پوسترهای تبلیغاتی نمانده است. محل های تعیین شده توسط شهرداری ها نیز کفایت نمی کند؛ و برخلاف قانون عکس کاندیداها بر در و دیوار محل زندگی مردم یا در میدان های شهرها دیده می شود. پوسترها بر دیوار هاست و کارت ها کف خیابان و تراکت ها در دست مردم. بیلبوردهای 5 و 7 متری جلوی ستادهای کاندیداها به چشم می خورد و تقریبا در هر خیابانی، هرچند متر به چند متر یک ستاد دیده می شود. یکی از شهروند شیرازی این انتخابات را به کارناوال انتخاباتی تشبیه می کند.

جوانان تا پاسی از شب بیدار هستند. آنها که خوش فکرندو اهل فعالیت، مشغول برنامه ریزی برای تبلیغات فردا هستند. تعدادی دیگر مشغول چسباندن پوستر بر در و دیوار. برخی از مغازه ها تا صبح بازند و شیفتی کار می کنند تا پذیرای مشتریان یک هفته ای خود باشند.

اما از همه بهتر وضع چاپخانه هاست. اینقدر کار پذیرفته شده که کسی وقت سرخاراندن ندارد. کاندیداهای بی تجربه و غیرحرفه ای اما سرشان بی کلاه مانده است. پوستر های آنها به روزهای اول نمی رسد.

از سوی دیگر همزمانی انتخابات شوراها با انتخابات خبرگان مشکلات جدیدی را فراهم آورده. در استان ایلام، کاندیداتوری امام جمعه استان باعث شده تمامی چاپخانه های این استان به طور ناگهانی دستگاه هایشان را برای چاپ یک میلیون پوستر امام جمعه به کار اندازند و کار مشتریان قبلی را از دور خارج کنند.به هر حال فرق است بین سفارش امام جمعه با بقیه.

صدای موسیقی از همه جای شهرها به گوش می رسد. اولویت اما با یاردبستانی است بعد هم ای ایران و بعد هم دوباره می سازمت وطن. یاردبستانی صدای اول بازار است. هم اصولگرایان آن را از سیستم صوتی شان پخش می کنند و هم اصلاح طلبان پیشرو. به قول یکی از دانشجویان حاضر در مراسم روز دانشجو: “اوضاع قاطی پاطی شده. معلوم نیست کی کدوم وریه؟”

ردصلاحیت دوباره

به هرصورت بخشی از مردم درگیر انتخابات شده اند اما ردصلاحیت دوباره برخی از کاندیداها، آن هم درست چند روز مانده به برگزاری انتخابات، اوضاع را رنگ دیگر زده است. در بین کاندیداهای ردصلاحیت شده برخی از شهرها، هم نام کاندیداهای اصلاح طلب به چشم می خورد و هم نام کاندیداهای غیر اصلاح طلب. یکی از همین کاندیداها که مایل نیست نامش فاش شود، به امید تایید دوباره، می گوید : “کاندیداهایی که رد شدند آنهایی بودند که گمان می شد آرای خوبی داشته باشند. به همین علت رد شدند. مهم نبود اصلح طلب باشند، یا مستقل باشند. فقط مهم این است که کاندیداهای متعدد اصولگرایان بالا بیایند.”

اما تمام واکنش ها به این شکل نیست. اخبار رسیده از کردستان خبر می دهد که طرفداران برخی از کاندیداها با ماموران فرمانداری که برای جمع آوری بیلبوردهای کاندیدای ردصلاحیت شده آمده بودند، درگیر شدند. در کردستان به جهت وضعیت قومی و مشکلات مخصوص، ماموران ضدشورش در آماده باش کامل قرار گرفته اند. در رشت اخبار از برگزاری همایش بزرگ اصلاح طلبان برای محکومیت این اقدام حکایت دارد. کاندیداهای ردصلاحیت شده حاضر به توقف تبلیغاتشان نشده و به خبرنگاران گفته اند: فرمانداری اگر جرات دارد خودش بیلبوردهایمان را جمع کند.

در شهرهای کوچک تر اما زدوخوردها بیشتر است. طرفداران برخی از کاندیداهای ردصلایحت شده در مشهد جلوی فرمانداری ازدحام کردند. این ازدحام منجر به درگیری با ماموران نیروی انتظامی شد. یکی از همین کاندیداها می گوید: “من واقعا نمی خواستم شرکت کنم و به اصرار دوستان وارد شدم. حالا چه کسی تاوان ضرر های میلیونی ما را می دهد. با این کارها می خواهند مشارکت را بالا ببرند؟ نخیر!اینها فقط گور خود را می کنند.”

صدا وسیما با تبلیغاتش مشارکت در انتخابات را تبلیغ می کند، اما هیات نظارت تهران ساز دیگری می زند. بعد از آنکه کاندیداهای مهم اصلاح طلب در شهرهای مهم کشور، توسط هیات های اجرایی رد صلاحیت شدند به این مسئله اعتراض کردند. حاصل این بود که بسیاری در مرحله دوم تایید شدند. اما دیروز و درست چند روز مانده به روز انتخابات دوباره ردصلاحیت شدند، و این بار توسط هیات نظارت تهران.

قبل از این ردصلاحیت دوباره، ناظران پیش بینی می کردند هیات های نظارت که متشکل از نمایندگان مجلس هستند قصد دارندبا تایید صلاحیت کاندیداهای رقیب، تنور رقابت را گرم کنند.این پیش بینی درست نبود: یک اقدام ناگهانی و برهم ریختن اوضاع شهرها.

همان دانشجو می گوید: “دعوا به خانه ها رسیده. خانه اصولگرایان.”