مطبوعات عربی در هفته گذشته بیشترین تحلیلها و اخبار خود در مورد ایران را به وضعیت در عراق و روند مبارزه با داعش و همچنین شرایط فوقالعاده حاکم بر یمن اختصاص دادند. بعد از سقوط صنعا پایتخت یمن به دست شبه نظامیان الحوثی، تحلیلگران عربی به نقش ایران در این زمینه پرداخته و برای ادعاهای خود مستنداتی نیز ارائه کردند.
یاسر الزعاتره نویسنده اردنی در سایت شبکه الجزیره به اظهارات علیرضا زاکانی نماینده مجلس ایران استناد کرد و نوشت: “زاکانی نماینده نزدیک به رهبر ایران گفته که اکنون سه پایتخت عربی در دست ایران و تحت تاثیر انقلاب اسلامی است و صنعا چهارمین پایتخت عربی است که به انقلاب ملحق شده است. هنوز چند ساعت از صحبتهای زاکانی گذشته بود که صنعا به دست نیروهای الحوثی افتاد”.
الزعاتره نوشت: “ایران قصد داشت با تحریک حوثیها و به هم ریختن وضعیت یمن، از شرایط به وجود آمده به سود بشار اسد استفاده کند. این نکته را رییسجمهور یمن به صراحت عنوان کرده است. ایران همانطور که پشت سیاستهای طایفهگرانه مالکی ایستاد و تنشها در عراق را شعلهورتر کرد، پشت بشار اسد نیز ایستاد و علویها را درگیر جنگی بیپایان کرد و اکنون این کار را در یمن تکرار و حوثیها را وارد جنگی کرده که بهای آن را در درجه اول یمنیها خواهند داد”.
وی در پایان تاکید دارد که جنگ در یمن، یک جنگ طولانی و هزینهبر خواهد بود که به مردم این کشور تحمیل شده و نتیجه میگیرد که “این جنگ تا زمانی که ایران به اندازه واقعی خود در منطقه بازگشته و کشورهای عربی به رشد فکری کافی برسند، ادامه خواهد داشت”.
جمیل الذیابی در روزنامه الحیات، تحلیل خود را با این جمله شروع میکند که “اشغال صنعا پایتخت یمن توسط شبهنظامیان الحوثی و برافراشتن عکسهای خمینی در پایتخت پادشاهی بلقیس چه معنایی دارد؟”.
الذیابی در پاسخ به این سوال نوشت: “حوثیها یک جنبش دینی هستند که شباهت بسیار زیادی با حزبالله لبنان دارند و از طرف ایران حمایت میشوند. هر دو جریان، باورهای نظامی یکسانی داشته و به انقلاب خمینی دلبستگی دارند. هدف حوثیها از ایجاد درگیری در یمن، سیطره بر این کشور است تا فضا برای ایران مهیا شود که بتواند عربستان را در جنگ مرزی بیپایانی ضعیف کند”.
الذیابی نیز در کنایه به اظهارات اخیر علیرضا زاکانی نوشت: “یمن دارای ارزش استراتژیک برای عربستان است و اگر ایران بتواند داخل یمن نفوذ کند، عربستان به خطر میافتد. این گروه که توسط ایران مسلح شده، از نظر تاکتیکی سعی دارد با اشغال پایتخت و رادیو تلویزیون، دولت را از بین برده و این امکان را برای ایران فراهم کند که با سلطه بر تنگه باب المندب، عربستان را از درب پشتی تحت فشار قرار دهد تا بدین ترتیب، یمن نیز به یکی از استانهای ایران تبدیل شود”.
حازم صاغیه از تحلیلگران بارز عربی اما معتقد است که تحولات جاری در یمن، لبنان و عراق نشان میدهد که محور مقاومت جدیدی در حال شکلگیری است.
وی در روزنامه الحیات نوشت: “وضعیت غریب منطقه جای تعجبی نمیگذارد اگر روزی شاهد نزدیکی داعش و حوثیها باشیم. اگر این اتفاق رخ دهد ـ که پیشبینی نیز شده است ـ آنگاه ممکن است نوعی از نزدیکی یا هماهنگی بین داعش و محور مقاومت (ایران ـ سوریه ـ حزبالله) نیز به وجود بیاید. چنین سناریویی نوید جنگهایی بزرگ و بیپایان را در منطقه میدهد”.
سعدالله مزرعانی در روزنامه الاخبار لبنانی، یادداشتی مشابه حازم صاغیه داشته و شرایط منطقه را نویدبخش ظهور محور مقاومت جدیدی میداند.
وی در این زمینه نوشت: “در پی تحولات سه ماهه اخیر، واشنگتن دریافت که فرصت برایش فراهم است تا آرایش سیاسی خود در منطقه را مورد بازبینی قرار داده و از بار شکست خود در عراق کاسته و ابتکارعمل را از رقبای خود یعنی ایران و روسیه باز پس گیرد. نخستین دستاورد واشنگتن در این زمینه، موفقیت در عراق بود به طوری که آمریکا به ناگهان نه تنها برای کردها بلکه برای اکثریت عربهای عراق نیز به تنها منجی تبدیل شده و کار به جایی رسید که بازیگران عرصه سیاسی عراق اعم از عراقی یا غیر عراقی به آمریکا التماس کردند که در مبارزه با داعش دخالت کند”.
مزرعانی با اشاره به اینکه هم ایران و هم سوریه علنا با آمریکا در مبارزه با داعش همکاری میکنند، نوشت: “ماموریت آمریکا در حمله به داعش با این توصیف تسهیل شده است. آمریکاییها بعد از اینکه از پنجره بیرون رفتند اکنون از در داخل شدهاند. بشار اسد نیز چندی قبل گفته بود که بعد از خاتمه مبارزه با تروریسم، مذاکره با مخالفان دولت سوریه آغاز خواهد شد و این سوال مطرح میشود که چرا این مذاکره اکنون نباید آغاز شود”.
به نوشته مزرعانی، “شرایط ایجاب میکند که محور مقاومت سابق، سیاست جدیدی اتخاذ کرده و به روشها و سیاستهای سابق خود اکتفا نکند، چرا که عربستان و آمریکا مشغول برنامهریزیهای جدیدی برای خاورمیانه هستند”.
علی العبدالله نویسنده سوری روزنامه الحیات، وضعیت ایران در عراق را نامناسب ارزیابی کرده و شرایط حاکم را در واقع نبرد ایران و آمریکا می داند.
وی نوشت: “ایران پس از سقوط نظام مالکی که برای استقرار آن زحمت کشیده بود، خود را در موقعیت دشواری میبیند. با شروع حمله نظامی آمریکا به داعش، از میزان نفوذ ایران در عراق کاسته شده و ممکن است این موضوع بر مذاکرات تهران با کشورهای غربی بر سر پرونده هستهای تاثیر بگذارد. در عین حال این احتمال وجود دارد که با کمکهای وعده داده شده آمریکا به اپوزیسیون میانهروی سوریه، نفوذ ایران در سوریه و لبنان نیز کم شود”.
به نوشته العبدالله، دلیل مخالفت ایران با دخالت نظامی آمریکا در جنگ با داعش این است که تهران از به حاشیه رانده شدن در منطقه میترسد و برای همین تلاش دارد شکستهای داعش را به مقاومت مردمی ربط داده و از نقش آمریکا در این زمینه بکاهد و این امر در اظهارات رهبر ایران و فرماندهان سپاه به خوبی بازتاب داشته است”.
وی در ادامه نوشت: “ایران برای بازپسگیری نقش خود به دولت حیدر العبادی فشار میآورد که خود را وارد ائتلاف ضد داعش کند و در عین حال تلاش دارد تا از نفوذ آمریکا در عراق جلوگیری کرده و مانع از ایجاد امنیت در این کشور شود. منابع نزدیک به حیدر العبادی فاش کردهاند که ایران از او خواسته تا با درخواست آمریکا برای برپایی یک پایگاه نظامی در عراق مخالفت کند. با این حال به نظر میرسد که آمریکا در سیاست خود مبنی بر عدم مشارکت دادن ایران در ائتلاف علیه داعش استوار است و در این راستا هیچ مذاکرهای با نظام سوریه نیز نخواهد کرد تا در نتیجه حرارت جنگ بالاتر رفته و خاورمیانه با چالشهای جدیدی روبهرو شود”.