محمود احمدی نژاد، رییس جمهور ایران که هر روز بیش از پیش مورد انتقاد قرار می گیرد، در اردوگاه خود نیز موجبات نگرانی بسیاری را فراهم کرده است. احمدی نژاد دیگر بلندپروازی های گذشته را ندارد. اظهارات بی پرده او درخصوص سازمان ملل و مسایل هسته ای، انکار کردن قتل عام یهودیان در جنگ جهانی دوم و دعوت های مکرر او به نابودی دولت یهود، در نهایت به آزرده شدن اردوگاه محافظه کاران انجامید. ایرانی ها به عنوان ابداع کنندگان بازی شطرنج و سیاست های ظریف از تغییر مسیرهای ناگهانی ریاست جمهوری خود خسته شده اند. روزنامه محافظه کار رسالت در اواخر ماه فوریه نوشت: “باید یک رفتار سیاستمدارانه شایسته و نه بدوی، یک زبان دیپلماتیک و درعین حال موقر به همراه یک قاطعیت هوشیار داشته باشیم.”
زمانی که احمدی نژاد در ژوئن 2005 به ریاست جمهوری ایران برگزیده شد، مردم ایران فکر می کردند او می تواند سیستمی را که گفته می شد به فساد مالی دچار شده ساماندهی کند. حال آنکه احمدی نژاد در این وظیفه شکست خورده و به هیچ وجه نتوانسته بیکاری و تورم را کاهش دهد. او با صرف هزینه های زیاد و بدون پس انداز درآمدهای نفتی در زمانی کوتاه توانست خشم جامعه جهانی را به سوی خود معطوف و مردم ایران را دچار وحشت کند. با این حال، رییس جمهور این حکومت در صحنه شطرنج سیاست ایران از قدرت محدودی برخوردار است؛ قبل از هر چیز به دلیل مفاد قانون اساسی.
خانم آزاده کیان، استاد علوم سیاسی در دانشگاه پاریس 8 و پژوهشگر مرکز ملی تحقیقات علمی فرانسه در این خصوص می گوید: قدرت رییس جمهور در ایران به اندازه قدرت نخست وزیر در فرانسه است. او می تواند آزادانه عقاید خود را بیان کند، آزادانه بگوید که قصد نابودی اسراییل را دارد، ولی مطمئناً برای انجام این کار نمی تواند آزادانه عمل کند.” زیرا شخصیت سیاسی اصلی در ایران آیت الله علی خامنه ای است که جانشین آیت الله خمینی، بنیانگزار جمهوری اسلامی، شده است. بدین ترتیب، او بر سه قوه مجریه، مقننه و قضاییه نظارت کامل دارد که به صورت زیر تقسیم می شوند: ریاست جمهوری؛ مجلس که می تواند رییس جمهور را خلع کند؛ شورای نگهبان که دارای 12 عضو محافظه کار است و وظیفه نظارت بر مشروعیت قوانین را برعهده دارد و سازگاری آنها با قوانین اسلامی را کنترل و در نهایت صلاحیت کاندیداها را برای شرکت در انتخابات تأیید می کند؛ شورای مصلحت نظام که در سال 1988 تأسیس شد و وظیفه آن حل و فصل اختلافات بین مجلس و شورای نگهبان است و در حال حاضر شخصیتی بسیار قدرتمند را در رأس خود دارد: علی اکبر هاشمی رفسنجانی.
خامنه ای پس از انتخاب محمود احمدی نژاد قسمتی از قدرت خود را به رییس جمهور انتقال داد؛ شورای امنیت ملی که بر تمامیت ارضی نظارت دارد. ازطرف دیگر، تصمیم گیری در زمینه برنامه هسته ای در انحصار رهبر و مشاوران او قرار دارد. بدین ترتیب علی اکبر ولایتی به عنوان مشاور دیپلماتیک رهبر، مسؤولیت انتقال پیام ایران مبنی بر خواست تهران برای انجام مذاکره را برعهده گرفت. او نیز بار دیگر به نام ایران اعلام کرد که مسأله حمله به اسراییل کاملاً مردود است و حتی به دنبال انکارهای احمدی نژاد، هولوکاست را به عنوان یک “واقعیت تاریخی” طبقه بندی کرد. درواقع می توان گفت که در سیاستمداری به شیوه ایرانی هرگز به طور مستقیم به سرزنش و ملامت یکدیگر پرداخته نمی شود. ولی از سوی دیگر، رهبر از عدم توافق خود با رییس جمهور سخن می گوید و از آن زمان تاکنون، اختلافات دیگری نیز ظاهر شده اند، مانند ماجرای ملوانان بریتانیایی.
آزاده کیان در ادامه می گوید: “احمدی نژاد از حمایت اقلیت بنیادگرای سپاه برخوردار است. سپاه پاسداران به عنوان ارتش ایدئولوژیک حکومت دارای تسلیحات بسیار پیچیده ای است و در واقع آنها ملوانان بریتانیایی را بازداشت کردند. با این حال، فرمانده سپاه که یک شخصیت بنیادگرا محسوب نمی شود با این عملیات مخالف بوده است. این دستگیری هزینه بسیار سنگینی برای حکومت داشته و احمدی نژاد تحت فشار مجبور شد آنها را آزاد کند.”
اگر ایران که از سوی ایالات متحده در “محور شرارت” طبقه بندی شده، نتواند وجهه ثابتی از خود برجای گذارد، مطمئناً مداخلات پرنفوذ احمدی نژاد سر و صداهای بیهوده تری را ایجاد خواهد کرد. احمدی نژاد در نهایت می تواند امنیت کشور خود را به خطر اندازد و اقتصاد ایران را دچار بی ثباتی کند.
به نظر می رسد که در نظر برخی از جرگه سالاران مسایل غیرقابل تحمل بسیاری وجود دارد: آیت الله های قدرتمند و فرزندان آنها که صنعت، هتلداری، بازار صادرات واردات و قسمت اعظم سیاست کشور را در دست دارند. رفسنجانی، ناطق نوری، واعظ طبسی، عسگر اولادی و … در جرگه این اشخاص قرار دارند و گفته می شود که آنها اربابان اصلی ایران هستند. به هرحال، اینها مخاطبان گریزناپذیری برای رییس جمهور به شمار می آیند و مشکل بتوان او را به دلیل ازبین بردن میلیون ها دلار از سرمایه کشور مورد بخشش قرار داد.
درحال حاضر در مجلس ایران، 64 نماینده از 290 نماینده امضاء کردن عریضه ای را آغاز کرده اند که می تواند به خلع رییس جمهور ایران منجر شود.
مترجم: علی جواهری