شیرین کریمی
با حمله شدید روزنامه های کیهان و رسالت به آیت اله صانعی، کلید حذف یکی دیگر از آیات عظام که بقول سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی “ خودی و غیر خودی” دارند، زده شد.
حمله هماهنگ به این مرجع شیعه از زمانی آغاز شد که او در دیدار با اعضای سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی گفت: ”خداوند در امور سیاسی هیچکس را قیم مردم قرار نداده است.“ او تاکید کرد: ”معصومین(ع) نیز هرگز خود را قیم ندانسته و طریق استبداد نپیمودهاند.“
به دنبال این اظهارات به گزارش روزنامه اعتماد ملی، روزنامه کیهان تحریف سخنان آیت اله خمینی را توسط یکی از نزدیک ترین و برجسته ترین شاگردانش بهانه کردتاچنین نتیجه گیرد که “آیتا…العظمی صانعی به عمد و برای نیتی خاص به تحریف کلام امام مبادرت کردهاند.”
روزنامه رسالت هم درهماهنگی کامل با روزنامه کیهان نوشت: ”جملهای که آیت الله صانعی فرمودند در مورد تلاش برای فهماندن اینکه خدا کسی را قیم مردم قرار نداده است، یک حرف جدید نیست این پیام بستهبندی شده طرفداران جدایی دین از سیاست و فرمولی برای سکولاریزاسیون حکومت است”.
و به این ترتیب به نوشته روزنامه اعتماد ملی ”مرجع تقلیدی همچون این فقیه سادهزیست نیز در خیل مخالفان نظام و انقلاب “ قرار گرفت.
یک استاد علوم سیاسی دانشگا ه تهران در همین ارتباط به روز گفت: ”سیاست حذف اقتدار گرایان سابقه ای به اندازه عمر جمهوری اسلامی دارد. چند تن از علمای بزرگ قربانی این سیاست شده اند و اکنون به نظر می رسد نوبت آیت اله صانعی است که اگر به دنبال این اخطارهای اولیه سکوت نکند، باید منتظر بود تا مراحل دیگر حذف اجرا شود.“
حذف مراجع
روزنامه اعتماد ملی نوشت: ”حفظ حریم مرجعیت آنچنان جایگاهی رفیع در جامعه ایران دارد که حتی در قانون مطبوعات پیش از انقلاب و در زمان طاغوت نیز به صراحت بر آن تاکید شده و مطبوعات اجازه هتک حرمت مراجع را نداشتهاند.”
امری که از همان روزهای نخست پیروزی انقلاب اسلامی زیر پا گذاشته شد و ” آیت الله قمی، با وجود سوابقی که در همراهی با آیت الله خمینی داشت، همراه با آیت الله روحانی و آیت الله شیرازی - دیگر مراجع تقلیدی - که علناً در ایران به مخالفت با نظریه ولایت فقیه پرداختند” را قربانی کرد. آِیت اله قمی “تحت حبس خانگی قرار گرفت و تا پایان عمر(1386.3.26) ه.ش در محدودیت زندگی” کرد.
مرجع بعدی آِیت اله شریعتمداری بود که حتی مجبور شددر تلویزیون حضور بیابد و به شرکت در کودتا همراه صادق قطب زاده اعتراف کند.
در دهه شصت آیت اله حسینعلی منتظری که لقب ”فقیه عالیقدر” داشت و از نظریه پردازان ولایت فقیه بود، بعد از مخالفت باکشتار زندانیان سیاسی در نوبت حذف قرار گرفت و اوباش زیر نام “مردم” به حسینیه و خانه اش یورش بردند. او که از قدیمی ترین یاران انقلاب اسلامی و استادبسیاری از صاحبان قدرت بود و پیش از عزل ”قائم مقام رهبری” نامیده شد توسط روزنامه کیهان ”شیخ ساده لوح” نامیده شد. این مرجع مسلم هنوز با وجود کهولت سن عملا در حبس خانگی بسر می برد.
دعوای ریشه دار
آیت اله صانعی به نوشته روزنامه اعتماد ملی دارای این سوابق در جمهوری اسلامی بوده که تماما با حکم آیت اله خمینی به اوسپرده شده است: ”آیت اله العظمی صانعی از سال 1342 مروج اندیشههای تابناک حضرت امامخمینی(ره) بوده و در زمان تبعید امام دست از مبارزه برنداشته و تمامی خطرات حمایت از امام خمینی را به جان خریده است. همراهی این مرجع انقلابی با امامخمینی نیز تنها مربوط به سالهای پیش از انقلاب نیست. بعد از پیروزی شکوهمند انقلاب، امام خمینی، ایشان را برای عضویت در نهادی که به واقع برای پاسداری از دستاوردهای انقلاب و اسلام و اعلامنظر پیرامون مصوبات نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی که آیا با اسلام و قانون اساسی مباینتی ندارد تاسیس شده بود، منصوب کردند و اینگونه تشخیص دادند که این شاگرد فاضل در میان خیل عظیم روحانیون و مجتهدین همرزم از جمله شش معتمد فقیه جامعالشرایط برای عضویت فقهای شورای نگهبان میتواند باشد. بعد از فاجعه 7 تیر نیز امام ایشان را به مقام دادستانی کل منصوب کردند تا بدینوسیله تایید تام خویش از شاگرد مورد اعتماد خود را در عرصه قضاوت و دادستانی کل که شاخصترین مقام برای احقاق حقوق مردم در نظام جمهوری اسلامی است در معرض دید بگذارند.“
آیت اله صانعی در دوران بعد از آیت اله خمینی از کار های اجرائی فاصله گرفت و درحوزه علمیه قم به امور دینی پرداخت، اما همواره در کنار چند آیت الهی قرار داشت که به لحاظ اندیشه سیاسی با چپ مذهبی و جریان اصلاحات دوم خرداد نزدیکی دارند.
به نوشته بیانیه سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی این فقهای کم شمار دیدگاهی دارند که ”ظاهراً به مذاق قدرتپرستانی که سودای بازتولید استبداد در قالب دین دارند چندان خوش” نمی آید.
دیدگاهی که ریشه دیر سال در پیروان انقلاب اسلامی دارد: ”واقعیت این است آنچه که آیة الله صانعی فرمودهاند و باعث خشم کسانی شده که حمله و اهانت هماهنگ و سازمان یافته را از طریق روزنامههای مذکور طراحی کردهاند، اصلی ترین محور چالش سالهای پس از انقلاب تا امروز در عرصه سیاسی و فکری است. یک طرف نیروهایی قرار دارند که در ادامه سنت روشنگری دینی سده اخیر از سید جمال به این سو اسلام را مخالف دیکتاتوری و توحید را متعارض استبداد میدانند و نسبت به تلاشهایی که به ویژه در سالهای اخیر از طریق محدود سازیهای آشکار عرصه رقابت سیاسی و انتخابات مجلس و حوزه قلم و اندیشه و بیان ومطبوعات، صورت گرفته نگران هدم اساس جمهوریت نظام و گسترش و حاکمیت بلامنازع تفکرات استبدادی و اقتدارگرایانه بر کشور هستند و گروهی دیگر که تقدیس کنندگان خشونت وتشنگان قدرتاند و دموکراسی دجال و جمهوریت را فریب عصر بیدینی و نماد الحاد و خروج از ولایت الله میدانند و دین و شریعت را در خدمت سیاسی و تثبیت موقعیت و تقویت قدرت خود میخواهند، تا آنجا که حتی در مرجعیت دینی نیز قایل به خودی و غیر خودی هستند و اگر مرجعی برخلاف عقیده و مرام ایشان اظهار نظری کند زشتترین اهانتها حتی متهم کردن وی به دروغگویی و تحریف، شرعاً از نظر ایشان مجاز و بلکه عین ثواب است و درمقابل اگر یک تشکیلات سیاسی روحانی نظیر جامعه مدرسین حوزه علمیه قم موضعی بگیرد که با مواضع و برنامههای سیاسی ایشان هماهنگ باشد، آن تشکیلات «عالیترین مرجع دینی در جهان اسلام » نام میگیرد.“
سکوت نه
درآستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی که جدال های درونی حاکمیت جمهوری اسلامی باززنده شده است، آِیت اله صانعی در برابر اولین حملات عقب نشینی نکرد. او ابتدا دراشاره به جریان حذف گفت: ”این خواست دشمن است که چهرههای موجه و مورد قبول امام (ره) و مردم از صحنه حذف شوند امروز دشمن با تمام قوا به میدان آمده که ما حتی یک چهره موجه نداشته باشیم. چهرهای که مطمئن باشیم برای خدا حرف میزند و برای خدا عمل میکند و متأسفانه عدهای هم در راستای خواست دشمن عمل میکنند.“
او سپس در دیدار با مهدی کروبی خواستار این شد که: “نظارت بر انتخابات باید مانند دوران امام(ره) باشد.“
امری که سبب بر آشفتگی بیشتر کسانی خواهد شد که بقول جبهه مشارکت: “معیار دینداری آن، تنها قدرت است.“
اما به نظر می رسد دادستان کل زمان بنیانگذار جمهوری اسلامی تنها نیست. در پی او دادستان دیگر آن عصر که اکنون جزور فقهای کم شمار چپ اسلامی است بعد ازمدتها به سخن درامد.