باراک اوباما اخیرا در مصاحبهای با سیبیاس نیوز در آمریکا گفته است، با کمبود سیاست در مورد سوریه روبرو است. وی گفت: “این تصور که اگر ما مقداری اسلحه میفرستادیم، [مخالفان سوریه] در وضعیتی بودند که میتوانستند نه تنها اسد بلکه جهادیهای بیرحم و آموزشدیده را سرنگون کنند، خیالبافی است.”
به نظر میرسد اوباما درست میگوید: فرستادن “مقداری سلاح” برای “مخالفان معتدل” کمکی نمیکرد، اما این چیزی نبود که مخالفان میخواستند.
حالا تهدید دیگری در عراق سربرآورده که خطرش کمتر نیست. قبایل سنی و دولت اسلامی عراق و شام (داعش) کنترل مناطق سنینشین غرب عراق را در دست گرفتهاند.
مخالفان سوری تقاضای سلاحهای پیشرفته، موشکهای ضدتانک و ضدهواپیما کرده بودند. دو سال و نیم پیش تقاضای دخالت نظامی کرده بودند یا حداقل اینکه منطقه پرواز ممنوع اعلام شود تا پناهندگان محفوظ بمانند. آن ها فقط خواسته بودند اگر ثابت شود اسد از سلاح شیمیایی استفاده کرده به دمشق حمله کنند.
چند هفته پیش واشنگتن سعی داشت تشخیص دهد کدامیک از گروههای شبهنظامی در سوریه “مخالفان معتدل” محسوب میشود تا از آنها حمایت کند، اما این روند حالا بیمعنی است و این گزینه دیگر تقریبا از بین رفته است.
در مورد سوریه، انتخاب بین حمایت همهجانبه از اسد و شانه بالا انداختن است و در عراق بین فشار آوردن بر نوری المالکی برای تشکیل دولت فراگیر و دادن شعارهای توخالی علیه داعش است. نیروی هوایی سوریه روز چهارشنبه به عراق حمله کرد و ۵۷ غیرنظامی را کشت که دقیقا نشاندهنده نیت اسد است. او میخواهد به غرب و خصوصا به آمریکا ثابت کند که او تنها رهبری است که میتواند علیه تندروها اقدام کند. او بر خلاف غرب درگیر محدودیت های سیاسی نیست چون ایران و عراق امید دارند که داعش را نابود کنند و برخلاف اسد نمیخواهند درگیر یک جنگ قومی شوند. ایران گروههای کوچک زیادی را به عراق فرستاده است اما از جنگ مستقیم با سنیها خودداری میکند. ارتش عراق که پیشاپیش ضعف خود را نشان داده، در مرحله بعد از بغداد و مناطق شیعه در جنوب دفاع خواهد کرد.
المالکی روز پنجشنبه گفت، با اینکه دولتش در مورد حمله هوایی با سوریه هماهنگ نبوده است اما از این اقدام استقبال میکند. در این حالت اسد زمینه یک راهحل قابل قبول برای واشنگتن هم فراهم می کند. آمریکا از این طریق میتواند بصورت غیررسمی با ایران همکاری کند بدون اینکه اعلام تغییر سیاست بکند.
داعش در سوریه بخشهایی از شرق کشور را در دست دارد و هفته گذشته کنترل گذرگاههای مرزی عراق و سوریه را با تصرف یک پست در نزدیکی البوکمال تکمیل کرد. داعش در سوریه، بر خلاف عراق، با دولت همکاری میکند و حتی به دمشق نفت میفروشد و با شبهنظامیان اسلامی مخالف، نظیر جبهه النصره وابسته به القاعده میجنگد.
هفته گذشته گزارش شد که النصره و داعش به توافق رسیدهاند که داعش بخش عراقی مرز را کنترل کند و النصره بخش سوری را. اما مشخص نیست که این همکاری در کل جبهه وجود دارد یا خیر، چون هر دو گروه هنوز در خاک سوریه در حال نبرد هستند.
این فقط یک نمونه از هرج و مرج شبهنظامیان اسلامگراست. برای همین جای تعجب نیست که آمریکا نمیتواند یک گروه را برای جانشینی اسد انتخاب کند.
برخی از شخصیتها در واشنگتن خواستار ائتلاف دیپلماتیک آمریکا، ایران، عراق، سوریه و روسیه علیه داعش هستند. بنا بر برخی گزارشها، در حال حاضر نیز همکاری اطلاعاتی بین تهران و واشنگتن وجود دارد.
هفته گذشته نبرد بین جنگجویان قبایل و داعش در استان انبار عراق بالا گرفت و بنا بر گزارشات رسیده فرمانده داعش در این منطقه کشته شده است.
آمریکا امید دارد که بتواند بر پایه این نبردها المالکی را مجبور به تشکیل دولت فراگیر کند. المالکی تاکنون مقاومت کرده اما شاید با فشار ایران تسلیم شود.
سئوال این است که آیا آمریکا این اراده را دارد که استراتژی خود را تغییر دهد و امیدهای خود برای یافتن “مخالفان معتدل” در سوریه را به گفتگو با سوریها، عراقها و ایرانیها تبدیل کند یا خیر.
منبع: هاآرتص - 29 ژوئن 2014