بهار تمام می شود وماه نخست تابستان بازبه روی تابلوی “توافق جامع اتمی” باز می شود که باید بعد از یک دهه کشاکش در دهمین روز تیر ماه به نتیجه برسد.
خرداد پرحادثه دیگری به تاریخ سپرده می شود. روزهای سبز وطن درویدئو کلیپ ها، خاطره ها، داستان ها، شعرها، سرودها و فیلم ها بر می گردند.ندا با چشمان سبز در خون می غلتد، سهراب شال سبزش را به درختان خیابان ها گره می زند.
خرداد می رود ومدفن آیت اله خمینی بعنوان گرانترین مقبره جهان سر برمی کشد، ۷۰ درصد مردم سیستان و بلوچستان، زیر فقر مطلق باقی می مانند.زنان ایرانی را باز هم به ورزشگاهها راه نمی دهند. عادل غلامی، ملی پوش ایرانی که حتی مادر، خواهر و همسرش را هم برای تماشای مسابقه راه نداده اند؛ می گوید:هیچ چیزی در سالن نیست که زنان نتوانند بیایند.
تا فصل نو می شود، سیداحمد علمالهدی امام جمعه مشهد و از اعضای مجلس خبرگان رهبری طی سخنانی در شهر مشهد، انگار که از کاندیدای آینده “نظام” حرف بزند به دفاع از مصباحیزدی می پردازد و او را “سرمایه نظام” می خواند.
فرزانه روستایی بین “داعش عربی و داعش وطنی” خط ربطی می کشد: “آیا نقشی که داعش ایران بر عهده دارد و با سرکوب همه آزادی های سیاسی اجتماعی و اسید پاشی و ممنوع کردن موسیقی و سرکوب زنان فقط نفرت و جدایی و اختلاف و بی اعتمادی و انفعال تولید می کند، همخوان با داعشی نیست که اسراییل وسعودی ها از نهانخانه آن اطلاع دقیقی دارند؟”
روزآخر هفته اول تابستان می رسد.آیت اله خامنه ای طبق معمول بر کرسی می نشیند.همین هفته روزنامه دیلی تلگراف خبرتازه ای ازتشدید بیماری او منتشر کرده است. “مدیران ارشد نظام جمهوری اسلامی” برفرش نشسته اند.خبری ازعلی اکبرهاشمی رفسنجانی، یکی از “اسوه” های حکومت که “شناسنامه نظام” هم لقب دارد، نیست.درروزهای پایانی خرداد ماه پسرش مهدی هاشمی به ده سال زندان محکوم شده است.همسرش، عفت مرعشی، این حکم را “تقلب و پدر سوختگی” ارزیابی کرده است. هنوزعربده های سعید حدادیان ـ– مداح محبوب بیت آقا-ـ درهوا موج می زند که بدترین دشنام را نثارهاشمی می کند. کسی که آیت اله خامنه ای را به رهبری رساند، قهر کرده ونیامده، یا از سیاهه “بزرگان” حذفش کرده اند؟ هنوز کسی نمی داند.
هرچه هست، درست یک هفته مانده به پایان مهلت مذاکرات، رهبر جمهوری اسلامی خط قرمزهای جدیدی را اعلام می کند. نخستین واکنش را لوران فابیوس، وزیر خارجه فرانسه، نشان می دهد: “گفتههای اخیر رهبر جمهوری اسلامی به نفع توافق جامع هستهای نیست”.
برای اروپا غروب و برای ایران ساعات اول شب است و قطعا باید منتظر واکنش های دیگر کشورهای طرف مذاکره هم بود؛ مذاکره ای که در صورت رسیدن به توافق راه را برای “دو سناریو” خواهد گشود.
فولکر پرتز، سرپرست موسسه آلمانی امور بینالملل و امنیت در روزنامه “زوددویچه”، این دوسناریو را چنین جمع بندی می کند:
سناریو نخست: ادامه اصلاحات و همکاری بینالمللی
“توافقنامه سبب تقویت نیروهایی در ایران میشود که خواهان مناسبات عادی در منطقه و جهان هستند. لحن ایران درمقابل کشورهای آمریکا، اسرائیل و عربستان سعودی تغییر می کند.با این تغییر لحن، عربستان و کشورهای عربی ارادهی ایران برای استفاده صلحآمیزاز برنامه هستهای را محک خواهند زد و با اطمینان از آن، راه برای حل مشکلات منطقهای بطور مثال جنگ در سوریه و یمن هموار خواهد شد.
تفاهم میان ایران و عربستان میتواند نخست به آتشبس و سپس پایان درگیریها در این کشورها بیانجامد و امکان مبارزه موثر علیه گروه “دولت اسلامی” را سامان دهد.
دولت روحانی نیز پس از توافق میتواند به سرمایهگذاریهای خارجی و بهبود شرایط اقتصادی امیدوار باشد و از این طریق بیکاری را در ایران کاهش دهد. بازگشایی مناسبات اقتصادی با اروپا و شاید در گام بعدی با آمریکا، سبب تقویت “قشرهای میانی و خواهان اصلاحات” در ایران خواهد شد.
موفقیت روحانی در مواجهه با مشکلات اقتصادی و سیاسی میتواند زمینه موفقیت او را در انتخابات بعدی ریاستجمهوری در ایران رقم زند. این بدین معناست که ایران در کلیت خود در جهت تنشزدایی و اصلاحات گام خواهد برداشت.
سناریوی دوم: قدرتنمایی در خارج، سرکوب در داخل
تنشهای منطقهای میان ایران و کشورهای همسایه تشدید میشوند و ایران هر چه بیشتر از گشایش فضای سیاسی کشور جلوگیری میکند.در این وضعیت روشن خواهد شد که دلایل و هدفهای حسن روحانی، رئیس جمهور ایران و علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی با یکدیگر همخوانی ندارند.در حالیکه روحانی به دنبال تحکیم همکاریهای ایران با جامعه بینالمللی است، روشن میشود که خامنهای تنها برای رهایی از تحریمها به توافق تن داده، تا از این طریق جایگاه ایران به عنوان قدرت منطقهای را بیش از پیش تقویت کند.
تندروهای ایرانی همسایگان را نگران خواهند کرد و توافق اتمی را نشانه پذیرش قدرت منطقهای ایران حتی از سوی آمریکا جلوه خواهند داد.تردید ونگرانی عربستان و کشورهای عربی درباره نتایج توافق اتمی تایید خواهد شد و ریاض بیش از پیش خواهد کوشید که ائتلافی از کشورها و گروههای سنی علیه ایران بوجود آورد. این ائتلاف وظیفه مقابله با “بازیچههای ایران” در منطقه را بر عهده خواهد داشت.
انتقاد به روحانی از سوی گروههای تندرو در ایران افزایش خواهد یافت. محافظهکاران و رهبر جمهوری اسلامی روحانی را متهم خواهند کرد که در ازای امتیازهایی که در مذاکرات داده، دستاوردی در زمینهی اقتصادی نداشته است.بدین ترتیب نیروهای سیاسی طرفدار روحانی به ترتیب در انتخابات مجلس و ریاستجمهوری شکست خواهند خورد”.
خانم ها! آقایان!
تابستان دیگر آغاز شده است. علی رضا سپاهی درشعری که در روزهای سبزوطن در استقبال شعر معروف محتشم کاشانی سروده، از دو راهی دیگری می گوید:
بازاین چه شورش است که بیچاره چارههاست؟
این وحشت از کجاست که پشت اشارههاست؟
مردان مقتدر همه از ترس مردهاند
انگار شهر موزهای از سنگوارههاست!
تکرار میشود همهی کارهای کور
یعنی که باز، دورهی تلخ دوبارههاست ؛
یک کار، طرح مسئلهی آشتی و عشق
یک کار، طرح پخش سرود ازمنارههاست
یک راه، فکر بستن درهای آسمان
یک راه، بی صدا شدن ماهوارههاست!
یک راه، منع بوسهی ماه است بر زمین
یک راه، منع دیدن روی ستارههاست
یک را ه، برق برق چماق پیادهها
یک راه بوق بوق سلاح سوارههاست!
یک راه، اداره کردن احساس در بسیج
یک راه هم، بسیج تمام ادارههاست…