افتتاح کردن‌های نمایشی باید کنار گذاشته شود

کاوه قریشی
کاوه قریشی

» سفر روحانی به خوزستان در مصاحبه با محمد کیانوش راد

امروز، پنج شنبه، ۲۵ دی ماه در حالی اولین سفر استانی حسن روحانی به پایان می‌رسد که استان خوزستان مشکلات زیادی دارد و یازدهمین رئیس جمهوری اسلامی باید پاسخگوی انتظارات و سئوالات زیادی در این استان باشد. با محمد کیانوش راد، نماینده سابق اهواز و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ششم در این ارتباط صحبت کرده ایم.او با اشاره به اینکه “برخی جریانات نمی‌گذارند صداها به روحانی برسد” به روز می‌گوید “حل مساله ریزگردها، اشتغال و به کارگیری عرب‌های خوزستانی، مهمترین مسائل استان هستند که باید مورد توجه روحانی و هیات همراه او قرار بگیرند”.

 واکنش‌ها به نخستین روز از سفر سه روزه روحانی و هیات همراه او به خوزستان به اعتراض و تجمع کارگران در مسیر فرودگاه به مصلای امام و اظهارات خود او در مورد توافق ژنو محدود نماند. مواردی مانند سخنرانی متفاوت رئیس دولت به زبان عربی و وعده‌ها در مورد آب کارون نیز با واکنش‌های زیادی در بین کاربران شبکه‌های اجتماعی روبرو شده است.

اما چرا خوزستان به عنوان اولین مقصد سفرهای استانی انتخاب شد؟ سخنرانی روحانی به عربی را چگونه باید تفسیر کرد؟ چه مشکلاتی گریبان خوزستانی‌ها را گرفته و کدام مسائل این استان در اولویت هستند؟ آیا اختصاص اعتبارات ویژه ریاست جمهوری در سفرهای استانی، برنامه‌ریزی‌های استانی را مختل می‌کند یا اقدامی‌ست در راستای رفع مشکلات؟ محمد کیانوش راد، نماینده سابق اهواز و عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت انقلاب اسلامی، در مصاحبه با روز به این پرسش‌ها پاسخ داده است.

 

انتخاب مقاصد نخستین سفرهای استانی روسای جمهور همواره به لحاظ نمادین مورد توجه بوده‌اند. پس بگذارید از همین نکته شروع کنیم: چرا این بار خوزستان مقصد اول شد؟

در مورد مسائل استان‌ها، اصولا دو نگاه را می‌توان مطرح کرد. یک نگاه از منظر محلی و منطقه‌ای و نگاه دیگر از منظر استراتژیک و ملی. به اعتقاد من توجه به خوزستان بیش از آنکه مساله‌ای محلی و استانی برای اهالی خوزستان باشد، از منظر ملی و استراتژیک حائز اهمیت بسیار بسیار بالایی است. از جمله این اهمیت‌ها می‌توان به همجواری با بخش قابل توجهی از کشورهای عربی اشاره کرد که نحوه تعامل مثبت و سازنده با این کشورها، می‌تواند نقشی ملی برای جمهوری اسلامی ایران داشته باشد. و علی‌القاعده یکی از معابر پر اهمیت که می‌تواند ما را به مخاصمه و اختلاف نظر با کشورهای عربی سوق بدهد یا در جهت تعامل مثبت و همگرایی منطقه‌ای باشد، توجه به مساله خوزستان است. علاوه بر آنکه به لحاظ آمایش سرزمینی و درک مزیت‌های نسبی و مطلق توسعه‌ای از جمله توجه به نفت، پتروشیمی و پروژه‌های پایین دستی صنایع عظیم نفت که حدود ۸۳ در صد تولید نفت ایران از منطقه خوزستان و عمدتا شهرستان اهواز استخراج می‌شود و نیز وجود زمین‌های گسترده با قابلیت کشت دو و سه بار در سال قابل توجه است. همچنین قابلیت دستیابی به آبهای گرم خلیج فارس و ظرفیت تولید ثروت و اشتغال با آزاد شدن دو شهر استراتژیک آبادان و خرمشهر و همچنین وجود تنوع گسترده قومی در استان خوزستان همه می‌توانند پارامترهایی باشند که از منظر ملی، خوزستان را دارای اهمیت دو چندان می‌کنند. افزون بر اینها، ایستادگی مردم خوزستان در مقابل تجاوز رژیم بعثی در کنار سایر اقوام ایرانی از کرد و بلوچ و اصفهانی و تهرانی و مشهدی و سایر اقوام، خود به خود این استان را دارای اهمیت مضاعفی کرده است. توجه به خوزستان البته جای تقدیر نیز دارد.

 

 مشاوران رسانه‌ای آقای روحانی پیش از سفر رئیس دولت گفته‌ بودند که سفرهای استانی با تغییراتی نسبت به دوره‌های پیشین آغاز می‌شود. این نخستین سفر رئیس جمهور بود. شما ساکن استان هستید، این سفر چه تفاوتی با بازدیدهای مشابه در دوره‌های پیشین داشت؟

مهمترین تفاوت می‌تواند آن باشد که هر قول و وعده‌ای که در این سفرها داده خواهد شد می‌بایستی مبتنی بر کار کارشناسی علمی و عملی و منطبق بر چهارچوب‌های آمایش سرزمینی در کشور باشد. علاوه بر این باید دقت کرد که پرداختن به مسائل ریز استان‌ها، شانیت سفرهای استانی را زیر سئوال برده و خواهد برد. اگر ریاست محترم جمهور در هر استانی که ورود پیدا می‌کند، چهار یا پنج مساله اصلی را مورد توجه قرار بدهد و در جهت حل آن‌ها اقدام نماید، خود باعث فعال‌تر شدن سایر بخش‌ها به لحاظ اقتصادی خواهد شد. به عنوان مثال در مورد خوزستان اگر منطقه آبادان و خرمشهر به عنوان منطقه آزاد تجاری به تصویب نهایی رسانده شود و ساز و کارهای لازم فراهم گردد، بخش عظیمی از نیروی کار کشور را می‌تواند به سوی خود جذب کند. در رژیم قبل از انقلاب اکثر کسانی که در آبادان و خرمشهر به صورت مهاجر وارد شدند، بعدها ساکن شدند و منشا خدمات بسیار زیادی گشتند، اما امروز شهرهای آبادان و خرمشهر و بلکه کل خوزستان از حالت مهاجرپذیر به حالتی مهاجرفرست درآمده اند. بخش اندکی از نیروهایی هم که به صورت مهاجر وارد استان می‌شوند از بخش‌های خدماتی و بخش‌های کمتر کارآفرین اقتصادی در این شهرها هستند. اعلام منطقه آزاد آبادان و خرمشهر باعث تحولات شگرفی در استان خوزستان در زمینه اشتغال خواهد بود. همچنین توجه به صنایع پایین دستی صنعت نفت که در همه کشورهای دیگر خود موتور توسعه تلقی گردیده، متاسفانه در خوزستان بعد از انقلاب آنگونه که می‌بایستی مورد اهتمام قرار نگرفته و به فراموشی سپرده شده است.

باید توجه کرد که برخی از صنایع مانند صنایع فولاد که عموما مزیت نسبی آنها در نزدیکی به دریا و نیز در نزدیکی به خوراک اصلی آنها و انرژی مصرفی‌شان است، قاعدتا در خوزستان بستر و زمینه‌های بیشتری برایشان فراهم است. نکته دیگر مساله زمین‌های کشاورزی و قابلیت‌های تالابی در خوزستان است که باید مورد توجه قرار بگیرد. همچنین مساله احیای رودخانه کارون نیز می‌تواند بخش عمده‌ای از فعالیت‌های اقتصادی از بین رفته را احیا کند. به عنوان یک نمونه کوچک، تالاب بین‌المللی شادگان و تالاب حور العظیم که در گذشته بدون صرف کمترین هزینه از سوی دولت، با اشتغال‌های محلی ایجاد شده، سهم عمده‌ای در صید ماهی و اشتغال مردم اطراف این دو تالاب فراهم کرده بود، امروز با کم شدن ورودی آنها علاوه بر آنکه مجامع زیست محیطی را به شدت حساس و به حق آنها را به واکنش اعتراضی وادار کرده، اصلی‌ترین محل سکونت روستاییان اطراف این دو تالاب را نیز در معرض خطر قرار داده است. به اعتقاد من اگر در سفرهای استانی ریاست جمهور در هر استان سه یا چهار مورد اساسی حل و فصل بشود، باعث تحول در استان‌ها خواهد شد. شان ریاست جمهوری گرفتن نامه‌ برای پرداخت دویست سیصد هزار تومان یا مبالغی این چنینی نیست. این پدیده گویای سیستم بوروکراسی بیمار در جامعه است. این موضوعات به عهده نهادهایی مانند وزارت کار، صندوق‌های قرض الحسنه، سیستم بانکی، سازمان بهزییستی و کمیته امدادو… است. هنگامی که نهادهای متکلفِ چنین اموری، فاقد کارایی و کارکرد مناسب خود می‌شوند، ‌مردم تنها راه را توسل جستن به مقامات بالاتر کشور می‌دانند. مراجعه اینچنینی مردم که متاسفانه در دولت قبل سعی در گسترش آن داشتند، نه تنها عزت و آبرویی برای نظام جمهوری ایجاد نخواهد کرد، بلکه علاوه بر برهم ریختن ساختارهای رسمی رسیدگی به امور آسیب دیدگان و نیازمندان، فرهنگی را در جامعه گسترش خواهد داد که مناسب با شان و جایگاه انسانی شهروندان جمهوری اسلامی نخواهد بود. امیدواریم آقای رئیس جمهور با کاهش تشریفات در هر نوع آن به حل اساسی مشکلات مردم بپردازد تا در پایان دوره چهار ساله‌اش به صراحت بتواند اعلام کند در سه یا چهار مساله اساسی کشور کیفیت و رشد را به مرحله قابل قبولی رسانده است.

 

استاندار خوزستان خبر داده که آقای روحانی و هیات همراه در این سفر قصد افتتاح هیچ پروژه‌ای را ندارند و تاکید کرده که دولت بر این باور است که مرکز نباید در برنامه‌ریزی‌های استان دخالت کند. وعده‌ها و اختصاص اعتبارات ویژه که معمولا واکنش به خلاءهای برنامه‌ریزی‌نشده است، تا چه حد دخالت در برنامه‌ریزی‌های استانی محسوب می‌شود؟

ببینید این عقده افتتاح نمودن که گاهی با نوعی خودشیفتگی و خودنمایی نیز همراه است باید کنار گذاشته شود. اگر پروژه‌ای قرار است افتتاح شود، اولین کسانی که باید افتخار افتتاح آن پروژه را داشته باشند خود مردم هستند. متاسفانه در دولت قبل و خدای ناکرده ممکن است در دولت فعلی، بعضا برخی از مسئولان اجرایی برای خودنمایی، مسئولان عالی رتبه را وادار به افتتاح پروژه‌های نمایشی کنند. ما بعضا شاهد این بوده‌ایم که یک پروژه‌ای را چهار یا پنج بار افتتاح کرده‌اند اما هنوز به بهره برداری کامل نرسیده است. علاوه بر آن اختصاص اعتبارات بدون کار کارشناسی شده و بدون در نظر گرفتن محل تخصیص‌ها در بودجه سنواتی، می‌تواند به نوعی به تعارض دستگاه‌های اجرایی با مجلس نیز منجر شود. البته در این جا باید گفت متاسفانه بعضا فشار برخی از نمایندگان برای انجام برخی از کارهای غیر کارشناسی شده، گاهی اوقات مسئولان اجرایی را به سمت ساده‌سازی و سطحی‌نگری و سطحی عمل کردن می‌کشاند. امیدوارم دولت تدبیر و امید با تدبیر و اصلاح و تقویت بوروکراسی از نوع بوروکراسی کارآمد که مبتنی بر عقلانیت رفتاری و عقلانیت تصمیم سازی و تصمیم گیری است از بروز اشکالاتی که در گذشته وجود داشته، جلوگیری نمایند.

 

نکته دیگر سخنرانی آقای روحانی به زبان عربی در جمع مردم اهواز بود که برخی آن را نشانه توجه رئیس دولت به وعده‌ها و به ویژه موارد مندرج در بیانیه ده ماده‌ای “اقوام،‌ ادیان و مذاهب” ارزیابی کردند و برخی دیگر نیز آن را تشریفاتی و پوپولیستی خواندند. شما چگونه به این موضوع نگاه می‌کنید؟

ما در دوره نشانه شناسی و دوران نمادها به سر می‌بریم. استفاده ریاست محترم جمهور از زبان عربی خود به عنوان یک نماد و نشانه می‌تواند مورد تحلیل قرار بگیرد. مضافا بر اینکه رفتار صادقانه‌ آقای روحانی در به کارگیری زبان عربی و مخاطب قرار دادن بخش عمده جامعه عرب خوزستانی، می‌تواند موجبات دلگرمی آنها را فراهم کند. به کارگیری زبان عربی نه تنها در میان عرب‌های شریف، بزرگوار و شجاع خوزستان تاثیر مثبتی خواهد داشت، حتی در میان کشورهای همسایه عربی نیز اثرات خاص خود را بر جای خواهد گذاشت. جامعه خوزستان متشکل از بخش عمده و قابل توجه عرب‌های ایرانی و اقوام لر و بختیاری است. از جمله اولویت‌های فرهنگی و سیاسی رئیس جمهور می‌بایستی توجه به خواسته‌ها، مطالبات و حقوق اقوام ایرانی از جمله عرب‌ها باشد. عرب‌های ایرانی جزو وفادارترین مردم به کلیت جامعه ایرانی بوده‌اند. شهدای آنها در طول جنگ تحمیلی و ایستادگی شان در ماه‌های اول جنگ، نشان‌دهنده وفاداری آنها بود و اتفاقا رژیم صدام بیشترین حملات را بر علیه عرب‌های خوزستانی ایرانی نشانه گرفته بود. به دلیل اینکه صدام انتظار داشت عرب‌های خوزستان همراه وی بر علیه حکومت ایرانی اقدام بکنند. اما آنها با رشادت مانند ایستادگی‌هایی که در جنگ جهانی دوم در مقابل انگلیسی‌ها از خود نشان دادند، همچنان ثابت و استوار در دفاع از کلیت نظام جمهوری اسلامی ایران ایستاده‌اند و این نکته ایست که می‌بایستی مورد توجه ریاست جمهور و همراهان او از جمله آقای یونسی قرار گرفته باشد.

 

با این همه مهم‌ترین مشکلات استان خوزستان به نظر شما چیست؟ و در این زمینه چه انتظاری از رئیس جمهوری و هیات دولت هست؟

مسائل در دو سطح مطرح است. اصلی‌ترین مسائلی که امروز متاسفانه علاوه بر سایر مسائل باعث مهاجرت مردم خوزستان شده، مساله آب کارون و در آستانه خشکی قرار گرفتن دو تالاب بین‌المللی شادگان و حورالعظیم است که خود باعث مشکلات اساسی دیگری مانند گسترش گرد و غبارهای محلی و ریزگردها شده‌ که عامل بسیاری از بیماری ها شده است؛ مشکلی که متاسفانه علاوه بر خوزستان امروز حدود بیست استان دیگر کشور را نیزتهدید می کند. بنابراین توجه به حل مشکل ریزگردها می‌تواند یکی از مسائل مهمی باشد که باید به آن پرداخته شود. مساله بعدی که باید مورد توجه قرار گیرد مساله اشتغال است که با انجام چند اقدام اساسی و کلان می‌تواند مورد بازبینی قرار بگیرد. همچنین مساله آموزش و پرورش که متاسفانه در وضعیت بسیار نامناسبی قرار دارد. این‌ها مسائل عمومی عمرانی و اجرایی است. اما اقداماتی هم در جهت به کارگیری شهروندان عرب خوزستان در موقعیت‌هایی که تحت عنوان قدرت، ثروت و منزلت مورد ارزیابی است، بسیار اهمیت دارد. متاسفانه در سالهای گذشته، بعد از دولت آقای خاتمی فضا به گونه‌ای به بود که جمع شدن چند جوان عرب موجب سوء ظن و بعضا برخورد و دستگیری آن‌ها می‌شد. می‌باید فضای فرهنگی و سیاسی استان فضای بازتری بشود. بر اساس قانون اساسی نمی‌توان به هیچ بهانه‌ای آزادی‌های سیاسی و اجتماعی مردم را نادیده گرفت. جالب توجه آنکه در سفر آقای روحانی شعارهایی از نوع و جنس مطالبات سیاسی به صورت کاملا آشکار در میان شهروندان جامعه خوزستانی وجود داشت و متاسفانه گزارش‌های تائید نشده نیز حاکی از آن است که برخی از آنها در مراسم استقبال توسط برخی از نیروها مورد ضرب و شتم قرار گرفته‌ و در مواردی با آنها برخورد هم کرده‌اند. در واقع جریاناتی در استان سعی نموده‌اند از رسیدن برخی از صداها به ریاست محترم جمهور جلوگیری کنند. آقای روحانی و همراهانش باید این موضوعات را مورد بررسی و پیگیری قرار بدهند.