گفت و گو با صادق صفایی…
اوضاع نابسامان است
آقای صفایی چه شد که پس از سال ها دوری از فضای تئاتر تصمیم به اجرای نمایشی به این سبک وسیاق گرفتید؟
اول ازهمه بگویم که قرار نیست هرکسی که کار تئاتر نمی کند را غافل از تئاتر و یا خارج از محیط خانودگی آن دانست.این حرف وسوال را در طی روزهای اخیر بارها شنیده ام اما باید برای چندمین بار بگویم که در تمام این سال ها با دیدن و مشاهده تئاتر در سالن های مختلف خود را در فضای تئاتر نگه داشته ام.
درضمن درباره چرایی انتخاب “همچون انتظار الکترا” باید بگویم که قدرتی که شخصیت الکترا برای حقخواهی خود داشت مرا جذب نمایشنامه کرد تا روی این متن کار کرده و نمونهای از زن قهرمان را در شرایط امروز و اتفاقاتی که برایش میافتد، نشان دهم. الکترا سوفوکل تراژدی زنان است که در بازنویسی معاصر شده است.
وبالخره تصمیم گرفتید که با گروهی از دانشجویان همکاری کنید؟
بله. متاسفانه شرایط فعالیت در تئاتر امروزه اصلا مناسب نیست و هرکس هرکاری را که دلش می خواهد می کند. مشخص نیست تصمیم گیرنده ابتدایی و نهایی در تئاتر چه کسی است.همه چیز دچار تغییرات شده است.عده ای سعی می کنند که از این آب گل آلود وام بگیرند و عده دیگر سرخورده می شوند.معلوم نیست ما برای چه کسانی تئاتر کار می کنیم و چه کسی با چه هزینه ای و از کجا قراردادها را تنظیم می کند.خلاصه اینکه همه چیز میان زمین و آسمان معلق است. دراین زمانه تصمیم گرفتم با آرامش نسبی که خود برای خودمان به وجود می آوریم و با یک گروه دانشگاهی سالم و خلاق به سراغ اجرای این متن برویم.درحالی که تبلیغات و امکانات خوبی را نداشتیم تمرین کردیم و با همان شرایط تا به امروز ادامه می دهیم.
برویم سراغ متن و اجرای شما، گویا تغییرات عمده ای را در زبان نمایشنامه به وجود آورده اید؟
بله. زبان این اثر به شکل نثر شکسته، بحر طویل و نظم درآمده چون فرم اسطورهای که در زبان یونان وجود دارد در ادبیات ما نیست.
کمی درباره استفاده از زبان شعر، بحر طویل و نثر محاوره در این اثر بگویید.
در این اجرا وقتی آدمها از نظم خارج میشوند، زبانشان هم از نظم خارج میشود؛ به همین دلیل تم کلی زبان، شکسته، محاورهای و حتی پریشان است.
هر کدام از شخصیتها که مرتکب جنایت میشوند زبانشان میشکند و حتی این شکستگی در رفتار و در جسمشان نیز وجود دارد و دیده میشود.
دربازنویسی اثر چه مراحلی را پشت سر گذاشتید؟ چه تفاوتی است میان اجرای شما و نمایشنامه سوفوکل؟
سوفوکل در نمایشنامه خود درباره شخصیتها توضیح زیادی نداده و زمینه شکلگیری تراژدی در این اثر مبهم است. الکترا در زمان یونان باستان نزد مخاطبان فهم و درک میشد ولی تماشاگر کنونی پیش آگاهی نسبت به این گفتهها ندارد از این رو در بازنویسی زمنیههای این اثر معرفی شد تا قصه کامل دریافت شود.در نمایش «همچون انتظار الکترا» الکترا در انتظار برادرش اورستس لحظه شماری میکند تا با آمدن او انتقام خون آگاممنون را بستاند و دوباره خاندان آگاممنون شکل بگیرد ولی خبر مرگ برادر او را ناامید میکند. مبنای ما در نمایش الکترا سوفوکل است؛ اما از اورستیا اشیل نیز وام گرفتهایم و فکر میکنم این دو اثر به خوبی حرفهای زمانه را منتقل میکنند.
اصولا مهم ترین ویژگی این نمایش را برای به صحنه کشاندن آن چه می دانید؟
اول اینکه به واقع این نمایشنامه نویس یکی از اسطوره های درام نویسی در دنیا است و مطالعه و دیدن هریک از آثار او به عنوان یک تلنگر اساسی در زندگی هر فردی لازم است.دوم اینکه وی نخستین کسی است که برای نمایشنامههای خود طرحی معین تنظیم کرده و حادثهای هم در آن به وجود آورده. او نخستین نویسندهای است که اشخاص حقیقی و واقعی برای داستانهای خود خلق کرده است.
پس از این اجرا قرار بر اجرای نمایش دیگری هم دارید؟
دو متن از خودم هست که دوست دارم روی آن کار کنم: نخست متن “جهنم دره” که در جشن ادبیات نمایشی به عنوان نمایشنامه برگزیده انتخاب شد. همچنین متنی به نام “اشاگیتا” که به فارسی سره نوشته شده است.