یکی از جنجالیترین پروندههای قضایی سال گذشته، مربوط به سعید مرتضوی، قاضی سابق دادگاه مطبوعات و دادستان سابق تهران بود. پرونده ماجرای کهریزک که هنوز هم پایان نیافته، تنها بخشی از ماجرای مربوط به مرتضوی است. بزرگترین پرونده او اما مربوط به سازمان تامین اجتماعی است که بر اساس گزارش رسمی تحقیق و تفحص مجلس، میلیاردها تومان حیف و میل اموال عمومی در آن اتفاق افتاده است.
سعید لیلاز، روزنامه نگار اقتصادی ساکن تهران در گفتگو با خبرگزاری ایلنا، با اشاره به این ماجرا تاکید کرده است که “سازمان تامین اجتماعی در دولت قبل محل غارت سازمانیافته بود.”
با اینهمه و با وجود تصریح قانون مبنی بر اینکه پروندههای تحقیق و تفحص مجلس حداکثر ظرف سه ماه بعد از نتیجه نهایی آن در مجلس باید در قوه قضائیه مورد بررسی قرار گیرد، هنوز جلسه محاکمه مرتضوی درباره پرونده تامین اجتماعی تشکیل نشده است. در آخرین روزهای سال گذشته، محسن افتخاری، سرپرست دادگاههای کیفری استان تهران به خبرگزاری ایسنا گفته بود: “مطالعه پرونده توسط قضات شعبه ۷۹ دادگاه کیفری استان تهران به پایان رسیده و قاضی کشکولی پنجم اردیبهشت ماه سال ۹۴ را برای برگزاری جلسه دادگاه تعیین کرده است.” بلافاصله بعد از آن، سعید مرتضوی اعلام کرد که احضاریهای بهدست او نرسیده و از طریق رسانهها از این موضوع اطلاع پیدا کرده است. او همچنین پیشبینی کرده بود که تاریخ دادگاه احتمالی نه درباره پرونده تامین اجتماعی بلکه در مورد ماجرای کهریزک است: “دیوان عالی کشور٬ اتهام معاونت در تهیه گزارش غیرواقع که طی آن من به ۲۰۰ هزار تومان جزای نقدی محکوم شده بودم را نقض کرد و پرونده برای بررسی بیشتر به شعبه همارز رفت. به احتمال زیاد تعیین تاریخ مزبور در صورتی که تایید شود، برای رسیدگی به همین مساله خواهد بود.”
به هر حال سال ۱۳۹۳ به پایان رسید و هیچ یک از پروندههای مرتضوی به سرانجام مشخصی منجر نشد. در این میان و در تعطیلات نوروزی که نشریات چاپ تهران معمولا ویژهنامههای خود را منتشر می کنند، نشریه راستگرای پنجره، بخش دیگری از چهره سعید مرتضوی را افشا کرد.
آمنه بهرامی، یکی از زنان قربانی اسیدپاشی، طی گفتگویی با این نشریه، به نحوه مواجهه سعید مرتضوی، در زمان حضور در دادستانی و همچنین ریاستش بر سازمان تامین اجتماعی به ماجرای اسیدپاشی به چهره خود پرداخته است. آمنه بهرامی به ملاقاتش با رئیس وقت قوه قضائیه اشاره کرده و گفته: “بعد از ۵ سال در دیدارهای مردمی با رئیس قوه قضائیه ایشان را دیدم. در این دیدار آیتالله شاهرودی خیلی مهربان با من برخورد کرد و پرونده من را به سعید مرتضوی دادستان وقت تهران واگذار کرد تا کمک کند. اما سعید مرتضوی آدم خوبی نبود و کارم را انجام نداد.” او اضافه کرده: “بعد از دستور رئیس وقت قوه قضائیه به دفتر آقای مرتضوی رفتیم، اما همیشه میگفت دارم فکر میکنم! هیچوقت هم کمک نکرد. از شانس بد من سعید مرتضوی رئیس تامین اجتماعی شد و کار من افتاد به تامین اجتماعی! دلیل حضورم در تامین اجتماعی این بود که آقای احمدینژاد گفت الان چه مشکلی داری که گفتم حقوق من در تامین اجتماعی ماهانه ۷۵۰ هزار تومان است و میخواهم آن را ۲ برابر کنید (از کار افتادگی) و آقای رئیسجمهور (احمدینژاد) دستور دادند که انجام شود. برای همین کارم به جناب مرتضوی افتاد. خلاصه نامه رئیسجمهور را به آقای مرتضوی رئیس وقت تامین اجتماعی دادم، اما باز هم کاری برای من نکرد. یادم هست یک روز در همدان بودم که آقای «د» از دفتر تامین اجتماعی با من تماس گرفتند و گفتند همسر آقای سعید مرتضوی میخواهند کاندیدای شورای شهر شوند، آیا کمک میکنید؟ بعد به من گفتند که اگر کمک کنید ۷ میلیون تومان کتابهای شما را خریداری میکنیم که من قبول نکردم؛ هرچند خیلی به پول احتیاج داشتم و گفتم برو بابا به خانم فلاح بگو تو و همسرت لیاقت هیچ چیزی را ندارید.”
اشاره آمنه بهرامی به هما فلاح تفتی، همسر سعید مرتضوی است که در خرداد ماه سال ۱۳۹۲ همراه با لیست انتخاباتی “زنده باد بهار” تلاش کرد وارد شورای شهر تهران شود. در آن زمان شایعاتی وجود داشت که گروهی از نزدیکان احمدینژاد برای شهردار کردن سعید مرتضوی تلاش میکنند.
سایت تابناک، وابسته به محسن رضایی طی گزارشی با عنوان “تلاش همسر مرتضوی برای شهردار کردن متهم ردیف اول کهریزک” که در همان روزها منتشر شد، نوشته بود: “نام هما فلاح در حالی بر رأس دو لیست در کنار نام شیخ الاسلامی (وزیری که اصرار بر بقای مرتضوی موجب عزلش از وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی شد) نقش بسته که وی در اظهار نظری عجیب مدعی شده: اگر همسرم شهردار شود، تهران را از صفر تا صد میرساند.”
مرتضوی در زمان ریاست سازمان تامین اجتماعی، ابتدا همسرش را به ریاست بیمارستان شریعترضوی و چندی بعد به عنوان مدیرکل آموزش و پژوهش سازمان تأمین اجتماعی نصب کرد. در همان زمان مبلغ ۳۰ میلیون تومان از بودجه سازمان تامین اجتماعی صرف خرید ۲۰۰۰ جلد از کتاب “دوستت دارم ای مادر” شد که توسط محمدرضا فلاحتفتی جمعآوری شده بود. گفته میشد که محمدرضا فلاحتفتی با همسر مرتضوی نسبت نسبی دارد. این کتاب مجموعه مقداری شعر از شاعران مختلف بود. علاقه سعید مرتضوی و همسرش برای خرید کتاب با بودجه سازمان تامین اجتماعی، احتمالا از همین زمان آغاز شده است. سعید مرتضوی البته هر گونه نسبت فامیلی میان هما فلاحتفتی و محمدرضا فلاحتفتی را تکذیب کرده است. نکته قابل توجه در این ماجرا آن است که حتی ناشری که با نام او این کتابها را به سازمان تامین اجتماعی فروخته بودند هم از وجود کتاب اظهار بیاطلاعی کرده و در وزارت ارشاد نیز چنین سابقهای وجود نداشته است.