درام و کودک
نمایش “اسکلیگ و بچه های پرواز” که ویژه گروه سنی کودک و نوجوان در سالن حافظ اجرا میشود نمایشی متکی بر استفاده از شیوههای نمایش ایرانی است. اجرا روایت یک شاخصه مهم در نمایش ایرانی است که در این نمایش همه عناصر و عوامل نمایش بر این ساختار و شیوه اجرایی استوار شده است.
خلاصه نمایش: پسری به نام مایکل، به اتفاق خانواده به خانه جدید نقل مکان می کند. در حالی که خواهر او در بیمارستان بستری است و پدر و مادر درگیر بهبود شرایط جسمی خواهر مایکل هستند، پسرک در انباری خانه با موجودی خارق العاده و عجیب به نام “اسکلیگ” آشنا می شود.
“اسکلیگ و بچه های پرواز” اقتباسی از یک رمان با همین عنوان است. یک درام رویا پردازانه و انسانی است که به طور مستقیم دنیای ساده و پاک کودکی و ارتباط با جهان فرشته ها را مورد پرداخت قرار می دهد. ویژگی مهم نمایش کارگردان هم مواجه ساده و کودکانه با قصه ای است که نه وارد پیچ و خم های داستانی می شود و نه بر جذابیت های غیر معمول این نوع نمایش تکیه دارد. در واقع “اسکلیگ و بچه های پرواز” پنجره اش را از محیط قلب های کودکانه رو به آسمان می گشاید و جهانی را پیش روی مخاطبش می گذارد که ساده ترین نیازهای کودکانه در آن به پرواز می آیند. نیازهایی که در این نمایش از درد نشات می گیرند و جنس این درد به گونه ای است که کودکان آن را با متر و معیار واقعی نمی سنجند. دردی که با پناه دادن به یک پرنده زخمی و درخواست برای بهبود قلب بزرگ اما کوچک خواهر مایکل معرفی می شود و با کمک فرشته ها (بچه ها و اسکلیگ) مرهم گذاشته می شود.
نمایش روایتی ساده دارد و بدون پیچیدگی یک داستان خطی را تا انتها دنبال میکند. یکی از مهمترین معایب این اجرا نمایشنامه اثر است که در پرداخت قصه و روایت خود دارای چند تناقض آشکار است.
نمایش این بستر را دارد که با پرداخت عمقی لایههای پنهان اشخاص نمایش و تجزیه و تحلیل روابط شخصیتها به اثری جذاب تبدیل شود. علاوه بر شخصیتپردازی در روایت داستان، نوعی ساختار پیشبینی شده را میتوان مشکل دیگر نمایشنامه دانست.
نگاه کارگردان در اجرا متکی بر خلق شخصیتهای جذاب با پرهیز از کلیشه و معرفی اشخاص نو و بدیع است. این نگاه باعث شده اجرای نمایش ویژگی خاص و جذابی داشته باشد. در آثار کودک و نوجوان با شخصیتهای متداول و شناخته شده نگاه نو در خلق شخصیت اهمیت جدی دارد. نکته بسیار مهم که در اجرا به خلاقیت کارگردان بستگی دارد، همین نکته یعنی توجه به آفرینش یک شخصیت بدیع و جذاب است که در بسیاری موارد به آن اهمیت داده نمیشود.
محمد عاقبتی ایده و داستان خوبی را انتخاب کرده است ولی این ایده اگر با تعلیق و تحلیل شخصیتها پرداخت میشد، نتیجه اثر بسیار متفاوت میشد. یکی از ویژگیهای نمایشنامه کودک و نوجوان که این ژانر را بسیار دشوارتر از سایر گونههای درام میکند، ساختار و پرداختهای مرسوم و تا حدود زیادی تعریف شده است. بهترین نمایشنامههای کودک و نوجوان آثاری هستند که از این شکلهای تکراری و شناخته شده پرهیز کرده و پرداخت نو و خلاقانهای را در اثر خود به کار بردهاند.
با وجود ضعفهای نمایشنامه، اما در کارگردانی نمایش “اسکلیگ و بچه های پرواز” که مهمترین مزیت نمایش ارزیابی میشود و بیشترین تلاش گروه در این حوزه صرف شده چند عامل به خوبی استفاده شده است. شیوه نمایش روایی باعث شده در بسیاری از صحنههای نمایش و با روایت اشخاص، داستان نمایش به خوبی پیش برود. برخلاف بیشتر نمایشهایی که در حوزه تئاتر کودک و نوجوان تولید میشوند، موسیقی و آواز در نمایش عاقبتی، مثل سایر حوزهها و مؤلفههای اجرا و متن باز هم بر تازه بودن و امروزی بودن اصرار دارد. سبک و شیوه اجرای موسیقی و آوازدر “اسکلیگ و بچه های پرواز” کاملاً متفاوت است و در آن از آهنگها، ملودیها و سبکها و سازهای مختلف استفاده شده و جالب آنجاست که مخاطب کودک و نوجوان امروزی به خوبی با این شیوه ارتباط برقرار میکند. تمام اجرا در میان فصول مختلف که از رویدادها و آوازها تشکیل شده روایت میشود و طبیعی است که این فصل همنشین در قالب صحنههای مجزا به راحتی میتوانند ضعفهای هم را پوشش دهند.
بنابراین اجرا تقریباً در تمام مدت مخاطبش را سرگرم میکند و لابهلای فصول جذابش قادر به ارائه اطلاعات و دستیابی به هدف آموزشیاش نیز هست.
اما در ترکیب بندی نهایی صحنه نمایش بیش از اندازه شلوغ به نظر می رسد و این مسئله اجازه میزانسن و حرکات چشم نواز را گرفته است. ایده محوری خاصی در صحنه پردازی وجود ندارد و بیشتر استفاده از ابزار و وسائل متعدد برای کارگردان اصل فرض شده است
تمام این موارد درطراحی صحنه نمایش “اسکلیگ و بچه های پرواز” به عدم درک درام کودکان برمیگردد. داستان از آن جهت که دراماتیک پرداخت نشده از طریق صحنههای کوچک تنها روایتها و ترانهها را به هم متصل کرده است. نمایش بیشتر مجموعهای شده از حاشیههای متصل که متن دراماتیک را تقلیل داده و تقریباً از بین بردهاند.
اگر تئاتر کودک تکراری از اتفاقی باشد که در نمایشهای تلویزیونی به آن پرداخته میشود، یا همان چیزی باشد که در مهدکودکها برای سرگرمی بچهها ترتیب داده میشود، مخاطبشناسی و نگرش جدی تئاتر کودک جای خود را به تکراری میدهد که رونق را از این نوع تئاتر میگیرد. تئاتر کودک خود همیشه مولد سلیقهای بوده که به تلویزیون و سینما رسوخ کرده است. حال متنها و اجراهای تئاتر کودک اگر تغذیه کننده از اتفاقات نه چندان مثبت نمایشی دیگر رسانهها شوند بحران رونق تئاتر ـ خاصه تئاتر کودک ـ بیشتر خواهد شد، چراکه تماشاگر همیشه به دنبال تجربه منحصر به فرد تئاتر است، نه تکرار آنچه هر روز مجبور به دیدنش است.
شناسنامه اثر:
نویسنده:مهدی کوشکی. کارگردان:محمد عاقبتی. بازیگران :لیلی رشیدی. هوتن شکیبا. خسرو پسیانی. مهدی کوشکی. منصوره یزدان جو طراحی صحنه، گلناز گلشن طراحی لباس، بامداد افشار آهنگساز، مهرداد میرکیانی طراحی گریم، حسین ذوقی طراحی تصاویر، مهدی شاه حسینی دستیار کارگردان و برنامه ریز، ملینا قدیمی دستیار کارگردان و هماهنگی اجرا، پانیذ اقتصاد منشی صحنه، احسان گودرزی مدیر صحنه، نفیسه مشعشع عکاس، شهاب عباسیان روابط عمومی، صالح تسبیحی طراح گرافیک. ساعت 18:30. تالار حافظ. خیابان حافظ، بلوار استاد شهریار، روبروی تالار وحدت.