یغماگران و هیجانات جنسی

فریبا داوودی مهاجر
فریبا داوودی مهاجر

آزاردهنده های یغماگر افرادی هستند که هیجانات جنسی را با تحقیر دیگران به دست می آورند. این آزاردهنده ها ممکن است در اخاذی های جنسی درگیر شوند و هر از گاهی به آزار بپردازند تا ببینند اهدافشان چگونه رفتار می کنند. چنین افرادی در جستجوی اهدافی هستند که به نظر می رسدکمتر مقاومت می کنند، پس لزوما آزارگران یغماگر جنسی در خارج از خانه شما نیستند و چه بسا در میان اقوام و فامیل و حتی بستگان درجه یک شما باشند.

چندی پیش با نمونه ای از این آزاردهندگان یغما گر روبرو شدم. شوهر پس از مدتی ارتباط خانوادگی با همکارش، پیشنهاد ارتباط جنسی سه نفره به همسرش می دهد و وقتی مخالفت و حتی حالتی از شوک را در زن می بیند، با شوخی و مزاح به زنش می گوید می خواستم ببینم تو چه می گویی. او پس از مدتی شوهراین زن همکار و همسرش را برای شام دعوت می کند. مریم که نام مستعار این خانم است به من چنین می گوید: “پس از شام حالتی از هیجان و توهم پیدا کردم و دیگر چیزی به خاطر نیاوردم تا فردا صبح که وقتی بیدارشدم با صحنه نا مناسبی از خودم، شوهرم و آن دو نفر روبرو شدم”.

مریم شروع به داد و بیداد و آن زن و مرد را از خانه بیرون می کند ولی شوهرش به او می گوید این قدر شلوغ نکن و بیا عکس هایت رو ببین. مریم در حال حاضر از ترس آبرو و مجازات قانونی ۲ سال است سکوت کرده و مجبور به ادامه رابطه ای است که از آن نفرت دارد. این مورد در میان زنان نیز صادق و قابل مشاهده است. 

محمد که صاحب یک آژانس هوایی و دارای همسر و ۳ فرزند است برای امضای قرار داد به اتفاق مشاور تورهای خارجی اش که خانم میان سالی است به کشور مالزی سفر می کند. شب اول خانم مشاور برای او چایی و نبات درست می کند و به اتاقش می آورد. این چندمین سفر آنهاست و ارتباط آنها همیشه مانند خواهر و برادر است. محمد نیز با سرنوشت مریم روبرو می شود. محمد می گوید: “در حال حاضر ۳ سال است که باج می دهم تا او به همسرم چیزی نگوید. من همیشه به همسرم و خانواده وفادار بودم ولی در حال حاضر به گروگان گرفته شده ام”.

تمایل به چنین رابطه ای نشانه اختلال شخصیتی و نیازمند درمان است، چرا که چنین افرادی تا مبادرت به تحقیر شریک جنسی خود نکنند به رضایت جنسی نمی رسند و تا رسیدن به این مرحله، از روش های مختلف تحقیر که یکی از اشکال خشونت است پیش می روند؛ افرادی که معمولا در کودکی تحقیر و نادیده گرفته شده اند و علائم چنین رفتارهایی پس از بلوغ در آنها ظاهر می شود. 

این یغماگران جنسی با قربانیان خود به شکلی رفتار می کنند که قربانی، امکان رهایی از چنین رابطه ای را ندارد و به دلایل مختلف به رابطه ادامه می دهد. جوامعی که آموزش جنسی در آنها به اندازه کافی وجود ندارد؛ در جوامع سنتی و بسته که افراد از ترس قانون امکان مراجعه به پلیس را ندارند، چرا که احتمالا خود نیز مجرم تلقی می شوند، یغماگران جنسی جولان بیشتری می دهند و به سو استفاده ادامه می دهند.

بسیاری از این افراد قربانیان خود را از میان افرادی با سن کم، مهاجران و افرادی که فقیر هستند انتخاب می کنند تا ابتدا با وعده و وعید یا قرار دادن وی در شکلی از رودربایستی و استفاده از کلماتی که ظاهرا تحقیر نیست ولی واقعا تحقیر آمیز است او را وادار به رابطه جنسی کنند.

دختری ۲۱ ساله که در یک شرکت استخدام شده می گوید سرپرست بخش از او خواست که اضافه کاری کند. اما پس از مدتی او را به اتاق خود فراخواند و گفت که از کار او راضی است و می خواهد به او ترفیع بدهد و در همان زمان دستش را روی شانه او گذاشت. دخترک خودش را کنار کشید و آقای تحصیلکرده به وی گفت:ترسیدی ؟ این ترس ها مال دخترهای کم سواد و عقب افتاده است تو که دانشگاه رفته و مدرن هستی چرا؟ و شروع به تحقیر کلامی دخترانی کرد که عقب افتاده اند و رابطه جنسی درست را نمی فهمند. در اینجا نتیجه رفتار این مرد مورد نظر نیست، بلکه روشی که او به کار گرفته، نشان دهنده آزار دهنده یغماگری است که با تحقیر شروع می کند و با تحقیر ادامه میدهد و با تحقیر و به نقل از دختر او را مثل آشغال بیرون می کند. 

بنیامین سادوک در کتاب چکیده روانشناسی بالینی می نویسد: “محرومیت از رابطه جنسی طبیعی و یا شرایط محروم کننده که افراد امکان رابطه جنسی طبیعی را ندارند موجب افزایش انحرافات جنسی می شود. این قبیل انحرافات جهتی از سرکوب شدید امیال جنسی است که به چنین افرادی امنیت بیشتری در رابطه جنسی می دهد تا آن سرکوب را با تحقیر جبران کنند.”

فروید نیز معتقد است که چنین افرادی تخیلات تخریبی خود را به دیگران منتقل می کنند. اینگونه افراد در کودکی تجاربی داشته اند که آنها را متقاعد کرده تحقیر کردن و آزار دادن پیش شرط رابطه جنسی است. چنانچه مردی می گفت همسرش از ادرار کردن بر مرد لذت می برد در حالیکه مرد راضی به چنین عملی نیست. 

شاید بتوان گفت آزار دهنده های یغماگر به نوعی سادیسم جنسی مبتلا هستند که با تحقیر به هیجانات جنسی دست پیدا می کنند. در سال ۱۳۷۷ در یک تحقیق میدانی در حوالی پارک دانشجو با مردانی برخورد کردیم که قربانیان خود را از میان پسر بچه های ۱۵ - ۱۷ ساله افغانی انتخاب می کردند، چرا که به خوبی می دانستند این افراد مقاومت کمتری می کنند و به هر گونه عمل جنسی راضی می شوند. یکی از این پسر بچه ها که در محله چل پله فرحزاد زندگی می کرد می گفت مردی که او را می برد زن و بچه دارد و چون دچار زود انزالی است و می داند برای من فرقی نمی کند رابطه با من را ادامه می دهد من هم چیزی نمی گویم برای من کاری در میوه فروشی پیدا کرده و می ترسم از دست بدهم اما همیشه من را با لقب های زشت صدا می کند. 

 

دگر آزاری جنسی Sadism ( سادیسم )

هر نوع دیگر آزاری و مردم آزاری را سادیسم می گویند اما این کلمه بیشتر در انحراف جنسی به کار می رود،و به حالتی گفته میشود که شخص منحرف در موقع عمل جنسی و آمیزش، طرف مقابل را مورد آزار و اذیت بدنی قرار می دهد و این عمل شخص را به نهایت لذت جنسی می رساند. 

تمایلات سادیستیک بسیار شایع هستند ولی سادیسم افراطی و شدید یک بیماری محسوب می شود و خطرناک است و فرد باید تحت درمان قرار گیرد. یکی از انواع سادیسم تجاوز به عنف است.در این حالت شخص متجاوز از حالت ها و حرکات جسمانی زن که از روی درد و رنج است، حالت انزال زنانه را تجسم می کند و به اوج لذت جنسی می رسد. مردانی که زنان خود را کتک می زنند نمونه ای از تیپ های سادیستیک هستند.

همچنین عورت نمایی و یا حتی متلک های جنسی و دست زدن به اندام زن و یا کودک و حتی مرد در کوچه و خیابان بخشی از تحقیر جنس مخالف است ولو آنکه رابطه جنسی در آن صورت نگیرد ولی فرد یغماگر با چنین رفتارهایی به لذت جنسی دست پیدا می کند. برای درمان باید این افراد را مدتها تحت روان درمانی قرار داد تا ریشه های عمیق این مسئله را که شامل نگرششان نسبت به جنسیت، احساسشان نسبت به خودشان و اغلب تجربه آزار جنسی و یا جسمی در دوران کودکی میشود، شناسایی کرده و تحت کنترل درآورد.

ربابه صدر روانشناس و متخصص مشاوره می گوید تحقیر فقط کلامی نیست و گاه با آزار جنسی تلفیق می شود او معتقد است: Masochism یا آزار طلبی جنسی از بیماری های روانی است و جزء دسته ی نابهنجاری جنسی محسوب می شود. در این بیماری فرد از آزار و اذیت در آمیزش جنسی لذت می برد. بستن چشم، کتک زدن، ادرار کردن، تحقیر کردن شریک جنسی به وسیله کثیف کردن او با مدفوع و یا مجبور کردن او به انجام اعمال حیوانی از روش هایی هستند که فرد مریض برای لذت بردن از رابطه ی جنسی استفاده می کند. این افراد شاید به خود نیز آزار برسانند.

یکی از روش هایی که افراد مازوخیزمی از آن استفاده می کنند و بسیار هم خطرناک است Hypoxyphilia یعنی در آستانه ی خفه گردن، نام دارد. این عمل باعث کم رسیدن اکسیژن به مغز می شود. هر ساله از هر یک میلیون نفر یک تا دو نفر جان خود را اینگونه از دست می دهند. آنها این کار را با فشار آوردن به گردن، فشار آوردن یه قفسه سینه، کیسه روی سر کشیدن و استفاده از آمیل نیترات انجام می دهند.

آزار طلبی جنسی معمولا در سنین بزرگسالی آشکار می شود و با لذت بردن از آزار دیگران در بازی های دوران کودکی آغاز می شود.

آنچه مسلم است یغماگران جنسی طعمه های خود را از میان افرادی انتخاب می کنند که فکر می کنند در مقابل خواسته های آنها مقاومت نمی کنند و جرات نه گفتن را به دلایل مختلف ندارند. آموزش نه گفتن از جمله آموزش هایی است که باید از کودکی شروع شود و کودک در میان خانواده اعتماد به نفس کامل برای نه گفتن را بیاموزد بنابراین کودک باید با حریم بدن خود و کنترلی که کودک روی بدنش دارد آشنا شده و آنها را در فرآیند بلوغ بیاموزد.