اسفندیار رحیم مشایی فردی که از سوی مخالفان اصولگرای خود در راس “جریان انحرافی” شناخته می شود به تازگی در جمع هواداران خود به تحلیل آرای انتخابات دو سال پیش پرداخته و گفته است احمدی نژاد “اوج حزب اللهی گری” است. همزمان در ادامه چالش های جناح راست با نهاد های دولتی متهم به همکاری با “جریان انحرافی”، روز گذشته رئیس دیوان عدالت اداری، یکی از مسئولان این سازمان را متهم کرد که پایش را از گلیمش فراتر گذاشته است.
به گزارش سایت جهان نیوز اسفندیار رحیم مشایی، اخیرا در تحلیل آرای انتخابات خرداد 88 ، به ده میلیون رای اشاره کرده است که نه آیت الله خمینی و نه آیت الله خامنه ای در سی سال گذشته نتوانسته بودند آن ها را به پای صندوق های رای بکشانند اما در انتخابات اخیر به محمود احمدی نژاد رای دادند: “امام گفت نیامدند، آقا گفت نیامدند، حالا که آمدند باید میرفتند پای کار آن طرف ولی نرفتند. توجه داشته باشید اینها نتایج مطالعات است. اگر اینها ضدانقلاب و ضددین بودند که سراغ احمدینژاد نمیآمدند.”
معاون اول دولت که در ماه های اخیر به شدت از سوی نیروهای سیاسی اصولگرا، سپاه و گروه “انصار حزب الله” مورد انتقاد قرار داشته، در دیدار مذکور از مخالفین خود پرسیده است :” به جامعه بگویید حزباللهی یعنی چه؟ تا آدمها خودشان بفهمند که حزباللهی هستند یا نه.”
اسفندیار رحیم مشایی رئیس خود را “اوج حزب اللهی گری” در سال 88 نامید و با بیان اینکه 24 میلیون نفر به او دادند، کوشید تا پایگاه اجتماعی دیگر نیروهای سیاسی رقیب در جناح راست را به چالش کشد. وی گفت : “حالا اگر هرکس دیگری جای احمدینژاد بود من اسم نمیبرم شما بگویید، نتیجه انتخابات چه میشد؟ اینها که میگویند ما اصولگرایان بردیم؛ خب یکی دیگر بگذارید جای احمدینژاد. از این خزانه، یک نفر بگذارید جای احمدینژاد ببیند چه میشود؟ حالا ما چه میکنیم؟”
ناظران می گویند جدال طیف های جناح راست در تعیین پایگاه اجتماعی خود بر اساس نتایج انتخابات 88 در شرایطی اوج گرفته که آن انتخابات با دست کاری گسترده در آرای ریخته شده به نفع میرحسین موسوی و مهدی کروبی – کاندیداهای مخالف دولت همراه بوده است. انتخابات بحث برانگیز خرداد سال 88 باعث خیزش میلیونی شهروندان جنبش سبز در خیابان ها در اعتراض به دولت محمود احمدی نژاد شد.
«احمدی نژاد و ۹ میلیون رای خاتمی»
رحیم مشایی در تحلیل های خود همچنین به مقایسه آرای محمد خاتمی و محمود احمدی نژاد اشاره کرده و گفته است : “آقای خاتمی ۲۲ میلیون رای داشت. ولی در ایستگاه انتخابات ۸۸، ۱۳ میلیون داشت. ۹ میلیون پرید. حالا نه میلیون نگوئیم، حداقل ۷ میلیون رفته به احمدینژاد رای داده است. “
وی البته در سخنرانی اخیر خود کوشیده است “مزاج و دریافت سیاسی” شهروندانی که به خاتمی و احمدی نژاد رای دادند را “مثل هم” توصیف کند و افزوده است :” من میگویم این آدمها که مثل هم هستند چی شده که یکی رفته پای کار احمدینژاد و یکی رفته پای کار خاتمی. چرا؟ مزاج و دریافتشان از عالم و خط و خطوط سیاسیشان مثل هم است. خیلی فاصله ندارند. خطکش نمیشود گذاشت.”
پیش تر اظهارات تایید نشده ای از مشایی منتشر شده بود که تاکید می کرد اگر در سال 88 رهبر جمهوری اسلامی از احمدی نژاد حمایت نمی کرد بیش از 30 میلیون نفر به وی رای می دادند. همچنین سایت های نزدیک به رئیس دفتر احمدی نژاد با حمله به مواضع تازه آیت الله مصباح یزدی در نقد رئیس دولت نوشته بودند :“احمدی نژاد در سال ۸۴ برای مردم ناشناخته بود و توانست با ۵ میلیون رای، هاشمی را کنار بزند ولیکن در سال ۸۸ که مردم بهتر ایشان را شناختند ۲۴ میلیون رای آورد . اگر در سال ۹۲ امکان شرکت وی در انتخابات میسر شود و شما هم از ایشان طرفداری نکنید - مطمئن باشید که ۳۴ میلیون رای را خواهد آورد”.
«فاسدان باعث ریزش رای احمدی نژاد»
در سوی دیگر مخالفان راست گرای احمدی نژاد نظر متفاوتی دارند. بسیاری از آن ها بر این باورند که احمدی نژاد بدون حمایت “جریان انحرافی” آرای بیشتری کسب می کرد. از جمله، حسین فدایی از نمایندگان تهران پیش تربا اشاره به طیف “انحرافی” اصولگرایان، آن ها را به تئوریزه کردن و تبلیغ اندیشه ای خاص متهم کرده و گفته بود: “(جریان انحرافی) معتقد است اگر متدینان و رهبری و روحانیت از این نامزد حمایت کردند، باعث ریزش آرای او شد اما به نظر من اگر برخی آدمهای فاسد خود را به او نمی چسباندند، آرای او 4 تا 5 میلیون بیشتر میشد.”
از آخرین روزهای فروردین سال جاری ، پس از آنکه مخالفت آیت الله خامنه ای با عزل وزیر اطلاعات سبب قهر دو هفته احمدی نژاد شد، اصولگرایان حامی رهبر جمهوری اسلامی در حملاتی همه جانبه علیه احمدی نژاد حلقه وفادار به وی را “جریان انحرافی” معرفی کردند. از دید آن ها رحیم مشایی در راس این جریان قرار دارد. آیت الله مصباح یزدی او را با محمد علی باب مقایسه کرده و حسین فدایی خواستار میراندن وی شده است.
جدل تازه با نهاد انحرافی
همزمان سازمان میراث فرهنگی از دیگر نهاد هایی که گفته می شود رحیم مشایی و حمید بقایی – دیگر معاون احمدی نژاد- بر آن تسلط دارند محل نزاع دولت با رئیس دیوان عدالت اداری شده است. امید غنمی معاون حقوقی سازمان میراث فرهنگی در اعتراض به احکام دیوان عدالت در خارج کردن برخی اماکن از فهرست “آثار ملی”، این دیوان را متهم به آتش زدن میراث فرهنگی کرده است: “این احکام قانونی نیستند و سازمان میراث فرهنگی به هیچوجه آنها را قبول ندارد. تنها راهکار هم این است که دیوان عدالت اداری به این کار ادامه ندهد، زیرا دیوان نمیتواند میراث فرهنگی کشور را تخریب کند و همه آنها را آتش بزند.”
این مواضع از سوی رئیس دیوان عدالت اداری چنین تعبیر شد: “ آقای معاون سازمان میراث فرهنگی پایش را از گلیم خودش فراتر گذاشته است.” محمدجعفر منتظری در پاسخ به غنمی تصریح کرد :” وی حق ندارد در حریم قضاوت اظهار نظر کند و ما اقدامات سازمان میراث فرهنگی و گردشگری را همچنان ابطال میکنیم.”
گفتنی است اخیرا با حکم دیوان عدالت اداری، سه بنای تاریخی خانهی پدری پروین اعتصامی و خانهی «اتحادیه» در تهران و «سرای میخچی» در شهر رشت از فهرست آثار ملی خارج شدند. خانهی پدری پروین اعتصامی واقع در بافت تاریخی عودلاجان تهران و همچنین خانهی «اتحادیه» معروف به «دایی جان ناپلئون» در خیابان لالهزار از فهرست آثار ملی خارج شدهاند و احتمال تخریب آنها وجود دارد.
کارشناسان می گویند جنجال اخیر میان سازمان میراث فرهنگی و دیوان عدالت ریشه در اختلافات میان قوه قضائیه با جریان انحرافی در دولت دارد.
انفصال بقایی از خدمات دولتی
اوایل خرداد دیوان عدالت اداری، حمید بقایی رئیس سابق سازمان میراث فرهنگی را به چهار سال انفصال از خدمات دولتی محکوم کرد. دیوان عدالت اداری اعلام کرد که معاون محمود احمدی نژاد به دلیل “تخلفات متعدد” در زمان ریاست بر سازمان میراث فرهنگی محکوم شده بود اما چون از اجرای حکم خودداری کرد، دیوان عدالت اداری وی را به چهار سال انفصال از خدمات دولتی محکوم کرده است.
در همان زمان مسعود علویان صدر معاون سازمان میراث فرهنگی در دفاع از رئیس پیشین خود، محکومیت وی را “عاقبت” دفاع از میراث فرهنگی دانسته و گفته است: “آقای بقایی بعد از اینکه نسبت به خروج یکی از آثار به ثبت رسیده در فهرست آثار ملی واکنش نشان داد، از سوی دیوان عدالت اداری حکم انفصال از خدمت گرفت. آیا این باید آخر و عاقبت کسی باشد که از میراث فرهنگی دفاع می کند؟”