یکی خامنه ای را بیدار کند....

هوشنگ اسدی
هوشنگ اسدی

طرابلس به تهران پیوند می خورد درآستانه تحویل ماه؛ بساط قدرقدرتی بشار-ستمگری دیگرـ- سخت می لرزد و فرمانده” اشغال لانه جاسوسی” از خواب غار اصحاب کهف بر می خیزد و در روز سقوط “شاه شاهان آفریقا” پرچم بقای سلطان جمهوری اسلامی رابه دست می گیرد.

شهریور می رسد؛ماه “ژاله خون شد، خون جنون شد” و “سربازان بد نام” آقای خامنه ای دست در دست همتایان خود که فرمان از بشار اسد می برند، شهرهای سوریه را به خون می کشند.

 

قلب ایران این روزها در طرابلس و بیروت و دمشق می زند.تا سقوط نهائی “معمر محمد عبدالسلام أبو منیار القذافی” به باشگاه دیکتاتورهای ساقط شده، دمی بیش نمانده است .او خود را شیخ الامرای آفریقا می شمرد ، حتی بر روی هوایپمای اختصاصی اش نیز به جای نقشه لیبی، نقشه کل آفریقا نقش بسته بود و نیز بر روی سایت شخصی اش. او بر روی لباسش نیز نه نقشه لیبی که نقشه کل آفریقا را سنجاق می کرد.

“شاه شاهان افریقا” بود در خیالش، و تصور می کرد که مأمور نجات جهان است. برای همه جهان نسخه درمان می پیچید. از بحران در روابط دو کره تا الحاق ترکیه به اتحادیه اروپا، از تلفیق فلسطین و اسراییل و تشکیل کشوری به نام “اسراطین” تا قضیه کشمیر، از مسائل روسیه تا فدراسیون جهانی فوتبال(فیفا)، از اصلاح اساسنامه سازمان ملل تا مساله کردها و تسلیحات بیولوژیک و … !

زن گوینده تلویزیون جناب سرهنگ که جلو دوربین برای مردم هفت تیر کشید و تهدیدشان کرد، دستگیر شده است . خودش دنبال سوراخ موشی می گردد تا روزی مثل صدام ازآن بیرونش بکشند دیریا زود.

درهفته ای که تیم والیبال دانشجویان ایران  را از المپیاد دانشجویان جهان بخاطر عدم حضور در مقابل تیم اسرائیل اخراج می کنند، “نظام”در صحنه شطرنج سیاسی جهان در دقیقه نود بیدار می شود و آنهم برای اینکه شیپور را از سرگشادش بنوازد.

بیانیه رسمی وزارت امور خارجه با تبریک پیروزی “مردم مسلمان لیبی” به عنوان “نماد دیگری از حرکت مردمی در منطقه” می گوید: “ خیزش مردمی در لیبی بار دیگر نشان داد که تمکین به خواسته ها و مطالبات به حق مردم و احترام به آراء آنان یک ضرورت انکار ناپذیر است. رجاء واثق دارد مردم استعمار ستیز لیبی با قاطعیت و حفظ همبستگی ملی، مانع از هر نوع دخالت بیگانگان به ویژه استعمارگران دیروز و مدعیان امروز در رقم زدن سرنوشت خود خواهند شد.”

سردار جزایری ، معاون فرهنگی و تبلیغات دفاعی ستاد کل نیروهای مسلح هم تکلیف استعمارگران را روشن می فرمایند:” نظام کنونی انگلیس، فرتوت و دارای پوسیدگی‌های زیادی است و مردم خواهان برانداختن آن و ایجاد تغییرات اساسی هستند، رژیم حاکم قادر نخواهد بود برای درازمدت در برابر خواست و اراده افکار عمومی مقاومت کند و این حق مردم است که نظامی را که نمی خواهند براندازی کنند.”

احتمالا “استعمارگران دیروز و مدعیان امروز” باید سازمان ناتوباشد که در ماه های گذشته با پوشش هوایی لیبی و بمباران مواضع نیروهای قذافی، راه را برای پیشروی مردم مسلمان هموارکرد. تمکین به خواست های مردم هم لابد بر امثال قذافی واجب است وآنهم در آستانه سقوط.و براندازی نظام غیر دلخواه حق همه مردم دنیاست جز ایران.

آخرهفته هم برای اینکه دیپلماسی خنده کامل شود،دانشجویان حامی “قیام محرومین انگلیس” نامه ای به کاردار لندن در تهران می نویسند. معلوم نیست علی اکبر صالحی، وزیر خارجه است یا اکبر عبدی.

در جهان تنها روسیه “معمر قذافی” را همچنان به رسمیت می شناسد ودر نبرد استراتژیک برای ایجاد” خاورمیانه جدید” به بازی با برگ ایران ادامه می دهد.روس ها درمتن دیپلماسی رفت و برگشت تهران ـ مسکو، طرح “گام به گام” روسیه را تحویل ایران می دهند.

“پلنگ صورتی” برای تغییر ذائقه وسط نگاه هفته پیدایش می شود ودر اولین سری جدید خودکه ازشبکه تهران پخش می شود به آموزش سکولاریسم می پردازد.

 احتمالا نمایندگان کشورهای عربی در سازمان ملل با دیدن “پلنگ صورتی” سکولار می شوند وبه قطعنامه اعزام هیات تحقیقاتی  شورای حقوق بشر سازمان ملل برای بررسی جنایات در سوریه مهر تائید می گذارند. حماس چنان از سوریه دور می شود که خشم نظام را بر می انگیزد و سهمیه دلارهای کثیفش را که سالهاست می گیرد،حذف می کنند. 

هفته پیش برای نخستین بار درتمامی سالهای اخیر خالد مشعل و سایرسران حماس و رمضان عبدالله شلح، دبیرکل “جهاد اسلامی فلسطین” در  ضیافت افطار سفارت جمهوری اسلامی شرکت نکردند.

آخرین خبرها حاکیست:” در پی لرزان شدن پایه های حکومت بشاراسد، رهبران حماس قصد تعطیلی مقراصلی خود را در سوریه دارند.آنها به سران حکومت جدید مصر برای موافقت با انتقال دفترحماس به قاهره، روی آورده اند.”

 تنها “نظام مقدس جمهوری اسلامی” است که با تمام وجود از سوریه دفاع می کند. سفیر جدید بسیار نزدیک به سپاه روانه دمشق می شود تاسپاه به گفته علی مهتدی بتواند” زیر چتر وزارت خارجه نقش دیپلماتیک” بازی کند. محمد رئوف شیبانی- سفیر جدید-ـ احتمالا در راه ـ این پرسش را در صدر روزنامه های مهم جهان دیده است:” ناتو؛ سوریه بعد از لیبی؟”

او جانشین حجت الاسلام احمد موسوی شده است که بارها درخواست کرده بود به ایران برگردانده شود. سفر پیشین شاهد بوده است که” درپنج ماه گذشته جمهوری اسلامی ایران، حزب الله لبنان، حماس و دیگرهمپیمانان این محور، مورد خشم و لعنت معترضین سوری بوده اند و بارها پرچم های ایران و حزب الله بروی زباله دانی ها در خیابان های سوریه سوزانده شده و اعضای اعزامی آنها، از سوی مردم سوریه و جامعه جهانی به همکاری عملی با نیروهای امنیتی و نظامی سوریه در سرکوب خونین مردم سوریه متهم شده اند.”

هنوز سفیر سپاهی به دمشق نرسیده که خبر محکومیت هشت ساله دو آمریکایی در ایران، بهترین بهانه را به آمریکا می دهد تا  جمهوری اسلامی را “فعا‌ل‌ترین کشور در حمایت از تروریسم” بنامد وآن را به همراه سه کشور سوریه، سودان و کوبا هم‌چنان در فهرست سیاه خود نگاه ‌دارد.

هفته نامه آلمانی اشپیگل، منتشر می شود و با این خبر:” قاتلان حریری درپایگاه سپاه آموزش دیده اند.رد پای قتل رفیق حریری به ایران و بطور مشخص به شهر قم و سپاه پاسداران می رسد.طبق اطلاعات اشپیگل، شواهد موجود نشان می دهد که در این ترورعلاوه برسپاه قدس بعنوان بازوی عملیات سپاه پاسداران ، سازمان امنیت سوریه هم دخالت داشته است.”

روزنامه آلمانی زود دویچه زایتونگ روز بعد اعلام می کند “کره شمالی اخیرا با ارسال یک نرم افزار هسته‌ای و ارائه خدمات آموزشی به ایران، به پیشبرد برنامه اتمی جمهوری اسلامی کمک کرده است.”

 

آتش و طناب باسرعت تمام بسوی بشارو سیدعلی در حرکتند؛ و آنهم در هفته ای که بر پایه محاسبات یک انستیتوی فرانسوی شمار ایرانیان در نیمه سال ۲۰۱۱ به هفتاد و هشت میلیون نفر رسیده است.

مرکز آمار جمهوری اسلامی جمعیت ایران را در پایان سال ۱۳۸۹ (مارس ۲۰۱۱) کمی بیش از هفتاد و پنج میلیون نفر ارزیابی کرده بود. این حدود 3 میلیون نفر کجاهستند؟ هرجاباشند بهرحال زیر سایه “نظام” قرار دارند که در هفته نخست شهریوررکورداختلاس ۱۲۳ میلیاردی مرتضی رفیق دوست و پول های بادآورده شهرام جزایری در آن شکسته می شود و  آقای محترمی ۳۰۰۰ میلیارد تومان معادل سه میلیارد دلار از بانک صادرات ایران  به جیب مبارک می زند.

حمیدرضا کاتوزیان، رئیس کمیسیون انرژی مجلس هم می گوید:“دولت با وزارت نفت مثل سوپرمارکت رفتار می‌کند.”

و هر دوروز یکی از درخت های  طولانی ترین خیابان خاورمیانه می میرند. این خیابان  در اوایل حکومت رضا شاه و به دستور او در سال ۱۳۰۷ هجری خورشیدی ساخته شد . در سال ۱۳۱۸ که این خیابان تا تجریش ادامه یافت، در دو طرفش به دستور رضاشاه، به فاصله کم، چنار کاشتند و در میان هر دو چنار یک بوته گل سرخ. اسمش را گذاشتند خیابان پهلوی. اول انقلاب مردم خیابان مصدق نامش نهادند وتوسط جمهوری اسلامی شد خیابان ولی عصر .
هلیکوپترهای نیروی انتظامی از فراز درختانی که برای خودکشی صف کشیده اند می گذرند، به شیوه حمله های کماندوئی بر سقف ها فرود می آیند و آنتن های ماهواره رازیر پوتین له و جمع می کنند.

همکارانشان” دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله خمینی” را ““تحت تدابیر شدید امنیتی” قرار داده اند و مراقب افطار اصلاح طلبان هستند. دراین مراسم محمد خاتمی ،سیدحسن خمینی، موسوی خوئینی ها، ‌محمدرضا خاتمی، مجید انصاری، محمدعلی ابطحی، اسحاق جهانگیری،‌معصومه ابتکار و دیگر چهره‌های اصلاح‌طلب و برخی دیگر از متهمان کودتای انتخاباتی سال ۸۸ به همراه خانواده‌خود حضور دارند.

معلوم نیست حرف های موسوی خوئینی ها از دل این جلسه بر می آید و یا نظر خودش است که از طرف 14 میلیون نفر دست دوستی بطرف مقام رهبری دراز می کند.

محمد رضا باهنر که خودش” تدابیر شدید امنیتی” تعیین می کند، همان حرف های علی مطهری را می زند؛بسیاری از هم‌طیفانش در وقایع 88 افراطی رفتار کرده اند و با معترضان پس از انتخابات خوب برخورد نشده است.

چه خبر است؟ “ نظام” بخطر افتاده و همه راهها به رم می رسد؟

هرچه هست، دستگاه بگیر و ببند به کارش ادامه می دهد و سفت و سخت. بنده خدائی را گیر می آورند وبه اتهام ترور سعید علی‌محمدی محاکمه می کنند. اعترافاتش را هم قبلا کیهان نوشته است. بعد نوبت انهدام یک “شبکه دین ستیز” در اینترنت می رسد.

و منصور ارضی دوباره یاد “ آلت تناسلی” محمود احمدی نژاد می افتد که رحیم مشائی باشد ، اورا” یهودی امت” می خواند و فتوای قتلش رامی دهد. مداح محبوب “مقام رهبری” نیمساعت تمام فحاشی می کند وآخرش هم بجای صلوات می گوید:

مصطفی تاجزاده می گوید:” بهار دموکراسی‌خواهی در همه جا، بهار ایران را هم به دنبال خواهد داشت.”

یک اعلامیه دانشجوئی چنین پایان می گیرد:” ما همه مردم و کنشگران جنبش سبز را به کوشش برای بازگشت به رود خروشان آزادی خواهی و عدالت طلبی فرامی‌خوانیم. رود خروشانی که خود آغازگر آن بودیم.”

 کسی شعر حمید مصدق را می خواند:

آی

باز کن پنجره را در بگشا-

که بهاران آمد

که شکفته گل سرخ

به گلستان آمد!

باز کن پنجره را

که پرستو پر می‌شوید در چشمه نور

که قناری می‌خواند؟

می‌خواند آواز سرور؟

که:

بهاران آمد

که شکفته گل سرخ

به گلستان آمد!

ومن با سرقت مسلحانه “استاتوس” همکارجوانم آیدا قجر در فیس بوک، این شماره نگاه هفته را می بندم:

یکی این خامنه ای رابیدار کند…