مغینه، قابل مقایسه با کارلوس افسانه ای

نویسنده

moghine.jpg

کشته شدن عماد مغنیه را می توان پیامی دلسرد کننده برای سیستم های امنیتی حزب الله و سوریه تعبیر کرد. ‏دشمن توانسته است به حلقه درونی آنها نفوذ کند و این چیزی است که برای نزدیک به ربع قرن از دسترس ‏سیا، موساد، سرویس های امنیتی بریتانیا، فرانسه، فالانژهای لبنان و عربستان سعودی دور مانده بود. ‏مهمترین عملیات خونین مغنیه، به عنوان یک تروریست نخبه، شامل بمب گذاری در یک کامیون بنز منجر به ‏کشته شدن 241 سرباز آمریکایی و ماموران فرانسوی در پادگانی در بیروت، آدم ربایی و قتل بیل باکلی- ‏رییس مرکز سیا در لبنان، بمب گذاری در مرکز یهودیان آرژانتین که جان 100 نفر را گرفت و نیز انفجار ‏خودروها دربرابر سفارت خانه های آمریکا و اسراییل است. مغنیه را در عین حال مسوول بمب گذاری ‏حزب الله- سعودی علیه نیروهای ایالات متحده در برج الخبار در ظهران عربستان نیز می دانند. ‏

جنایت هایی که مغنیه مرتکب شده، او را در صدر فهرست تروریسم بین المللی قرار داده است. او یک ‏تصویر در سایه از مردی بود که با افراد مظنون در سپتامبر سیاه شامل علی حسن سلمه، وادی حداد از جبهه ‏خلق برای آزادی فلسطین، ابو نیدال و پراب هاکاران از ببرهای تامیل و حتی ایلیچ سانچز- تروریست افسانه ‏ای بنام کارلوس، قابل مقایسه است. ‏

هرچند اسراییل دست داشتن خود را در این جریان رد کرده است، اما ترور مغنیه رنگ و بوی ضربه ای از ‏موساد را به خود دارد. به هر حال این اسراییل بوده که همه مظنونان سپتامبر سیاه را که دست به طراحی ‏کشتار المپیک 1972 مونیخ زده بودند شکار کرده و به قتل رساند. ضمناً اسراییل قبلاً به کمک بالگردهای ‏آپاچی خود، رهبر سابق حزب الله- عباس موسوی- و بنیانگذاران حماس- شیخ یاسین و عبدالعزیز رانتیسی- را ‏هدف قرار داده بود. اسراییل در دهه 1980 نیز نسلی از فرماندهان جنبش فتح و جبهه خلق برای آزادی ‏فلسطین را ترور کرده بود. این کشور در گذشته در بدنه حزب بعث سوریه نیز نفوذ کرده بود. علی کوهن، ‏جاسوس اسراییلی، قبل از اینکه پیام های رادیویی او کشف شود به عنوان معاون وزیر دفاع سوریه مشغول به ‏کار بود. بعداً او را دستگیر و در دمشق به دار آویختند. اسراییل همواره موساد را در قالب تیم های ترور ‏دشمنان دولت صهیونیستی به پایتخت کشورهای عربی گسیل کرده است. ابوایاض در تونس، سلمه در بیروت، ‏صبحی از جهاد اسلامی در دمشق ترور شدند و خالد مشعل هم از تروری در عمان جان سالم بدر برد. ‏

ترور مغنیه در دمشق نگران کننده است. به هرحال، بشار اسد، رییس جمهور سوریه، دمشق را به عنوان ‏‏”پایتخت مقاومت” اعلام کرده ولی کشوری با کارآمدترین اداره اطلاعات نتوانسته از مشهورترین فرمانده ‏حزب الله محافظت کند. او نمونه انسانی از “محور شرارت” بوش بود که ارتباط تنگاتنگی با سپاه پاسداران ‏انقلاب ایران و نیروهای قدس داشت. نکته قابل توجه دیگر در مورد ترور او در دمشق این است که این اتفاق ‏تنها سه ماه بعد از دعوت ایالات متحده از سوریه برای شرکت در کنفرانس صلح آناپولیس رخ می دهد. این ‏نشان می دهد که تندروهای واشنگتن طرفدار اعمال تحریم یا حتی تعویض رژیم در سوریه هستند زیرا این ‏کشور بهشت امنی را برای تروریست هایی است که خون آمریکایی ها را به زمین ریخته اند. این واقعیت که ‏دشمنان مغنیه توانسته اند او را در قلب دمشق هدف قرار دهند، ضربه محکمی را بر اعتبار و آبروی سرویس ‏های پرآوازه امنیتی- به عنوان نقطه اتکای رژیم بعث سوریه- وارد کرده کرده است. مرگ او می تواند باعث ‏بالاگرفتن تنش ها میان حزب الله، سوریه و ایران نیز شود. ‏

قتل مغنیه برای سوریه یک ضربه سه جانبه بوده است. این ترور، شرمساری رژیم اسد را به دنبال داشته ‏زیرا این اتفاق در سوریه افتاده و نیروهای امنیتی نتوانسته اند جلوی آنرا بگیرند. حضور منوچهر متکی، ‏وزیر خارجه ایران در مراسم تدفین مغنیه، نیز نمادی از نقش پشتیبان و حمایتهای مالی ایران از حملات ‏تروریستی حزب الله علیه ایالات متحده و فرانسه در دهه 1980 را به نمایش گذاشت. وقتی آیت الله خامنه ای ‏یک تروریست لبنانی را که بمب گذاری او در یک کامیون جان صدها آمریکایی و فرانسوی را در غرب ‏بیروت گرفت، به عنوان “یک مرد بزرگ” خطاب می کند، عزم مقامات کاخ الیزه و کاخ سفید برای ‏جلوگیری از هسته ای شدن ایران هم راسخ تر خواهد شد. ‏

نکته دیگر اینکه بن بست سیاسی در بیروت همزمان با مسلح شدن گروههای مسیحی، دروزی و سنی، برای ‏نمایش قدرت دربرابر حزب الله، به مراحل خطرناکتری وارد خواهد شد. عماد مغنیه پس از مرگش هم مانند ‏زمان حیاتش، توانسته آتش کینه توزی شیعیان لبنان را علیه دشمنان شعله ور نگه دارد. ‏

منبع: خلیج تایمز ، 20 فوریه ‏