در سیاست خارجی فاجعه‌بار کنونی تجدید نظر کنید

آرش بهمنی
آرش بهمنی

» نامه تاج‌زاده به خامنه‌ای:

مصطفی تاج‌زاده٬ معاون وزارت کشور در دوران اصلاحات در نامه‌ای خطاب به رهبر جمهوری‌اسلامی به نقد سخنان وی درباره شکست دولت اصلاحات در زمینه‌ی سیاست خارجی پرداخته و در مقایسه‌ای دیپلماسی دولت احمدی‌نژاد را “شاه سلطان حسینی” خوانده و از خامنه ای خواسته “در سیاست خارجی فاجعه بار کنونی تجدید نظر” کند.

تاج‌زاده همچنین هدف از نوشتن نامه‌ی خود را نشان دادن “کاستی ها و خطاهای ادعا و استدلال”های رهبر جمهوری اسلامی برای “حفظ و تقویت منافع و مصالح ملی” دانسته است.

وی در نامه‌ی خود با اشاره به سخنان خامنه‌ای در نقد دولت اصلاحات، وی را همراه سیاست خارجی محمود احمدی‌نژاد معرفی کرده و با اشاره به اینکه “حضرتعالی براساس این استدلال دیپلماسی هفت سال اخیر کشور در دوره دولت‌های نهم و دهم را مطلوب و موفق می‌دانید”، نوشته است: “حقانیت مواضع دولتی که هنر استفاده از امکانات موجود برای حفظ منافع ملی خود را نداشته باشد، به هیچ وجه ملاک موفقیت دیپلماسی آن محسوب نمی‌شود. براین اساس ملاک موفقیت دیپلماسی ایران در برابر آمریکا که طی سال‌های پس از انقلاب همواره در پی ایجاد اجماعی جهانی علیه ایران بوده است، نه اعتراف و توبه رئیس جمهور این ابر‌قدرت جهانی، بلکه از بین بردن زمینه‌های تحقق مقاصد خصمانه کاخ سفید علیه ایران است”.

عضو زندانی شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی با اشاره به سیاست خارجی دولت خاتمی، یادآوری کرده که زمانی رهبر جمهوری‌اسلامی خود نیز حامی سیاست‌های دولت خاتمی بوده و به نقل از وی آورده است: “کاری که مسؤولان کردند، کار درستی بود. با تدبیر و بدون پذیرش تسلیم و قبول حرف زور انجام شد تا توطئه ای که از طرف امریکایی ها و صهیونیست ها علیه جمهوری اسلامی طرّاحی شده بود، شکسته شود. … افراد مؤمن و غیور ما تصوّر می کنند دولت تسلیم شد، که باید گفت این طور نیست و هیچ تسلیمی تا این جا وجود نداشته است. این یک حرکت سیاسی و کار دیپلماسی است”.

تاج‌زاده در ادامه نوشته است: “شما نیز معتقد بودید ملاک و نشانه دیپلماسی موفق ناکام ساختن دیگران در تحقق نیات و اهدافشان علیه منافع ملی است و بر همین اساس ابتکار دولت اصلاحات در توقف داوطلبانه چرخه تولید سوخت هسته‌ای را سیاستی درست و عامل «شکسته شدن» «توطئه»ای دانستید «که از طرف آمریکایی‌ها و صهیونیست‌ها علیه جمهوری اسلامی طراحی شده بود”.

وی با اشاره به تناقض در سخنان رهبر جمهوری اسلامی پیرامون توافق تهران و تعلیق غنی‌سازی پرسیده است: “چه اتفاقی افتاده که نظر مبارک در باره مفاهیم پایه دیپلماسی نیز دستخوش تغییر شده آن چنان که استدلالی کاملاً برخلاف می‌آورید و تصمیمی را که در آن زمان درست و مدبرانه و «بدون پذیرش تسلیم و قبول حرف زور» و«یک حرکت سیاسی و کار دیپلماسی» توصیف می‌کردید امروز مصداق «عقب نشینی» و مواضع خاتمی و دولت اصلاحات را «حرف‌های تملق‌آمیز نسبت به غرب» معرفی می‌فرمایید و متقابلاً توفیق آمریکا را در ایجاد اجماع جهانی علیه ایران و صدور پیاپی قطعنامه‌های شورای امنیت و تحریم‌های به تعبیر شما «وحشیانه» اروپا و آمریکا را نشانه و ملاک درستی دیپلماسی و راهبرد هسته‌ای کنونی ایران قلمداد می‌کنید؟”

وی با مرور سیاست خارجی جمهوری‌اسلامی در سال‌های گذشته، از “اشتباهات فاحش استراتژیک و تاکتیکی ایران در عرصه سیاست خارجی” به عنوان یکی از عوامل اصلی اجماع علیه ایران نام برده و با اشاره به سخنان برخی از مسوولان هم‌چون علی لاریجانی و محمود احمدی‌نژاد، سیاست دولت خاتمی را باعث دور شدن خطر جنگ در زمان ریاست‌جمهوری جورج بوش در آمریکا معرفی کرده و نوشته است: “طی سال‌های پس از دوره اصلاحات و در حاکمیت دولت اصول‌گرای مطلوب حضرتعالی –البته تا پیش از خانه نشینی یازده روزه آقای احمدی‌نژاد- منطقه و جهان شاهد تحولات و رخ‌نمایی فرصت‌هایی بی‌نظیر به سود ایران بوده است. درآمدهای افسانه‌ای حاصل از افزایش قیمت نفت، که در شرایط عادی هر کشور پیشرفته‌ای را به سرمایه ‌گذاری و همکاری اقتصادی و صنعتی با ایران تشویق و ترغیب می‌کرد، بحران اقتصادی غرب که طبیعتاً موجب تقویت گرایش‌های ضد جنگ در غرب شده و ضرورت همکاری با کشوری ثروتمند مانند ایران را برای دول غربی به عنوان راهکاری برای کاهش مشکلات اقتصادی جذاب‌تر از هر زمانی کرده بود، شکل‌گیری‌ بهار عربی و سقوط دیکتاتورهای منطقه عربی یکی پس از دیگری، از بین رفتن مهم‌ترین تهدیدها در همسایگی ایران و … همگی شرایط مطلوب و کم‌نظیری در منطقه و جهان برای ایران به وجود آورده بود که در صورت استفاده از آن، می‌توانستیم امروز چه از نظر رشد و توسعه اقتصادی و چه از نظر سیاسی کشوری مقتدر و سرآمد منطقه باشیم. طی سال‌های اخیر راهبرد فاجعه آمیز سیاست خارجی و هسته‌ای، تصمیمات غلط و یا دیرهنگام، بی‌کفایتی و ناکارآمدی در استفاده از فرصت‌های بی‌نظیر تاریخی و نیز مواضع و اظهارات ماجراجویانه و ضد منافع ملی مسؤلان کشور، ایران را به چنان ضعف و انزوایی در منطقه و جهان دچار ساخته است که آن همه عوامل و شرایط مثبت، حتی مشکلات حاد آمریکا در عراق و افغانستان، نه تنها مانع از آن نشده است که ایران در معرض محدودیت و تحریم و تهدید همه جانبه قرار گیرد، بلکه آقای اوباما در مقایسه با جرج بوش توانسته است گام های به مراتب بلندتری علیه مصالح و امنیت ملی ما بردارد و افزون بر تحریم های شورای امنیت، خود تحریم های نفتی، بانکی و بیمه ای وسیعی را علیه جمهوری اسلامی به اجرا درآورد. با کمال تأسف باید گفت عملکرد دولتمردان در سال های اخیر به گونه ای بوده است که احزاب رقیب را در امریکا علیه ایران متحد کرده است”

عضو شورای مرکزی حزب مشارکت، با اشاره به تحریم‌های اعمال شده علیه ایران، از مسایلی چون کاهش صادرات نفت، مشکل در تهیه دارو و مواد غذایی، تشدید و تعمیق فساد دولتی، بحرانی شدن وضعیت صنایع کشور به دلیل توقف واردات مواد اولیه و بالا رفتن نرخ تورم به عنوان نتایج جنبی تحریم‌ها یاد کرده و نوشته است: “براساس آمار رسمی طی سال گذشته خانواده‌های ایرانی با کسری بودجه بیشتری برای تأمین مایحتاج خود مواجه شده‌اند و بیش از پنج میلیون نفر بر جمعیت زیر خط فقر کشور افزوده شده است”.

وی در نهایت از خامنه‌ای پرسیده است: “اکنون آیا می توانید درباره این تناقض آشکار توضیح دهید که چرا صرف متوجه کردن اتهام محور شرارت به جمهوری اسلامی بدون آن که آقای بوش بتواند یک گام عملی علیه کشورمان بردارد، نشانه شکست دیپلماسی دولت اصلاحات است ولی تحریم سه لایه سال های اخیر و پیروزی ایالات متحده در متحد کردن کشورهای مؤثر جهان و از جمله اتحادیه اروپا علیه ایران، علامت موفقیت دیپلماتیک دولت اصولگراست؟… جنابعالی به عنوان بالاترین مقام و بلکه تنها مقام تصمیم‌گیردر سطح تصمیمات کلان و به عنوان مقامی که مطابق قانون اساسی مسؤلیت نظارت و هماهنگی قوای کشور را برعهده دارد، آیا می‌توانید در برابر منتقدان، خود را از مسؤلیت این نتایج فاجعه بار مبرا بدانید؟ آیا کسی باور خواهد کرد که مقام رهبری که با حساسیت زاید الوصفی امور ریز و درشت کشور را تعقیب می‌کنند و حتی در باره نحوه انعکاس پرونده‌های اختلاس در رسانه‌ها احساس مسؤلیت و مداخله مستقیم می‌کنند، در قبال عملکرد دولت و مجلسی که به گفته موافق و مخالف شکل گیری آن نتیجه تدابیر ایشان است، نقش و مسؤلیتی ندارند؟”

این چندمین بار است که تاج‌زاده در نامه‌های خود به انتقاد از رهبر جمهوری‌اسلامی می‌پردازد. وی پیش از این هم در چند نامه و نیز با انتشار نامه‌هایی خطاب به همسر خود، از خامنه‌ای انتقاد کرده بود. او هم‌زمان با سومین سالگرد انتخابات مناقشه‌برانگیز ریاست‌جمهوری سال ۸۸، با انتشار نامه‌ای سرگشاده خطاب به رهبر جمهوری‌اسلامی٬ وی را مسئول اتفاقات رخ داده در کشور پس از انتخابات دانسته و از او خواسته بود که پاسخ‌گوی مسایل کشور و اعتراضات مردم باشد.

وی پیش از این نیز از درون زندان نامه‌ها و مقاله‌های تحلیلی مختلفی منتشر کرده که در یکی از آنها با عنوان “پدر٬ مادر٬ ما باز هم متهمیم”٬ به انتقاد از رفتارهای اصلاح‌طلبان در دهه ۶۰ و سکوت در برابر بی‌قانونی‌ها پرداخته بود.

تاج‌زاده که در دو سال گذشته در سلول انفرادی به سر برده است، هنگام بازداشت و محاکمه فخرالسادات محتشمی‌پور٬ همسر خود٬ نیز در نامه‌ای سرگشاده خطاب به رهبر جمهوری‌اسلامی٬ نوشته بود که جمهوری اسلامی در “سراشیبی سقوط اخلاقی و معنوی” است و “اصول و ارزش‌های” انقلاب اسلامی در نظام تحت رهبری علی خامنه‌ای “آشکارا نفی و نقض می‌شود”.

تاج‌زاده پیش از این نیز گفته بود از “تغییر مواضع و دیدگاه‌های” رهبر جمهوری اسلامی نسبت به “امور و آینده کشور” ناامید است و وی را اصلی ترین مانع پیش روی برگزاری انتخابات آزاد در کشور توصیف کرده بود: “این درد را به کجا ببریم که اکنون در ترکیه، عراق، فلسطین، مالزی، پاکستان و نیز در آینده در مصر و تونس و لیبی، انتخابات آزاد برگزار می شود اما در ایران که ساکنانش را بصیرترین مردم جهان می خوانند، جناح حاکم با نظارت نظامی ـ– استصوابی مانع برپایی انتخابات آزاد می شود”.

تاج‌زاده در نامه‌هایی به همسر خود، به بیان برخی ناگفته‌ها درباره ابطال آرای مردم تهران در انتخابات مجلس ششم پرداخته و از نقش رهبر جمهوری اسلامی در بازداشت نیروهای ملی – مذهبی پرده برداشته بود. او درباره‌ی دلیل انتشار این خاطرات در نامه‌ی نخست‌اش نوشته بود: “به اعتقاد من برخی خاطرات در فهم رخدادهای تاریخی و کشف حقیقت نقش مهمی ایفا می کنند. بنابراین انتشار آن ها در فرصت مناسب لازم است. بر این اساس تصمیم گرفته ام بخشی از خاطراتم را که روشنگر برخی حوادث گذشته اند، برایت شرح دهم. بدان امید که به سهم خود از تکرار تصمیم ها و اعمال نادرست جلوگیری کنم”.

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب٬ درباره هدف‌اش از انتشار برخی نامه‌ها نوشته بود: “آن چه در اوین برایم اولویت پیدا کرده آن است که با پذیرش هزینه ها، آخرین زندانیان سیاسی جمهوری اسلامی باشم. به بیان روشن پرونده ای که دنبال می کنم، بلاموضوع کردن زندان برای منتقدان و مخالفان سیاسی قانون گراست. در این مسیر به دعای خیر همگان، حتی اصولگراهای صادق نیازمندم”.