داستان انتخابات زودتر از موعد شروع شد. تقریبا اکثر کسانی که به این نتیجه رسیده بودند که انتخابات قبلی باید تحریم شود، به این نتیجه رسیدند که انتخابات بعدی نباید تحریم شود و یک فقره « کمیته ی دفاع از انتخابات آزاد، سالم و عادلانه» تشکیل شده که بیست شرط هم گذاشته اند که قکر نمی کنم از درون این شرایط شرکت در انتخابات در بیاید. منتهی تفاوتش با گذشته این است که قبلا تحریم کنندگان از اول تحریم می کردند، بعد روی آن فکر می کردند، ولی به نظر می رسد که این بار قرار است اول فکر کنند، بعد به این نتیجه برسند که انتخابات را باید تحریم کرد یا نه. از طرف دیگر کروبی که شمشیرش را بعد از انتخابات قبلی تیز کرده بود که ائتلاف می کند و با اصلاح طلبان متحد خواهد شد، بعد از ملاقات با رهبری اعلام کرده که می خواهد خرجش را از اصلاح طلبان جدا کند و لیست مستقل بدهد. کروبی گفت: « سرنوشت مان را با دیگر اصلاح طلبان گره نمی زنیم.» معصومه ابتکار هم که این روزها به یاد ایام جوانی که جگر همه مان را خون کرد، فیلش یک هفته یاد لانه جاسوسی کرده بود، گفت: « امید اصلاح طلبان برای پیروزی در انتخابات مجلس بسیار بالاست.» البته اصلاح طلبان دو سال قبل مشکل بزرگی داشتند که قرار بود آن را حل کنند که احتمالا چون خسته بودند، وقت نکردند آن را حل کنند و مرعشی در همین رابطه گفت: « محدودیت رسانه ای مانع بزرگ اصلاح طلبان در انتخابات آتی مجلس است.» به نظر می رسد اصولگرایان فعلا چراغ ها را خاموش کردند و با چراغ خاموش در جاده انتخابات که فقط آدرس اش را خودشان بلدند می روند، اصلاح طلبان هم که اصلا چراغ شان خیلی وقت بود سوخته بود، کارگزاران هم رسانه ندارند. فعلا همه چیز رو به راه است.
بودجه بازی
اولین رئیس جمهور ایران، که کمابیش شبیه آخرین رئیس جمهور ایران بود، فقط کمی طولانی تر و تمیز تر و خوش تیپ تر بود و فرانسه را از فارسی بهتر حرف نمی زد، البته فرانسه را در ایران خوب حرف می زد و فارسی را در فرانسه. این رئیس جمهور موقت جمله مهمی دارد که آن را حتما باید به گوش تان آویزان کنید. بنی صدر گفته بود: « اقتصاد سیاست نیست که بتوان با آن بازی کرد.» بودجه پنجاه صفحه ای احمدی نژاد کوچولو و لاغر است، به مجلس رفت و تحولی بزرگ در تاریخ بودجه نویسی ایران ایجاد کرد.
اول: در سال اول احمدی نژاد براساس سیاست « هر چی داریم خرج می کنیم، وقتی تموم شد قرض می کنیم» سیاست اقتصادی را تعیین کرد. در این سال او موفق شد، بودجه ای سه برابر سالهای قبل را به باد دهد و بعد از اینکه وسط سال تصادفا متوجه شد پولش تمام شده، همه ذخیره ارزی را هم صرف پروژه های عمرانی مانند واردات میوه و دادن وام های بدون برگشت و غیره کرد. در این سال بودجه عملیاتی شد، یعنی احتمالا در حین عملیات لبنان نوشته شد.
دوم: در سال دوم احمدی نژاد کل سیستم برنامه ریزی را دگرگون کرد، یعنی کلا درش را گل گرفت. وی سه ماه دیرتر از همیشه بودجه را به مجلس داد و برای نوشتن بودجه به جای استفاده از 350 نفر آدم در شش ماه، از 7 نفر در دو ماه استفاده کرد. مجلس هم بودجه را در عرض نیم ساعت تصویب کرد و حاصل این هماهنگی شگرف، افزایش 5 درصدی تورم و غیره شد و باهنر در همین جریان تبدیل به « آشیل» شده و پاشنه اصولگرایان از جا درآمد.
سوم: در سال سوم دولت براساس یک سیاست نوین اقتصادی عمل کرد. این دکترین اقتصادی به نام « اول خرج می کنیم، بعد فکر می کنیم» از پیدایش انسان اولیه تا 150 سال پیش اجرا می شد و سالی چند میلیون نفر بخاطر آن به شهادت می رسیدند. در سال سوم دولت و مجلس به این نتیجه رسیدند که چون مجلس نمی تواند انتقادی روی بودجه بکند، چون دولت به این انتقادات گوش نمی کند و دولت هم بودجه خودش را اجرا نمی کند، ضمنا ممکن است بودجه دولت را وادار کند که طبق برنامه عمل کند و به همین دلیل دولت مشکل پیدا کند، به همین دلیل بودجه امسال بطور خلاصه شده به مجلس ارائه شد.
چهارم: اصولا بودجه سال 1387 براساس نیازهای مهم کشور تعیین شده است، مثلا چون 31 درصد جمعیت روستانشین است، احمدی نژاد دیروز اعلام کرد که 40 درصد بودجه برای روستاها احتصاص داده شده است. وی احتمالا در بازدید از شهرها خواهد گفت: ما 80 درصد بودجه را به شهرها اختصاص خواهیم داد. رئیس جمهور پیش بینی کرده است که 45 درصد بودجه صرف جوانان شده و 62 درصد آن به زنان اختصاص یابد، همچنین قرار است 48 درصد بودجه صرف پیرمردها شود و 53 درصد نیز برای کودکان که امیدهای فردا هستند، اختصاص پیدا کند. دولت اعلام کرد امسال چون بودجه خیلی عملیاتی است، احتمالا میزان هزینه های دولت 215 درصد بودجه و میزان درآمدهای آن 153 درصد باشد.
پنجم: یکی از مهم ترین سیاست های بودجه دولت نهم این است که چون اصولا بودجه برای کنترل رفتارهای اقتصادی دولت است، و دولت نهم قادر به کنترل این رفتارها نیست، به همین دلیل اصولا دولت ترجیح می دهد، بودجه را بعد از سال مالی از روی اقدامات انجام شده تحویل دهد. در همین راستا با توجه به علاقه رئیس مجلس و رهبر نظام به شعر، قرار است بودجه سال آینده در پنج صفحه به شکل قصیده سروده شده و در مجلس دکلمه شود و بحث در مورد بودجه بصورت مشاعره و با گفتن « آه» و « احسنت» و « مرحبا» نظرات مخالف و موافق اعلام شود.
ششم: فعلا همه مسوولان اقتصادی کشور با بودجه موافقند، مثلا باهنر که با همه چیز موافق است، اعلام کرد که « با رویکرد جدید تدوین بودجه موافقم» وی توضیح داد در رویکرد جدید برای بررسی بودجه به نیم ساعت وقت بیشتر احتیاج نیست و نمایندگان می توانند به کارهای مهم دیگری از جمله سخنرانی در حمایت از رئیس جمهور بپردازند. رئیس سابق سازمان مدیریت و برنامه ریزی نیز گفت: « بودجه انقباضی واقعیت ندارد و این بودجه عملیاتی نمی شود.» فاطمه رجبی در یک پاسخ که پس فردا منتشر می شود، ضمن برشمردن خیانت ها و دزدی ها و مفاسد شخصی رئیس سابق سازمان برنامه ریزی و بودجه از آن دفاع خواهد کرد. سپاه پاسداران نیز انتشار این بودجه را یکی از معجزات بزرگ و نشانه حضور امام زمان در برنامه ریزی کشور و بزرگتر از آزادی خرمشهر خواهند دانست. بیژن بیدآباد کارشناس بودجه و اقتصاد نیز اعلام کرد: « خطر اسراف در بودجه 87 وجود دارد» بیژن بیدآباد احتمالا تا هفته آینده با مشکل شغلی مواجه خواهد شد.
یکی بیاد کار اینو بده
دیروز احمدی نژاد به خراسان جنوبی رفت تا دور جدید سفرهای تبلیغاتی انتخاباتی خودش را در روستاها و شهرستانها آغاز کند، فعلا از نیویورک به کابل رسیده و از اصفهان به کوشکک. وی در یک سفر سرزده به کوشکک، معلوم نیست چرا سرزده سفر کرده است؟ داغ کرد و درجا تصمیم گرفت که « چهل درصد بودجه را به روستائیان بدهد.» ناظران همراه گفته اند که اول می خواست 40 درصد بودجه را به روستائیان کوشکک بدهد، اما دید برای بقیه سفر چیزی نمی ماند، اعلام کرد 40 درصد بودجه را برای روستائیان می دهد. وی در این روستا مشکل تصمیم گیری برای جنگ را هم حل کرد و گفت: « آمریکا پیام داده که اگر فعالیت اتمی در حد 3000 سانتریفیوژ اورانیوم محدود می شود، برای حل مساله اتمی حاضر به مذاکره ایم، دیگر کشورهای اروپایی هم پذیرفته اند به شرط اینکه ایران آنها را از فعالیت اتمی خود به صورت روزانه مطلع کند.» بعد صدایش را کلفت کرد و جوری که آمریکایی ها بشنوند گفت: « ما این خواسته ها را نمی پذیریم و ایران در مسیر حرکت خود به سمت فعالیت هسته ای کوتاه نخواهد آمد.» فعلا یک موضوع روشن است و آن اینکه اجمدی نژاد اصلا حاضر نیست فرصت طلایی جنگ را از دست بدهد. در همین راستا هم آمریکا با چین برای جلوگیری از دستیابی ایران به خواسته های هسته ای توافق کرد. بوش هم با سارکوزی ملاقات کرد و سارکوزی رسما گفت: « زنده باد آمریکا» شوخی نمی کنم، واقعا همین را گفت. آنگلا مرکل که به نظرم اگر همان آنجلا صدایش می کردند خیلی قشنگ تر بود، گفت که برای تشدید تحریم ایران آماده است. ملکه انگلیس هم دو روز قبل اعلام کرد که با تشدید تحریم ایران موافق است. فعلا به نظرم می آید که صدای قطعنامه تا 15 روز بعد درمی آید. خدا بخیر بگذراند. البته یک مشکل مهم ایران حل شد. هفته قبل موسسات نظرسنجی آمریکایی اعلام کرده بودند که 53 درصد مردم آمریکا با بمباران ایران موافقند. امروز خبرگزاری مهر به نقل از عمه یکی از خبرنگارانش اعلام کرد که « 73 درصد آمریکایی ها با تهدید نظامی ایران مخالفند.» عمه مذکور به نام صغری بیدگلی اعلام کرد که ظاهرا 73 درصد از آمریکایی ها با تهدید ایران مخالفند و می گویند که بدون اینکه تهدید کنیم، بمباران کنیم. البته یکی از منابع دیگر نیز توضیح داد که ظاهرا در ترجمه اشکالی بوجود آمده بود و مترجم خبر قبلی 73 انگلیسی را اشتباها 53 ترجمه کرده بود.
امسال معتاد نشوید
فعلا مشکلات خاصی که در بعضی نقاط کشور وجود داشت، بکلی حل شده است. فقط چند موضوع جزئی مانده است. آیت الله خامنه ای از طرح امنیت اجتماعی پشتیبانی کرد و گفت: «نیروی انتظامی طرح امنیت اجتماعی را با قدرت ادامه دهند.» آگاهان توضیح دادند که فعلا از کسی کاری ساخته نیست، بهتر است اگر قرار نیست قضیه را جدی بگیریم، حداقل بخندیم. آیت الله مکارم شیرازی هم گفت: « سفارتخانه های خارجی تا جایی مصونیت دارند که انجام وظیفه کنند نه فعالیت جاسوسی.» وی توضیح نداد که چون فعالیت جاسوسی خیلی از بیرون معلوم نیست ملت های مسلمان آیا موظفند هر سفارتخانه ای را حداقل یک بار بطور سرزده مورد حمله قرار دهند تا اگر مطمئن شدند که در آن جاسوسی نمی شود، به سفارت اجازه کار بدهند یا راهکار دیگری در نظر دارند. این گفته با استقبال وسیع جاسوسان خودمان و با خنده شدید جاسوسان خودشان مواجه شد. در پایان دفتر پیشگیری از اعتیاد بهزیستی اعلام کرد: « چون برای سال آینده اعتبار نداریم، کسی امسال معتاد نشود.» این دفتر گفت: احتمالا برای سال آینده دولت سهمیه بندی جدیدی را در مظر می گیرد که در هر خانواده تعداد مشخصی حق داشته باشند معتاد شوند.
از انقلاب تا آزادی چند کیلومتر راه است؟
من فکر می کنم اگر مسوولان مملکت را بفرستیم خارج مشکل دموکراسی در ایران هم حل می شود، چون هر کدام شان وقتی به خارج از ایران می روند، طرفدار آزادی می شوند، اما به محض اینکه وارد کشور می شوند، فورا دستور دستگیری عده ای را می دهند. پورمحمدی، وزیر کشور و اند خلاف های دولت احمدی نژاد در جمع ایرانیان مقیم دهلی نو که از بس علاقه به آزادی داشتند، برای دیدار با پورمحمدی آمده بودند، گفت: « جوامع امروز را نمی توان سانسور یا محصور کرد.» وی پس از سخنرانی گفت: واقعا کار سختی بود، چون با وجود اینکه نمی شد، ولی ما کردیم. از طرف دیگر نمایشگاه مطبوعات نیز افتتاح شد، ولی چون می ترسیدند مطبوعات کشور از آن خبردار شوند، فعلا از ورود مطبوعات به این نمایشگاه جلوگیری شده است. حداد عادل در این نمایشگاه گفت: « مطبوعات ایران آزادند.» سازمان مقابله با حوادث شهر تهران اعلام کرد پس از گفتن این جمله سقف سالن نمایشگاه فرود آمد و به هفت نفر آسیب جزئی و به دوهزار نفر آسیب کلی رسید. حداد عادل به مطبوعات گفت: « مطبوعات پا روی حقیقت نگذارند» در پی اعلام این نظر صدها تن از نویسندگان مطبوعات که پا روی حقیقت گذاشته بودند، پاهای شان را برداشتند، اما به دلیل شنیده شدن صداهای عجیبی که از زیر پای آنها می آمد، حداد عادل گفت: پاتون رو ور ندارین، فشار بدین!