من چراغ ها را روشن می کنم

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

po_nabavi_01.jpg


داستان انتخابات زودتر از موعد شروع شد. تقریبا اکثر کسانی که به این نتیجه رسیده بودند که ‏انتخابات قبلی باید تحریم شود، به این نتیجه رسیدند که انتخابات بعدی نباید تحریم شود و یک فقره ‏‏« کمیته ی دفاع از انتخابات آزاد، سالم و عادلانه» تشکیل شده که بیست شرط هم گذاشته اند که ‏قکر نمی کنم از درون این شرایط شرکت در انتخابات در بیاید. منتهی تفاوتش با گذشته این است ‏که قبلا تحریم کنندگان از اول تحریم می کردند، بعد روی آن فکر می کردند، ولی به نظر می رسد ‏که این بار قرار است اول فکر کنند، بعد به این نتیجه برسند که انتخابات را باید تحریم کرد یا نه. ‏از طرف دیگر کروبی که شمشیرش را بعد از انتخابات قبلی تیز کرده بود که ائتلاف می کند و با ‏اصلاح طلبان متحد خواهد شد، بعد از ملاقات با رهبری اعلام کرده که می خواهد خرجش را از ‏اصلاح طلبان جدا کند و لیست مستقل بدهد. کروبی گفت: « سرنوشت مان را با دیگر اصلاح ‏طلبان گره نمی زنیم.» معصومه ابتکار هم که این روزها به یاد ایام جوانی که جگر همه مان را ‏خون کرد، فیلش یک هفته یاد لانه جاسوسی کرده بود، گفت: « امید اصلاح طلبان برای پیروزی ‏در انتخابات مجلس بسیار بالاست.» البته اصلاح طلبان دو سال قبل مشکل بزرگی داشتند که قرار ‏بود آن را حل کنند که احتمالا چون خسته بودند، وقت نکردند آن را حل کنند و مرعشی در همین ‏رابطه گفت: « محدودیت رسانه ای مانع بزرگ اصلاح طلبان در انتخابات آتی مجلس است.» به ‏نظر می رسد اصولگرایان فعلا چراغ ها را خاموش کردند و با چراغ خاموش در جاده انتخابات ‏که فقط آدرس اش را خودشان بلدند می روند، اصلاح طلبان هم که اصلا چراغ شان خیلی وقت ‏بود سوخته بود، کارگزاران هم رسانه ندارند. فعلا همه چیز رو به راه است. ‏

بودجه بازی ‏

اولین رئیس جمهور ایران، که کمابیش شبیه آخرین رئیس جمهور ایران بود، فقط کمی طولانی تر ‏و تمیز تر و خوش تیپ تر بود و فرانسه را از فارسی بهتر حرف نمی زد، البته فرانسه را در ‏ایران خوب حرف می زد و فارسی را در فرانسه. این رئیس جمهور موقت جمله مهمی دارد که آن ‏را حتما باید به گوش تان آویزان کنید. بنی صدر گفته بود: « اقتصاد سیاست نیست که بتوان با آن ‏بازی کرد.» بودجه پنجاه صفحه ای احمدی نژاد کوچولو و لاغر است، به مجلس رفت و تحولی ‏بزرگ در تاریخ بودجه نویسی ایران ایجاد کرد. ‏

اول: در سال اول احمدی نژاد براساس سیاست « هر چی داریم خرج می کنیم، وقتی تموم شد ‏قرض می کنیم» سیاست اقتصادی را تعیین کرد. در این سال او موفق شد، بودجه ای سه برابر ‏سالهای قبل را به باد دهد و بعد از اینکه وسط سال تصادفا متوجه شد پولش تمام شده، همه ذخیره ‏ارزی را هم صرف پروژه های عمرانی مانند واردات میوه و دادن وام های بدون برگشت و غیره ‏کرد. در این سال بودجه عملیاتی شد، یعنی احتمالا در حین عملیات لبنان نوشته شد.‏

دوم: در سال دوم احمدی نژاد کل سیستم برنامه ریزی را دگرگون کرد، یعنی کلا درش را گل ‏گرفت. وی سه ماه دیرتر از همیشه بودجه را به مجلس داد و برای نوشتن بودجه به جای استفاده ‏از 350 نفر آدم در شش ماه، از 7 نفر در دو ماه استفاده کرد. مجلس هم بودجه را در عرض نیم ‏ساعت تصویب کرد و حاصل این هماهنگی شگرف، افزایش 5 درصدی تورم و غیره شد و باهنر ‏در همین جریان تبدیل به « آشیل» شده و پاشنه اصولگرایان از جا درآمد.‏

سوم: در سال سوم دولت براساس یک سیاست نوین اقتصادی عمل کرد. این دکترین اقتصادی به ‏نام « اول خرج می کنیم، بعد فکر می کنیم» از پیدایش انسان اولیه تا 150 سال پیش اجرا می شد ‏و سالی چند میلیون نفر بخاطر آن به شهادت می رسیدند. در سال سوم دولت و مجلس به این نتیجه ‏رسیدند که چون مجلس نمی تواند انتقادی روی بودجه بکند، چون دولت به این انتقادات گوش نمی ‏کند و دولت هم بودجه خودش را اجرا نمی کند، ضمنا ممکن است بودجه دولت را وادار کند که ‏طبق برنامه عمل کند و به همین دلیل دولت مشکل پیدا کند، به همین دلیل بودجه امسال بطور ‏خلاصه شده به مجلس ارائه شد.‏

چهارم: اصولا بودجه سال 1387 براساس نیازهای مهم کشور تعیین شده است، مثلا چون 31 ‏درصد جمعیت روستانشین است، احمدی نژاد دیروز اعلام کرد که 40 درصد بودجه برای ‏روستاها احتصاص داده شده است. وی احتمالا در بازدید از شهرها خواهد گفت: ما 80 درصد ‏بودجه را به شهرها اختصاص خواهیم داد. رئیس جمهور پیش بینی کرده است که 45 درصد ‏بودجه صرف جوانان شده و 62 درصد آن به زنان اختصاص یابد، همچنین قرار است 48 درصد ‏بودجه صرف پیرمردها شود و 53 درصد نیز برای کودکان که امیدهای فردا هستند، اختصاص ‏پیدا کند. دولت اعلام کرد امسال چون بودجه خیلی عملیاتی است، احتمالا میزان هزینه های دولت ‏‏215 درصد بودجه و میزان درآمدهای آن 153 درصد باشد. ‏

پنجم: یکی از مهم ترین سیاست های بودجه دولت نهم این است که چون اصولا بودجه برای کنترل ‏رفتارهای اقتصادی دولت است، و دولت نهم قادر به کنترل این رفتارها نیست، به همین دلیل ‏اصولا دولت ترجیح می دهد، بودجه را بعد از سال مالی از روی اقدامات انجام شده تحویل دهد. ‏در همین راستا با توجه به علاقه رئیس مجلس و رهبر نظام به شعر، قرار است بودجه سال آینده ‏در پنج صفحه به شکل قصیده سروده شده و در مجلس دکلمه شود و بحث در مورد بودجه ‏بصورت مشاعره و با گفتن « آه» و « احسنت» و « مرحبا» نظرات مخالف و موافق اعلام شود. ‏

ششم: فعلا همه مسوولان اقتصادی کشور با بودجه موافقند، مثلا باهنر که با همه چیز موافق است، ‏اعلام کرد که « با رویکرد جدید تدوین بودجه موافقم» وی توضیح داد در رویکرد جدید برای ‏بررسی بودجه به نیم ساعت وقت بیشتر احتیاج نیست و نمایندگان می توانند به کارهای مهم ‏دیگری از جمله سخنرانی در حمایت از رئیس جمهور بپردازند. رئیس سابق سازمان مدیریت و ‏برنامه ریزی نیز گفت: « بودجه انقباضی واقعیت ندارد و این بودجه عملیاتی نمی شود.» فاطمه ‏رجبی در یک پاسخ که پس فردا منتشر می شود، ضمن برشمردن خیانت ها و دزدی ها و مفاسد ‏شخصی رئیس سابق سازمان برنامه ریزی و بودجه از آن دفاع خواهد کرد. سپاه پاسداران نیز ‏انتشار این بودجه را یکی از معجزات بزرگ و نشانه حضور امام زمان در برنامه ریزی کشور و ‏بزرگتر از آزادی خرمشهر خواهند دانست. بیژن بیدآباد کارشناس بودجه و اقتصاد نیز اعلام کرد: ‏‏« خطر اسراف در بودجه 87 وجود دارد» بیژن بیدآباد احتمالا تا هفته آینده با مشکل شغلی مواجه ‏خواهد شد. ‏

یکی بیاد کار اینو بده ‏

دیروز احمدی نژاد به خراسان جنوبی رفت تا دور جدید سفرهای تبلیغاتی انتخاباتی خودش را در ‏روستاها و شهرستانها آغاز کند، فعلا از نیویورک به کابل رسیده و از اصفهان به کوشکک. وی ‏در یک سفر سرزده به کوشکک، معلوم نیست چرا سرزده سفر کرده است؟ داغ کرد و درجا ‏تصمیم گرفت که « چهل درصد بودجه را به روستائیان بدهد.» ناظران همراه گفته اند که اول می ‏خواست 40 درصد بودجه را به روستائیان کوشکک بدهد، اما دید برای بقیه سفر چیزی نمی ماند، ‏اعلام کرد 40 درصد بودجه را برای روستائیان می دهد. وی در این روستا مشکل تصمیم گیری ‏برای جنگ را هم حل کرد و گفت: « آمریکا پیام داده که اگر فعالیت اتمی در حد 3000 ‏سانتریفیوژ اورانیوم محدود می شود، برای حل مساله اتمی حاضر به مذاکره ایم، دیگر کشورهای ‏اروپایی هم پذیرفته اند به شرط اینکه ایران آنها را از فعالیت اتمی خود به صورت روزانه مطلع ‏کند.» بعد صدایش را کلفت کرد و جوری که آمریکایی ها بشنوند گفت: « ما این خواسته ها را ‏نمی پذیریم و ایران در مسیر حرکت خود به سمت فعالیت هسته ای کوتاه نخواهد آمد.» فعلا یک ‏موضوع روشن است و آن اینکه اجمدی نژاد اصلا حاضر نیست فرصت طلایی جنگ را از دست ‏بدهد. در همین راستا هم آمریکا با چین برای جلوگیری از دستیابی ایران به خواسته های هسته ای ‏توافق کرد. بوش هم با سارکوزی ملاقات کرد و سارکوزی رسما گفت: « زنده باد آمریکا» شوخی ‏نمی کنم، واقعا همین را گفت. آنگلا مرکل که به نظرم اگر همان آنجلا صدایش می کردند خیلی ‏قشنگ تر بود، گفت که برای تشدید تحریم ایران آماده است. ملکه انگلیس هم دو روز قبل اعلام ‏کرد که با تشدید تحریم ایران موافق است. فعلا به نظرم می آید که صدای قطعنامه تا 15 روز بعد ‏درمی آید. خدا بخیر بگذراند. البته یک مشکل مهم ایران حل شد. هفته قبل موسسات نظرسنجی ‏آمریکایی اعلام کرده بودند که 53 درصد مردم آمریکا با بمباران ایران موافقند. امروز ‏خبرگزاری مهر به نقل از عمه یکی از خبرنگارانش اعلام کرد که « 73 درصد آمریکایی ها با ‏تهدید نظامی ایران مخالفند.» عمه مذکور به نام صغری بیدگلی اعلام کرد که ظاهرا 73 درصد از ‏آمریکایی ها با تهدید ایران مخالفند و می گویند که بدون اینکه تهدید کنیم، بمباران کنیم. البته یکی ‏از منابع دیگر نیز توضیح داد که ظاهرا در ترجمه اشکالی بوجود آمده بود و مترجم خبر قبلی 73 ‏انگلیسی را اشتباها 53 ترجمه کرده بود. ‏

امسال معتاد نشوید

فعلا مشکلات خاصی که در بعضی نقاط کشور وجود داشت، بکلی حل شده است. فقط چند ‏موضوع جزئی مانده است. آیت الله خامنه ای از طرح امنیت اجتماعی پشتیبانی کرد و گفت: ‏‏«نیروی انتظامی طرح امنیت اجتماعی را با قدرت ادامه دهند.» آگاهان توضیح دادند که فعلا از ‏کسی کاری ساخته نیست، بهتر است اگر قرار نیست قضیه را جدی بگیریم، حداقل بخندیم. آیت الله ‏مکارم شیرازی هم گفت: « سفارتخانه های خارجی تا جایی مصونیت دارند که انجام وظیفه کنند ‏نه فعالیت جاسوسی.» وی توضیح نداد که چون فعالیت جاسوسی خیلی از بیرون معلوم نیست ملت ‏های مسلمان آیا موظفند هر سفارتخانه ای را حداقل یک بار بطور سرزده مورد حمله قرار دهند تا ‏اگر مطمئن شدند که در آن جاسوسی نمی شود، به سفارت اجازه کار بدهند یا راهکار دیگری در ‏نظر دارند. این گفته با استقبال وسیع جاسوسان خودمان و با خنده شدید جاسوسان خودشان مواجه ‏شد. در پایان دفتر پیشگیری از اعتیاد بهزیستی اعلام کرد: « چون برای سال آینده اعتبار نداریم، ‏کسی امسال معتاد نشود.» این دفتر گفت: احتمالا برای سال آینده دولت سهمیه بندی جدیدی را در ‏مظر می گیرد که در هر خانواده تعداد مشخصی حق داشته باشند معتاد شوند.‏


از انقلاب تا آزادی چند کیلومتر راه است؟

من فکر می کنم اگر مسوولان مملکت را بفرستیم خارج مشکل دموکراسی در ایران هم حل می ‏شود، چون هر کدام شان وقتی به خارج از ایران می روند، طرفدار آزادی می شوند، اما به محض ‏اینکه وارد کشور می شوند، فورا دستور دستگیری عده ای را می دهند. پورمحمدی، وزیر کشور ‏و اند خلاف های دولت احمدی نژاد در جمع ایرانیان مقیم دهلی نو که از بس علاقه به آزادی ‏داشتند، برای دیدار با پورمحمدی آمده بودند، گفت: « جوامع امروز را نمی توان سانسور یا ‏محصور کرد.» وی پس از سخنرانی گفت: واقعا کار سختی بود، چون با وجود اینکه نمی شد، ‏ولی ما کردیم. از طرف دیگر نمایشگاه مطبوعات نیز افتتاح شد، ولی چون می ترسیدند مطبوعات ‏کشور از آن خبردار شوند، فعلا از ورود مطبوعات به این نمایشگاه جلوگیری شده است. حداد ‏عادل در این نمایشگاه گفت: « مطبوعات ایران آزادند.» سازمان مقابله با حوادث شهر تهران ‏اعلام کرد پس از گفتن این جمله سقف سالن نمایشگاه فرود آمد و به هفت نفر آسیب جزئی و به ‏دوهزار نفر آسیب کلی رسید. حداد عادل به مطبوعات گفت: « مطبوعات پا روی حقیقت نگذارند» ‏در پی اعلام این نظر صدها تن از نویسندگان مطبوعات که پا روی حقیقت گذاشته بودند، پاهای ‏شان را برداشتند، اما به دلیل شنیده شدن صداهای عجیبی که از زیر پای آنها می آمد، حداد عادل ‏گفت: پاتون رو ور ندارین، فشار بدین!‏