‏«آقایان» عزیزند اما در خانه!

نوشابه امیری
نوشابه امیری

در صحنه پر ماجرای سیاست ایران، و در پس همه دودهایی که به راه می افتد تا چشم، چشم را نبیند، موضع گیری ‏روز جمعه آیت الله خامنه ای در مورد سخنان رحیم مشایی و دوست داشتن “ملت اسراییل” و حمایت محمود احمدی نژاد ‏از معاون خود، اگر چه در ظاهر به دو سوی مختلف می رفت، اما در واقع بر یک داستان، تاکید داشت: ساکت! خودمان ‏تصمیم می گیریم.‏

آیت الله علی خامنه ای در نماز جمعه تهران، سخنان رحیم مشایی در باره دوستی با مردم اسرائیل را اشتباه دانست و ‏گفت: “یک نفر پیدا می شود در باره مردمی که در اسرائیل زندگی می کنند، اظهار نظر می کند، البته این اظهار نظر ‏غلطی است. اینکه گفته می شود ما با مردم اسرائیل هم مثل مردم دیگر دنیا دوستیم، این حرف درستی نیست.” و ‏همچنین اینکه “این موضع دولت جمهوری اسلامی هم نیست.“‏

آن هم درست ساعاتی پس از آنکه احمدی نژاد گفته بود: “حرف آقای مشایی حرف دولت است و حرف روشنی است.” ‏حال لابد به روال سی سال گذشته که آقایان حرف های خود را گفته اند و دیگران، هر کس از ظن خود، یار گشته است ‏با این و آن، باید این دو تیتر را مقابل هم گذاشت و نتیجه گرفت که: آقا از رئیس جمهور ناراضیست.‏

من اما می خواهم این بار از ظن تجربه، با این سخنان یارشوم و دیگر جملات کلیدی آقایان خامنه ای و احمدی نژاد را ‏بازخوانی کنم. آیت الله خامنه ای در پس تنبیه کلامی آقای مشایی اما تنبیه همه آن 50 آیت الله عضو مجلس خبرگان، ‏همه آن 200 نماینده مجلس، همه روحانیون مجلس، همه مخالفان رئیس آقای مشایی، یعنی احمدی نژاد را مد نظر ‏دارد. او به نوشته ایسنا “عکس‌العملهای مستمر درباره اظهار نظر غلط درباره مردم اسرائیل را کاری بیهوده‎ ‎و ‏التهاب‌آفرین” می خواند و می گوید: “این حرف غلط تمام شده است و نباید دنبال اینجور‎ ‎مسائل کوچک و پوچ را گرفت ‏و آن را ادامه داد‎.‎‏”‏

به عبارت دیگر: آقای مشایی یک غلطی کرد، اما شماساکت!‏

و این “شما” همان کسانی هستند که محمود احمدی نژاد وقتی از وی نظرش را در باره موضع گیری برخی مراجع ‏تقلید ـ و اتفاقا همگی از جناح راست ـ درباره لزوم برکناری آقای اسفندیار رحیم مشایی می پرسند، به صراحت تعریف ‏شان می کند. او با اشاره به اینکه “برای مراجع احترام قائل است” می افزاید: “تصمیمات دولت مستقل از ‏اظهارنظرهای افراد گرفته می‌شود، حتی اگر آن افراد محترم و عزیز باشند.” ‏

و این لپ کلام است که رهبر جمهوری اسلامی صورت کلی اش را مطرح می کند و رئیس جمهور وی مصداقش را.‏

سخنانی که اگر در روزگاری دیگر توسط کسانی دیگرمطرح می شد، حداقلش راه افتادن کفن پوشانی بود که در دوران ‏آقای احمدی نژاد به دلایل پیدا و ناپیدا، دیگر نه غیرت اسلامی شان به جوش می آید و نه از خاصیت “خودجوشی” ‏شان چیزی باقی مانده است.‏

به دیگر سخن، امروز روزبازگشت “مراجع عزیز” به خانه است. تاریخ مصرف آنان تمام شده. حکومت، رئیس و ‏صاحب دارد و پشتوانه اش هم حزب پادگانی مخفی. این سخن برخلاف گفته برخی به معنای مقابله با روحانیت و شاید ‏در دراز مدت جدایی دین از حکومت نیست؛ برعکس. سخن دقیقا بر سر حکومت دینی است، اما از نوع “یک نفره” ‏اش و با کارپردازی همانان که سخنگویی خویش را در این مقطع به محمود احمدی نژاد سپرده و یک دوره 4 ساله ‏دیگر نیز برایش تدارک دیده اند. دوره ای که قرار است حکومت دینی”یک نفره” به کمک پادگانچی ها و عدلیه چی ‏هایی از نوع سعید مرتضوی، به تمامی استقرار یابد و ته مانده صداهای معترض را نیز در حنجره ها خفه کند. ‏

نه! سخنان آقای احمدی نژاد که به پشتوانه رهبری فقیه ادا می شود، پایان حکومت دینی نیست؛ آغاز سردیست که تنها ‏چراغ آن قرار است در یک جا بسوزد:خانه ولی مطلقه فقیه. هر چند خانه ای که تجربه ایرانی می گوید در آن نیز ‏جنگ، سنگر به سنگر ادامه خواهد یافت؛ شاید وقتی دیگر. ‏