جنگ اوباما در سه جبهه ؟

نویسنده

» مقاله واشنگتن تایمز درباره احتمال حمله به ایران

ارناود دی بورک گریو

برای تأیید بیهودگی جنگ یک تریلیون دلاری عراق، هیچ مثالی بهتر از عکس هایی نیست که صف طولانی تانکرهای حامل بنزین را در حال خروج از عراق و ورود به ایران نشان می دهند.

تصمیم شورای امنیت سازمان ملل برای تشدید تحریم های اقتصادی علیه ایران و تصویب تحریم های آمریکا علیه جاه طلبی های هسته ای ایران توسط باراک اوباما، دولت منفعل عراق را در بلاتکلیفی قرار داده است.

گروه مطالعه عراق تحت رهبری لی اچ هامیلتون دموکرات برجسته و مدیر مرکز بین المللی وودرو ویلسون، و نیز جیمز اِی بیکر مدیر مؤسسه سیاست عمومی در دانشگاه هوستون رایس، در سال 2006 هشدار داده بود ایران پس از خلاص شدن از شر صدام حسین، اکنون نسبت به ایالات متحده صاحب نفوذ بیشتری در عراق است.

تنها تحریمی که می تواند به طور جدی به رژیم نظامی ملاها ضربه وارد کند، تحریم سنگین بنزین است. ایران سرشار از منابع نفتی است اما به دلیل کمبود توان پالایشگاهی، 60 درصد از بنزین مورد نیاز خود را وارد می کند. ضعف حاکمیت در بغداد باعث شده ایران وارد یک معامله مخفیانه واردات بنزین  با عراق شود.

دولت ائتلافی نوری المالکی نخست وزیر عراق، انتخابات ملی مارس گذشته را با فاصله کم 89 در برابر 91 کرسی به رقیب خود واگذار کرد. هر دو حزب از کسب 163 کرسی مورد نظر برای تشکیل دولت مستقل ناتوان ماندند و  مذاکرات بی وقفه هنوز نتوانسته به تشکیل یک دولت ائتلافی منجر شود. درحالیکه بمبگذاران انتحاری نهایت تلاش خود را برای به راه انداختن خشونت های خونبار فرقه ای به خرج می دهند، جوزف بایدن، معاون رئیس جمهور آمریکا هفته پیش برای پنجمین بار به عراق رفت. او از رهبران عراق خواست در اسرع وقت یک دولت با شرکت تمامی احزاب تشکیل دهند.

زمانی بود که صدام حسین دیکتاتور، کارآمدترین سد در برابر جاه طلبی های منطقه ای ایران محسوب می شد. او در سال 1980 به ایران هجوم برد و جنگ هشت ساله ای را به پا کرد که به قیمت جان یک میلیون نفر از دو طرف تمام شد. جوانان ایرانی به عنوان “داوطلبان انتحاری” به جبهه برده  می شدند تا با کلیدهای طلایی رنگ درب بهشت به دور گردنشان، با 72 باکره دیدار کنند. 

کسانی که از ایده اقدام نظامی علیه تأسیسات هسته ای ایران حمایت می کنند، تا کنون تنها در اسرائیل، و نیز نومحافظه کاران کنگره و همفکران آنها در مؤسسات و رسانه ها به چشم می خوردند. اما ظرف هفته های اخیر، تنوع کسانی که نشان دادن ضرب شست نظامی به رژیم دینی- نظامی ایران را اجتناب ناپذیر می شمرند، گسترش یافته و سیاستمداران کمتر مخاصمه طلب و دوستان نظامی شان را نیز دربرگرفته است.

فرماندهان سابق ارتش آمریکا در مناسبت های مختلف اعلام کرده اند که باید نحوه همزیستی با بمب ایرانی را فرابگیریم. این نظیر سخنانی است که هنگام از دست رفتن یکه تازی آمریکا در تصاحب بمب هسته ای و سازش با استالین به زبان آورده می شد. بعدها مائو تسه دون چینی گفته بود در یک جنگ هسته ای، صدها میلیون نفر از مردم خواهند مرد اما پیروزی از آن چین خواهد بود زیرا چند صد میلیون بازمانده خواهد داشت. چین به همان اندازه برای موجودیت ایالات متحده تهدید محسوب می شد که امروز ایران برای اسرائیل تهدید محسوب می شود. 

دریاسالار مایک مولن رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا نیز گاه و بیگاه جانب احتیاط را نگه داشته است. رؤسای ستاد مشترک و فرماندهان سابق بهتر از اکثر کارشناسان می دانند که ایران صاحب توانمندی های قابل توجه تلافی جویانه در نبرد نامنظم در نقاط مختلف است: درتنگه هرمز که معبر 25 درصد ترافیک نفتی دنیاست، در بحرین که محل استقرار ناوگان پنجم دریایی آمریکاست و دو سوم جمعیتش را شیعیان تشکیل داده اند، در دوبی که محل زندگی 400هزار ایرانی است و تعداد زیادی از آنها را نیز “عوامل مخفی” و یا متمایل به ایران تشکیل می دهند، در قطر که اکنون ثروتمندترین کشور دنیا با درآمد سرانه 78هزار  دلار و محل استقرار مرکز فرماندهی نظامی آمریکاست اما منابع گاز طبیعی آن در تیررس موشک های کوتاه برد ایران است و سرانجام در عربستان سعودی که ترمینال راس تنوره و میداین نفتی آن همگی در معرض خرابکاری و موشک پرانی ایران است.  

حاکمان عرب در خلیج فارس و سایر حکمرانان عربی رسماً و با قدرت مخالف هرگونه حمله نظامی اسرائیل یا ایالات متحده علیه تأسیسات هسته ای ایران هستند. اما این مخالفت با سرعت در حال محو شدن است.

یوسف القطیبه سفیر امارات متحده عربی در آمریکا طی سخنان هفته گشته خود در مؤسسه آسپن در کلرادو به طور علنی گفت: “من فکر می کنم علیرغم تجارت گسترده مان با ایران که نزدیک به 12 میلیارد دلار است و عواقبی که در پیش خواهد بود، از جمله اعتراضات مردم ناخشنود از حمله یک کشور خارجی به یک کشور مسلمان،  این اتفاق به هرحال خواهد افتاد.”

وی افزود: “اگر از من بپرسید آیا مایل هستم با این مشکلات سر کنم و یا به زندگی با یک ایران هسته ای تن بدهم، جواب من هنوز همان(حمله به ایران) است. ما نمی توانیم با یک ایران هسته ای زندگی کنیم.” این سخنان بعداً تکذیب شدند. یکی از رهبران عربی سابق و نزدیک به رهبران فعلی عرب به طور خصوصی در 6 ژوئیه به خبرنگار این نشریه گفت: «رهبران هر شش کشور خلیج فارس اکنون مایلند ایران از صحنه فعالیت های هسته ای حذف شود و همگی آنها می دانند تحریم ها کارآیی ندارند.”

چاک راب سناتور سابق و ژنرال چارلز اف والد فرماده هوایی در گشایش جلسه دفاع از آزادی در اکتبر 2001 گفتند اکنون زمان تدارک توانمندی حمله نظامی ایالات متحده فرا رسیده است. “تحریم ها فقط در کنار تدارک علنی برای حمله نظامی به عنوان آخرین راه حل، می توانند مؤثر باشند… تضعیف آشکار احتمال حمله نظامی، موضع ما در برابر تهران را ضعیف کرده و دستیابی به یک راه حل صلح جویانه را غیرمحتمل تر کرده است.”

تردید و وسوسه اوباما در مواجه با ایران به سرعت افزایش خواهد یافت و او به این نتیجه رسیده که افغانستان تا جایی که چشم کار می کند، همچنان کانون ملتهبی خواهد بود. با وجود افغانستان که اوضاع آن در حال وخیم تر شدن است و نمایش نظامی عراق که با خشونت های فرقه ای آمیخته است، بمباران ایران می تواند جبهه سومی را در مقابل اوباما باز کند و شانس او برای راضی نگهداشتن هر دو مجلس آمریکا را فراهم کند.

 

منبع: واشنگتن تایمز- 12 ژوئیه