برگزاری رفراندوم در مورد پرونده هسته ای

نویسنده
آرش معتمد

» پیشنهاد عبدالله نوری در دیدار با دانشجویان:

عبدالله نوری، وزیر کشور دوران اصلاحات در دیدار با گروهی از فعالان دانشگاهی کشور ضمن تاکید بر لزوم تشکیل “اتاق فکر اصلاح طلبان” و “پیوند و اشتراک جنبش سبز و جریان اصلاحی” خواستار آن شد که “جریان اصلاحات به صورت شفاف اعلام کند که با بسیاری از مدیریت های غلط و عملکردها که باعث بوجود آمدن وضعیت بحرانی امروز شده مخالف است”. وی همچنین با اشاره به اینکه “راهبرد ما باید نجات کشور از بحران باشد” خواستار تصمیم گیری مردم درباره پرونده هسته ای شد.

گروهی از فعالان دانشگاهی کشور از انجمن ها و جنبش های دانشجویی در منزل عبدالله نوری گرد هم آمدند و درباره دغدغه‌ها، نگرانی‌ها، خطرها و افق‌های پیش روی مردم به گفت و گو و تبادل نظر با وی پرداختند.در این دیدار که بیش از 3 ساعت به طول انجامید، مطالبی درباره‌ “اتاق فکر اصلاح‌طلبان”، “پیوند و اشتراک جنبش سبز و جریان اصلاحی”، “اولویت‌بندی مسایل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور”، “یاد در حصر شدگان و در حبس ماندگان جنبش سبز و ضرورت دلجویی از خانواده‌های آنان”، “پرونده‌ هسته‌ای” و “لزوم داشتن برنامه و هدف های مشخص از سوی اصلاح طلبان” مطرح شد.

عبدالله نوری پس از شنیدن نظرها و دیدگاه‌های جریان‌های سیاسی و دانشجویی حاضر در این نشست، ضمن ابراز نگرانی نسبت به وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم و تهدیدات خارجی علیه امنیت ملی، در توضیح ایده خود برای تشکیل اتاق فکر اصلاح طلبان تاکید کرد که تشکیل این نهاد در راستای بحث انتخابات ریاست جمهوری نیست، گرچه این موضوع هم می تواند یکی از مباحث آن باشد.

 

اتاق فکر اصلاحات

عبدالله نوری با اشاره به بحث تشکیل اتاق فکر اصلاح طلبان گفت: “این پیشنهاد بیشتر جهت خروج اصلاح طلبان و بدنه اجتماعی حامی اصلاحات و جنبش سبز از حالت یأس و از هم گسیختگی و تلاش برای برنامه ریزی، بازسازی و انسجام، جهت حرکتی منطقی و منطبق با شرایط موجود می باشد. همچنین این نهاد باید دارای سازوکاری باشد که بتواند همه یا اکثریت جریانات اصلاح طلب را در دل خود جای دهد و به صورت مؤثر از آنها در روند تصمیم گیری استفاده کند.”

وی در توضیح بیشتر این موضوع افزود: “این پیشنهاد تاکنون شکل اجرایی پیدا نکرده است و از آنجایی که این پیشنهاد را بنده مطرح کردم این تلقی به وجود آمده است که تشکیل آن ناظر به کاندیداتوری من در انتخابات ریاست جمهوری است و یا قرار است که من محور آن باشم. البته من هم با برخی دوستان جلساتی در این زمینه داشته ام، ولی این به معنای تشکیل اتاق فکر و تعیین اعضای آن نیست. کما اینکه دیگر دوستان اصلاح طلب نیز قطعا جلسات جداگانه‏ای دارند. مهم این است که بتوان از خلال این جلسات و فعالیت‏ها به سازوکاری رسید که در آن افکار و اشخاص مختلفی که خود را ذیل اصلاح طلبی تعریف می‏کنند دور هم جمع شوند و با ایجاد فضای بحث سازنده در ارتباط با مسائل گوناگون به گفتگو بپردازند تا بتوانند در موضوعات مختلف به نظری دست یابند که به برآیند افکار موجود در جبهه اصلاحات نزدیک باشد.”

عبدالله نوری در ادامه گفت: “شاید یکی از موانع جدی تشکیل این نهاد، احساس هراس از برخورد دستگاه­های امنیتی با اعضای آن باشد، ولی به نظر می رسد دست روی دست گذاشتن و به تعویق انداختن آن با این گونه دلایل به نوعی توجیه بی عملی خود، در پوشش انداختن تقصیر بر گردن حکومت است. بی تردید تشکیل این نهاد نخستین گام در تبیین مواضع جبهه اصلاحات در موضوعات مهم و بنیادین است و برنامه ریزی و تدوین استراتژی اصلاحات باید بدون توجه به حاشیه ها صورت گیرد و گرنه هرگز عملی نخواهد شد. حتی با فرض برخوردهای امنیتی با موضوع هم نمی توان از انجام آن خودداری کرد. هرگاه اصلاح طلبان در ارتباط با مسایل گوناگون کشور مواضع روشن، شفاف، دقیق، معقول و معتدلی داشته باشند و تحت تأثیر فضاسازی ها و بازی های رسانه ایی افراطیون جریان حاکم و نیز طرفداران براندازی قرار نگیرند به مرور این نظرات جایگاه خود را در جامعه پیدا خواهد کرد و چه بسا حاکمیت هم از این نظرات بهره برداری کند و در مقام عمل به آن توجه نشان دهد. در این صورت مطلوب اصلاح طلبان حاصل شده است چرا که خواست آنان همواره باید این باشد که در عرصه های مختلف، امور سر و سامان پیدا کند و مشکلات مردم بر طرف شود اگر چه به دست دیگران صورت پذیرد.”

وی همچنین افزود: “جریان اصلاحات به تبیین مواضع و دیدگاه ها در زمینه های مختلف نیاز دارد و افزون بر پرداختن به مسائل مهمی از قبیل بحث آزادی زندانیان سیاسی و رفع حصر عزیزان بزرگوار جناب آقای کروبی و جناب مهندس موسوی لازم است به مسایل و مشکلات گوناگون عموم مردم نیز توجه داشته باشد و در زمینه های مختلف برنامه های عملی برای برون رفت از مشکلات ارائه دهد و به مردم به صورت شفاف اعلام کند که با بسیاری از مدیریت های غلط و عملکردها که باعث بوجود آمدن وضعیت بحرانی امروز شده مخالف است. باید برنامه و گفتمان اصلاحات را بر اساس مشکلات و دغدغه های امروز ایران با مردم در میان گذاشت و نگران از تخریب و شماتت جریان های مقابل نبود و از نقدها، اهانت ها، تهمت ها و تفرقه افکنی ها واهمه نداشت و مطمئن بود که در زمان مناسب نتیجه خواهد داد.”

 

بدبینی نسبت به روحانیت و انباشت نفرت عمومی

وی در ادامه متذکر شد: “حبس زندانیان سیاسی و حصر آقایان موسوی و کروبی مسئله بسیار مهمی است که تا آزادی این عزیزان فراموش نخواهد شد. مشکلات و تبعات روحی و جسمی و محدودیت های ایجاد شده برای زندانیان سیاسی و خانواده های آنها مگر میتواند فراموش شود؟ بر اساس معیارهای دینی و اخلاقی که ما به آن باور داریم اثر وضعی اینگونه رفتارها گریبان همه را خواهد گرفت و اهمیت این مساله انکار ناپذیر است لکن مسایل عمومی کشور تنها به این امور محدود نمی­شود.مسایل عمومی کشور ناظر به زندگی و دار و ندار 75 میلیون انسان است نه یک جریان سیاسی، بنابراین فعالان سیاسی اصلاح طلب نمی توانند به مسایل عموم مردم در زمینه های گوناگون و رشد و توسعه کشور بی توجه باشند و بین خود و جامعه فاصله بیاندازند. وقتی از مردم صحبت میکنیم یعنی تمام اقشار مختلفی که در گوشه گوشه ایران در روستاها و شهرها با تنوعی بسیار در آداب، رسوم، دین، مذهب و قومیت با انبوهی از مشکلات خاص خودشان روبرو هستند، نه صرفا یک جمع سیاسی به همراه نگرانی های خاص آنها و نه طبقه ای از مردم که در تهران و یا شهرهای بزرگ زندگی میکنند. بنابراین باید فعالان سیاسی اصلاح طلب و جنبش سبز به مسایل، مشکلات و نگرانی های تمام مردم ایران در زمینه های گوناگون و همچنین رشد و توسعه همه جانبه ی کشور توجه کنند و بین خود و جامعه خصوصا طبقات محروم و مستضعف فاصله نیندازند. مردمی که برای اداره روزمره زندگی در تنگنا هستند و هر روز بر مشکلات آنها افزوده میشود، بیکاری و گرانی رمق شان را گرفته و نگران آتیه مبهم خود و فرزندان شان هستند. همین مسایل است که موج گسترده ای از نارضایتی در اقشار مختلف جامعه پدید می آورد و بدبینی نسبت به دین و روحانیت و انباشت نفرت عمومی را در پی دارد.”

 

رسانه ها و مطبوعات آزاد، مستقل و منتقد

نوری آنگاه به نقادی جریان اصلاحات پرداخت و توصیه های خود را در این باره چنین بیان داشت: “اصلاح طلبان در بیان و پیگیری دغدغه ها و حساسیت های خود باید توجه داشته باشند که برخی از موضوعات و مباحثی که برای آنها بسیار مهم است ممکن است برای بسیاری از مردم دراولویت نباشد، به طور مثال ایجاد شرایط امن برای توسعه و رشد رسانه ها و مطبوعات مستقل و آزاد بسیار با اهمیت است ولی برای گروهی از مردم که گرفتار فقر و مشکلات گوناگون هستند و زیر فشار تورم و گرانی روزگار بسیار سختی می گذرانند، مشکلات معیشتی، موضوع درآمد و هزینه های روزمره در اولویت است، گر چه ممکن است ریشه و علت این تورم و گرانی لجام گسیخته سوءمدیریت باشد و اصلی ترین راه چاره، جلوگیری و برطرف شدن این مشکلات وجود رسانه ها و مطبوعات آزاد، مستقل و منتقد باشد که با آزادی عمل بتوانند بر عملکرد مسئولان نظارت کنند و جلوی تصمیم گیری های خلاف منافع ملی را بگیرند. در این راستا اصلاح طلبان باید ارتباط گسترده تر با طبقات محروم و گرفتار جامعه داشته باشند و با توجه به نیازها و مشکلات آنان دغدغه ها و راه حل های خود را تبیین کنند.”

 

عبدالله نوری در تبیین جایگاه اصلاح طلبان به عنوان نیروی موثر و توانمند جهت ارائه برنامه ای مدون برای اداره کشور و رفع مشکلات فراوان موجود گفت: “در اینجا تذکری هم به خودمان بدهم. واقعا تا چه حد به مشکلات اقشار فرودست و رنج دیده جامعه حساسیت نشان می دهیم؟ اصلاح طلبان باید به توانمند سازی همه جانبه مردم فرودست حساس باشند و برای آن فکر و برنامه مشخص داشته باشند. نکند خدای ناکرده مردم رنج دیده گمان کنند ما مشغول پرداختن به اختلافات با حاکمیت و علاقمند به ورود به قدرت هستیم و آنها را در گرداب مشکلاتشان فراموش کرده ایم؟ در شرایط کنونی بیان مباحث نظری جهت تقویت مبانی فکری اصلاحات و ارتقاء سطح آگاهی جامعه و در کنار آن پرداختن به مسائل و مشکلات معیشتی، اقتصادی، فرهنگی، اعتقادی و اجتماعی موجب نزدیکی و همدلی بیشتر مردم و اصلاح طلبان خواهد شد. جریان اصلاحات باید به جامعه بگوید که اولویتش در مسایل روز چیست و مردم احساس کنند و مطمئن شوند که اولویت و دغدغه اصلاح طلبان با اکثریت مردم یکی می باشد. به هر حال اگر هم روزی بحث اقدام و عمل باشد، این عمل ریشه در همین گفتار و اولویت بندی امروز خواهد داشت و چون برآمده از خواست و اولویت های مردم می باشد آنها نیز با علاقه و دلسوزی حمایت می کنند.”

 

 انرژی صلح آمیز هسته ای

عبدالله نوری سپس با اشاره به شرایط پیش آمده در پرونده هسته ای گفت: “راهبرد ایران در برخورد با این موضوع باید واقع بینانه و با توجه به منافع ملی و پرهیز از واکنش های احساسی باشد. در این راستا باید از نظرات کارشناسان برای حل مشکل بهره گرفت و برای برون رفت از بحران چاره اندیشی کرد. نشستن و نقد کردن رفتار تبعیض آمیز قدرت های بزرگ چه مشکلی از ما حل می­کند و مگر از آنان جز تعقیب منافع و افزایش قدرت شان انتظاری هست؟ مع الاسف در روابط بین الملل، قدرت و منافع ملی عناصر تعیین کننده اند و دولت ها در دستیابی به منافع خود چندان پروای اخلاق ندارند و در مواقع لزوم از حیله و نیرنگ فروگذاری نمی کنند، بنابراین هر دولتی در روابط خود با دیگر دولت ها نیازمند توجه به این اصل است. پروژه ی جنگ ستارگان به نظر برخی از آگاهان دامی بود برای اضمحلال شوروی، به شکلی که شوروی وارد رقابت نابرابر با پروژه پرهزینه جنگ ستارگان آمریکا شد و نهایتا اکثر منابع مادی و معنوی خود را برای پیروزی در این میدان که توسط رقیب ترتیب داده شده بود گذاشت ولی نتیجه ای جز عقب افتادگی از رقبا و فروپاشی، برای شوروی دربر نداشت. آیا هیچ اندیشیده ایم که نکند روش اتخاذ شده توسط غرب در ارتباط با برنامه هسته ای هم دامی برای آسیب رساندن به ایران باشد؟ در این صورت تصمیم گیری و راهبرد ما باید نجات کشور باشد و نه فدا کردن همه منافع به پای مسئله هسته­ای. داشتن انرژی صلح آمیز هسته ای و دراختیار داشتن دانش و فن آوری آن طبق قوانین بین الملل از حقوق بدیهی و قطعی ماست لکن نباید مشکلات زندگی مردم را دست کم بگیریم و بگذاریم از طریق یک مسئله، اگر چه مهم، تمامی منافع ملی ما در معرض تهدید قرار گیرد. بر اساس برخی از گزارش ها، خسارت ایران از کاهش قیمت نفت حدود یک چهارم در آمدش تا چند ماه قبل است و پس از تشدید تحریم‏ها و کاهش فروش نفت نیز رقم قابل توجهی از درآمد ایران کاسته خواهد شد. مشخص است که در این شرایط کشوری با جمعیت انبوه و با گستره جغرافیایی ایران و با تدابیر فعلی دچار آسیب جدی در زمینه های گوناگون زیربنایی و روبنایی خواهد شد، زیرا با توجه به سهم عمده نفت در درآمد ملی با کاهش قیمت نفت و همچنین محدود شدن فروش نفت مملکت با کسری بودجه شدید دچار خواهد شد. چنانچه بودجه کشور آسیب ببیند همه بخشها از تولید و معیشت مردم گرفته تا بهداشت و درمان تا بخش آموزش و امور زیربنایی و حتی در نهایت بخش دفاع و امنیت آسیب خواهد دید. بنابراین اگر بتوان با جلوگیری از کاهش میلیاردها دلار از درآمد ماهانه نفتی ایران که می­تواند چرخ زندگی میلیونها نفر را به گردش در آورد و با مدیریت درست و برنامه ریزی متقن و کارشناسانه اقتصاد کشور را از فروپاشی و ورشکستگی نجات داد، چرا اقدام نشود؟”

عبدالله نوری با بیان اینکه تصمیم‏گیری درست باید به موقع انجام شود تا بتواند ثمر بخش باشد گفت: “تصمیم درست اگر دیر اتخاذ شود دیگر چندان تاثیر نخواهد داشت و یا اگر هم موثر باشد نمی‏توان خسارت‏های دیرکرد آن را نادیده گرفت. ما بارها در وضعیتهای بغرنج و یا بحرانی قرار گرفته ایم و برای جلوگیری از خسارت بیشتر و برون رفت از شرایط پیش آمده تغییر مسیر داده ایم و گرنه ناگزیر از تحمل آسیب های سنگین تر می­شدیم. در مساله تسخیر سفارت آمریکا با توجه به هزینه ها و پیامدهای آن در نهایت به حل آن از راه دیپلماتیک تصمیم گرفته شد. در ارتباط با جنگ هشت ساله و شعارها ی حماسی مانند راه قدس از کربلا می‏گذرد، جنگ جنگ تا پیروزی و یا جنگ جنگ تا رفع فتنه هنگامی که نظرات کارشناسان، ادامه جنگ را همراه با خسارات فراوان و جبران ناپذیر دانست پایان جنگ و موافقت با پذیرش قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت اعلام شد. در سال ۶۶ به دلیل کشتار وحشیانه زائران ایرانی و با توجه به اینکه عواطف میلیون ها ایرانی جریحه دار شده بود روابط جمهوری اسلامی ایران با دولت عربستان تیره شد، حتی در آن شرایط پیش آمده بیان شد اگر از صدام و دولت بعث عراق بتوان گذشت از آل سعود نمیتوان گذشت اما بعد از چند سال ایران به این نتیجه رسید که ادامه دادن به این وضعیت نفعی برای ایران ندارد به همین دلیل به سمت حل مشکلات و تغییر موضع حرکت کرد و دوباره روابط برقرار شد. اکنون هم آسیب‏ها، زیانها و فشارهایی که به بهانه ی پرونده هسته‏ای به ایران وارد می شود از حد گذشته است و حکومت باید برای خروج از این بن بست به یک تصمیم منطقی و مدبرانه که حافظ منافع کلی کشور باشد برسد. اگر قرار است بر سر مسئله توانمندی هسته ای که یکی ازحقوق ملت ماست، دیگر حقوق آن تضییع شود باید در مورد اصل و پیامدهای این برنامه درست اندیشید.”

وی در ادامه افزود: “همیشه تصمیم به موقع گرفتن از اهمیت فوق العاده برخوردار است و اگر زمان آن گذشت و پس از مدتی به ناچار همان تصمیم قبلی اتخاذ شد فرصت های مهمی از دست رفته است و شاید نتوان نتیجه قبلی را هم گرفت، چه بسا مانند همین افزایش ناگهانی نرخ ارز شوک خاصی هم به جامعه وارد کند. مثلا در ارتباط با معاملات نفتی، چنانچه خریداران رسمی یکی پس از دیگری از دست بروند معلوم نیست حتی در صورت پذیرش قطعنامه های شورای امنیت و شرایط غرب دیگر خریداران رسمی به سوی ایران بیایند.”

 

رفراندوم هسته ای

عبدالله نوری سپس با یادآوری ضرورت بهره بردن از نظرات کارشناسانه افزود: “در ارتباط با موضوع هسته ای و انتخاب مناسب ترین تصمیم ممکن در شرایط کنونی مصلحت کشور ایجاب میکند از کارشناسان علوم سیاسی و روابط بین الملل، اقتصاددانان، سیاسیون و همه صاحب نظران و دلسوزانی که قلبشان برای ایران می­تپد نظرخواهی شود. من فکر می­کنم با انجام همین نظرخواهی حتی از زندانیان سیاسی یکی از مهمترین گامها برای ایجاد وحدت می­تواند برداشته شود. از این گذشته همچنان که امیر مومنان (ع) به مالک اشتر توصیه کرده اند تصمیم گیری باید بر مبنای رضایت عموم باشد، در قانون اساسی نیز برگزاری رفراندوم به عنوان راه کاری برای موضوعات مهم و سرنوشت ساز پیش بینی شده است، مناسب است که ابتدا کارشناسان مختلف بدون گزینش های سیاسی و جناحی با مردم در خصوص نقاط مثبت و منفی ادامه چالش هسته ای با غرب و امتیازها و محدودیت هایی که ادامه آن در پیش خواهد داشت صحبت کنند و مردم درباره ی چگونگی تصمیم در خصوص مناقشه موجود میان ایران و غرب نظر نهایی را اعلام نمایند.”

او در جمع بندی سخنان اش پیرامون پرونده ی هسته ای اظهار کرد: “هر کس رقیب و یا دشمن را دست کم نگیرد و بر اساس محاسبه درست از توان وی خود را آماده کند ممکن است در مقابله با آن پیروز شود. با خیال بافی و سرسختی غیر مدبرانه هم نمی توان بر رقیب و یا دشمن پیروز شد. در ارزیابی فرصت ها و امکانات خود و همچنین توان و قدرت طرف مقابل باید واقع گرا بود و از افراط و تفریط پرهیز کرد. باید نقاط قوت و ضعف طرف مقابل حتی اگر حیوان درنده در بیابان باشد را دانست و برای مقابله با آن در جهت حفظ حیات خود اقدام کرد نه اینکه در دام او گرفتار شد.”

 

زندانیان بیگناه و خانواده های داغدار

نوری در فراز دیگری از سخنانش به نقش اخلاق در سیاست پرداخت و اهمیت رعایت اصول اخلاقی در برخورد با مخالفان و متهمان را یاد آور شد: “از دیدگاه دینی اعمال و رفتارهای غیراخلاقی هر چند ممکن است در کوتاه مدت موفقیت هایی در پی داشته باشند ولی در نهایت آثار وضعی آن گریبانگیر خواهد شد. شاید وضعیت بغرنجی که مملکت در حال حاضر گرفتار آن شده است، نتیجه عدم رعایت اصول اخلاقی در بازی های سیاسی باشد. باید به آثار وضعی کارهایمان هم نظر داشته باشیم و به این بیندیشیم که نکند اتفاقاتی که می­افتد ناشی از مثلا آه و ناله فلان مادر، همسر ویا فرزند زندانی بیگناه و یا خانواده های داغدار و امثال آن باشد.”

 

جدایی اصلاح طلبان از جنبش سبز

عبدالله نوری در ادامه این جلسه بار دیگر بر همپوشانی میان جنبش سبز و جریان اصلاحات تاکید و جداسازی این دو از یکدیگر را یک اشتباه سیاسی ارزیابی کرد: “جدایی اصلاح طلبان از جنبش سبز از سوی دو گروه مطرح می شود، نخست کسانی که در ذهن خود این جنبش را حرکتی افراطی فرض می‏کنند که البته با توجه به طیف گسترده ای از افراد و گروه هایی که در این جنبش وجود دارند، نمی توان وجود رفتار های افراطی را به کل انکار کرد اما متهم کردن کلیت جنبش سبز به افراطی یا براندازانه بودن، داوری نادرستی است. گروه دوم کسانی که تصور می کنند تنها دغدغه اصلاح طلبان بازگشت به قدرت است و آنان را به سازش کاری و مماشات متهم می­ کنند. این برداشت نیز درست نیست زیرا اصلاح طلبی ضرورتا با کوشش برای ورود به حکومت تلازم ندارد، بلکه ویژگی اصلی آن پرهیز از خشونت و تندوری در ایجاد دگرگونی سیاسی است.”

وی سپس در توضیح دلایل خود برای این دیدگاه از میرحسین موسوی و مهدی کروبی به عنوان رهبران جنبش سبز به عنوان اشخاصی یاد کرد که از همان ابتدای شکل گیری این جنبش تا زمانی که گرفتار حصر شدند، به لحاظ فکری و عملی افرادی معتدل بودند، مواضع معقولی داشتند و خواهان اجرای همه اصول قانون اساسی بودند.

عبدالله نوری در تحلیل عملکرد میرحسین موسوی در دوران انتخابات سال 88 در این زمینه افزود: “ایشان خیلی از منتقدین حاکمیت را وارد سازوکار انتخاباتی خود نکرد و در مقابل به بسیاری از اصولگرایان معتدل در آن زمان اجازه فعالیت در ستاد خود را داد. وی فردی وارسته و به لحاظ دینی و انقلابی بسیار معتقد و پایبند به اصول دین و انقلاب است همانگونه که آقای کروبی نیز چنین اند. در واقع می‏توان گفت بسیاری از چهره‏های اصلاح طلب به لحاظ مطالباتی که داشتند جلوتر از این بزرگواران بودند.”

وی ادامه داد: “برداشت من از جنبش سبز و اصلاحات دوگانگی و افتراق نیست و این دو در راستای یکدیگرند، بنابراین به نظر می رسد اگر اتاق فکر اصلاحات تشکیل شود باید تا جای ممکن همه ی شخصیت‏ها و صاحب نظران این دو طیف را در برگیرد، چرا که به هر حال هر شخص، تفکر و حرکتی هم نقطه منفی دارد و هم مثبت. مهم این است که بتوان در یک سازوکار مشخص این نقطه نظرات متفاوت را به یک روند سازنده که برآیند نظر جمع است تبدیل کرد.”

 

تدوین برنامه اصلاحات

وی در قسمت دیگری از سخنان خود گفت: “تدوین و تبین برنامه اصلاحات باید به گونه ای انجام شود که با توجه به اصل دفع حداقلی و جذب حداکثری نه تنها ریزشی در پایگاه اجتماعی اصلاحات به وجود نیاید که تا حد امکان آن را گسترش دهد. در این راستا بدون بحث و مشورت و تجمیع نظرات اصلاح طلبان، یک ایده و یا یک نظر به عنوان نظر غالب و قطعی مطرح نگردد و وقتی اکثریت مجوعه ی اصلاح طلبان به نظری رسیدند، آن نظر به عنوان توافق نهایی پذیرفته و تمکین شود. پرهیز از اصرار و پافشاری بر مواضع فردی و یا حزبی برای دستیابی به توافق جمعی یک ضرورت است. در این راستا باید از متهم کردن یکدیگر به سازشکاری و امثال آن که موجب خودسانسوری در نشست های نظری، فکری و اجرایی دوستان خواهد شد، پرهیز کرد و نقد پذیری را یکی از اصول ارزشی در میان اصلاح طلبان قرار داد. در این اصل مهم نخبگان، فعالان و حامیان اصلاحات و جنبش سبز باید بسیار هوشیار باشند تا با احترام به نظرات گوناگون در دام تفرقه افکنی های جریانات مختلف سیاسی گرفتار نشوند زیرا تفرقه و هراس از کار جمعی عامل بسیاری از عدم موفقیت ها در جبهه اصلاحات می باشد و در مقابل وحدت و همدلی اصلاح طلبان و جنبش سبز یکی از نگرانی های اصلی مخالفان است.”

نوری در پایان وجود انصاف در داوری و تصمیم گیری‏های سیاسی را یکی از پایه‏های اصلاح طلبی واقعی بر شمرد و بر لزوم تعمیق اخلاق در رفتار سیاسی اصلاح طلبان تاکید کرد و گفت: “بنیاد اخلاق بر اصل انصاف استوار است و خداوند بر همین اساس می فرماید «بد رفتاری یک گروه، شما را به بی عدالتی وادار نکند» بنابراین همان­گونه که ما از حکومت انتظار انصاف داریم، باید خود نیز در قبال حکومت انصاف داشته باشیم. حتی رفتار غیر منصفانه حکومت دلیلی نمی‏شود که ما انصاف را کنار بگذاریم و بر اساس آن عمل نکنیم. اگر حکومت را به دلیل تندروی در برخورد با مخالفان خود مورد انتقاد قرار می­دهیم خود نباید از جاده اعتدال خارج شویم و شبیه آن باشیم. ناسزا را نباید با ناسزا گویی جواب دهیم، بلکه برای پاسخگویی به تخریب‏ها باید حق را بگوییم. باید بتوان فضای تندروی را به نفع جریان اصلاحات کنترل کرد. به هر حال جریان مقابل از تندروی و افراط به نفع خودش بهره برداری می­کند و دامن زدن به این تندروی‏ها کار اصلاح طلب ها را سخت خواهد کرد. تندروی نه تنها انسان را به واقعیت نزدیک نمی‏کند که باعث می‏شود به مرور زمان کمتر و کمتر بتوان واقعیت را تشخیص داد. ما باید همواره فاصله خود را با گروه‏های برانداز و کسانی که برای تغییر در ایران چشم به نیروی خارجی و دولت‏های بیگانه دارند حفظ کنیم. راهبرد ما راهبرد تغییرات آرام از درون است و برای ایجاد تغییر و اصلاح به هر روشی متوسل نخواهیم شد.”

در این دیدارهم چنین برخی از فعالان دانشجویی، به بیان نقطه نظرات خود پرداختند. یکی از حاضران گفت: “طراحی اتاق فکر باید به شکلی باشد که در آن بدنه‌ی اصلی جنبش سبز که بیش‌ترین هزینه‌ها را پرداخت کرده‌اند نیز دیده شوند.”

تاکید بر هم پوشانی جنبش سبز و جریان اصلاحات و انتقاد از مواضعی که این دو را جدا می کنند، التزام به گفتمان میرحسین موسوی و مهدی کروبی، انتقاد از بی توجهی به وضعیت زندانیان سیاسی و لزوم توجه به مسائل مربوط به قومیت ها نیز از دیگر موارد طرح شده در این جلسه بود. دانشجویان همچنین ضمن تشریح وضعیت وخیم دانشگاهها از فشارهای وارده به دانشجویان و محرومیت آنها از حقوق بدیهی مانند حق آزادی بیان و حق تحصیل انتقاد کردند. انتقاد از کم کاری و حضور کم رنگ عبدالله نوری در صحنه های سیاسی و اجتماعی نیز از دیگر موارد طرح شده در این نشست بود.