محمود اکونومی

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

البته ممکن است بعضی از مردم از اینکه منافع شان را از دست داده، یال مثلا غارتگر بوده اند و احمدی نژاد، جلوی غارتگری آنها را گرفته، و یا کسانی کارهای توپس غارتگرانه داشته اند که آن را از دست داده، و درست برعکس کسانی هستند که کارهایی در کابینه احمدی نژاد گیرشان آمده که عمرا و نه تنها در هیچ کابینه ای چنین کاری گیرشان نمی آمد، بلکه اصلا چنین کارهایی وجود نداشت، و احمدی نژاد چنین کارهایی را اختراع کرد. به برخی از این کارها توجه کنید:

نامه نویس: شاغلین حداقل شش میلیون نفر، درآمد متوسط 200 هزار تومان، این افراد یک کاغذ را تا می کنند و در یک پاکت می گذارند و روی آن اسم رئیس جمهور را می نویسند و آن را به یک وانت تحویل می دهند و پول شان را می گیرند. فرقی نمی کند که خواسته آنها چه باشد یا چه چیزی نوشته باشند. اصولا کسی داخل این پاکت ها را نگاه نمی کند.

نامه سواکن: شاغلین حداقل سی هزار نفر، درآمد متوسط 600 هزار تومان، کار این افراد متفاوت است، کاغذ پخش کن، نامه گیر، سرکیسه نامه نگهدار، نامه وانت گذار، نامه ریز( امه ها را از پاکت در می آورند و در انبار می ریزند)، نامه سوا کن( از روی وزن نامه می فهمند که باید پول بفرستند، یا جواب بدهند)، آدرس نویس، پول توی پاکت گذار، نامه به ادارات فرست، تمبرخیس کن، تمبر چسبان، نامه به کیسه ریز، نامه فرست. مسوول این بخش در آرادان چنان که در فیلم “نامه ای به رییس جمهور” ساخته روزنامه نگار کانادائی پیتر کو دیدیم دست کم دویست کارمند زن و مرد داشت و خودش قیافه ای داشت مانند سعید مرتضوی، حالا خودتان شهرهای بزرگ را حدس بزنید.

نامه نگار: شاغلین حداقل دویست نفر از نویسندگان شاخ شکسته، این افراد نامه های پیامبر در صدر اسلام را برمی دارند، جای گیرنده را اوباما، یا مرکل یا بلر می نویسند، و به جای نام پیامبر نام احمدی نژاد را می گذارند. تایپ کن نامه، مترجم به همه زبان ها [البته با کمک دیکشنری و تلفن به دختر عموجان که سال اول ترجمه در دانشگاه آزاد است[، ارسال کننده به وزارت خارجه، کارمند نامه رسان به محل مذکور، حامل نامه و خانواده برای رساندن نامه به افراد مهم.( توضیح: چون جوابی گرفته نمی شود پیگیری لازم ندارد.)

سبز پاک کن: شاغلین حداقل ده هزار نفر، درآمد متوسط ماهی یک میلیون تومان، این افراد نسبت به رنگ سبز حساسیت دارند و هر جا رنگ سبز ببینند آن را پاک می کند، از روز دیوار با دستمال، از روی پارچه با وایتکس، از روی آسفالت با خاک و لکه گیر های چینی مناسب.

موتوری دنبال ماشین کن: شاغلین حداقل ده هزار نفر، درآمد فصلی است. این افراد از زمان ورود رئیس جمهور سه نفری روی موتور می نشینند، احمدی نژاد را تعقیب می کنند و وقتی به او می رسند، برایش دست تکان می دهند و می گویند “ احمدی دوستت داریم” و حقوق شان را می گیرند.

آستون مال: شاغلین حداقل پنجاه هزار نفر خانم، ده هزار نفر نگهبان مرد. درآمد حداقل یک میلیون تومان. این افراد استون را در شیشه های مناسب در جیب می گذارند و به محض دیدن لاک روی ناخن خانمها، اول او را می ترسانند، بعد دست هایش را می گیرند و با دستمال کاغذی لاک را پاک می کنند

آستین چسبان حقیقی: شاغلین حداقل چهل هزار نفر، درآمد ماهانه حداقل یک میلیون تومان، این افراد در اماکن خاصی که لازم است آستین های پیش ساخته را به افراد آستین کوتاه داده و جلوی افزایش زمین لرزه را می گیرند.

آستین چسبان مجازی: شاغلین حداقل چهار هزار نفر، درآمد ماهانه دو میلیون تومان، این افراد کارشان این است که برای زنانی که در زمین ورزشی یا مناطق گرمسیر طرفدار احمدی نژاد هستند و دامن کوتاه یا پیراهن آستین کوتاه پوشیده اند( مثل ارغوان رضایی) آستین و شلوار مناسب فوتوشاپی تهیه کرده و جلوی ضربه به نظام را می گیرند.

لاست تحلیل کن: شاغلین فعلا یک نفر، دستیاران دو هزار نفر، درآمد ماهانه احتمالا پنج میلیون تومان، کار شخص مذکور این است که سریال های روز را تهیه می کند، آنها را تماشا می کنند و بعد از حال کردن سعی می کنند عوامل فتنه را در آنها شناسایی و افشا کنند.

چپ ختنه کن: شاغلین پانصد نفر، درآمد ماهانه پنج تا ده هزار دلار، شرط لازم ادعای زباندانی در زبان های  فرانسه، اسپانیولی و روسی، این افراد کسانی مثل چاوز، فامیل های دور چه گوارا، نواده های استالین، نواده های سیمون بولیوار، خاخام هائی که به جرم بچه بازی از کنیسه اخراج شده اند و فامیل های نوریه گا و ایدی امین  را کشف و به اسلام هدایت می کنند. آنها برای هدایت ابتدا همان مارکسیسم را به شخص مذکور می آموزند، بعد شهادتین را جاری می کنند. بریدن الزامی نیست.

پرچم دوز: شاغلین سه هزار نفر، درآمد ماهانه بستگی به تعداد مراسم در ماه و یا حملات اسرائیل و آمریکا دارد. آنها پرچم کشورهایی مثل اسرائیل، آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان، بلژیک، هلند، ولتای علیا، مصر، امارات متحده عربی، دانمارک، و هر پرچم جدیدی که لازم باشد، از جنس آماده اشتعال به سفارش سازمان تبلیغات اسلامی می دوزند و بعد آنها را در مراسم آتش می زنند، در برخی موارد نیز پرچم روسیه، سوریه، لبنان، حزب الله، فلسطین، ترکیه را نیز آماده می کنند و به عنوان پرچم مناسب حمله می کنند، پرچم های نوع دوم ممکن است با تغییراتی به نوع اول تبدیل شده( مثال: روسیه) و آتش بگیرد.

چهارپاینده: شاغلین پنجاه نفر، درآمد ماهانه یک میلیون تومان، کار این افراد این است که در هنگام عکاسی رسمی از رئیس جمهور، در کنار روسای جمهور طولانی( بشار اسد، اردوغان، علی اف، و بخصوص آفریقایی ها) چهارپایه زیر پای رئیس جمهور می گذارند تا اندازه شود.

پرچم گیر: شاغلین چهار صد نفر، درآمد ماهانه فصلی است. کار این افراد این است که در هنگام سخنرانی رئیس جمهور پشت صحنه پرچم را در دست می گیرند و آنرا تکان می دهند که عکس ها خوب از آب دربیاید.

فوتوموشک ساز: شاغلین صد نفر، درآمد ماهانه محرمانه است. کار این افراد برگزاری مانورهای بسیار استراتژیک در کویر است. آنها موشک های لازم را به تعداد کافی با فوتوشاپ پرتاب می کنند و باعث دقت در عملیات و موفق شدن مانور می شوند.

ارتش سایبری، واحد لائیک: تعداد دو هزار نفر، درآمد ماهانه چهار تا پنج میلیون تومان، این افراد بعد از گذراندن یک دوره کامل از آموزشهای فلسفی از دفتر خودشان در وزارت خانه مذکور، به گذاشتن کامنت هایی با محتوای لائیک علیه جنبش سبز در سایت های سکولاریسم تازه، میانه و متوسط، می پردازند. این افراد باعث می شوند تا مخالفان جنبش سبز احساس کنند که در زمانی بخواهند می توانند صدا و سیما را فتح کنند و انقلاب کنند. این افراد در مواقع به هک کردن، انتشار روضه سیدالشهدا، توزیع فیلمهای پورنوگرافیک می پردازند.

ارتش سایبری، واحد سبز کم رنگ: تعداد سه هزار نفر، این افراد هر روز اعلام می کنند که جنبش سبز در حال مرگ است و با نگرانی اعلام می کنند که اخیرا چیزهایی که قبلا زیاد بود کم شده و یا چیزهایی که قبلا کم بود زیاد شده.

پارازیت انداز: تعداد پانصد نفر، درآمد ماهانه حداقل ده میلیون تومان، کار این افراد مقطوع النسل کردن تدریجی مردم ایران از طریق بمباران پارازیتی مردم است. آنها در حقیقت موظفند همان بلایی را که پرتاب یک بمب نوترونی بر سر یک شهر می آورد، بر سر مردم بیاورند.

رهبر شور: تعداد بیست هزار نفر، درآمد ماهانه بین هفتصد هزار تا یک میلیون تومان، کار این افراد این است که صبح زود از ساعت چهار در شهر بگردند و هر جا نوشته شده باشد که “ مرگ بر دیکتاتور” یا “ مرگ بر خامنه ای” یا “ مجتبی بمیری رهبری رو نبینی” را بشورند تا رهبری تمیز و مرتب شود.

دستبوس کن و پابوس کن: تعداد دو هزار نفر، درآمد ماهانه پانصد هزار تومان، کار این افراد این است که در هنگام ملاقات با رهبری یا دیدار با احمدی نژاد، ناگهان خودشان را به سوی او پرت کنند و سعی کنند دست یا پای او را ببوسند، در این موارد رئیس جمهور موظف است که فورا دست خودش را پس بکشد، و با استفاده از فنون فوجیتسو طرف را بغل کند و یک فریچ کیس حسابی از او بگیرد. در مورد رهبری همه این اتفاقات بصورت اسلوموشن اتفاق می افتد.

شانه بوس کن: تعداد صد هزار نفر، درآمد فصلی است. این افراد کسانی هستند که وقتی رئیس جمهور به شهرستانهای کوچک یا کشورهای آفریقایی یا حیاط خلوت آمریکا یا سوریه و لبنان می رود، یک دفعه به او آویزان شوند و شانه هایش را ببوسند، و معمولا معلوم می شود طرف خانواده شهید بوده و در هفته گذشته یک اختراع مهم کرده است.

گوله موتوری: تعداد بین پنجاه تا صد هزار “ نفر- موتور”، درآمد ماهانه حدود یک میلیون تومان. این افراد در یک محل جمع می شوند و بخصوص در روزهایی که اهمیت سیاسی دارد، به این طرف و آن طرف می روند. این افراد در هنگام حرکت با هم گاز می دهند و سعی می کنند که یک منطقه را کاملا قرق کنند و مردم را دچار وحشت کنند.

ال ا تواب کن( لس آنجلسی تواب کن): شاغلین فعلا دو نفر، دستیاران حدود بیست هزار نفر. این افراد موظفند از طریق عشوه شتری برای خوانندگان درپیتی ولی بی ضرر آنها را به داخل کشور دعوت کنند، و همزمان با ایجاد مشکلات و دردسر برای هنرمندانی که مردم دوست شان دارند، آنها را از ایران فراری بدهند.

لحظه نگار: حدود صد نفر، درآمد متوسط براساس مطلب محاسبه می شود. نویسنده موظف است یک لحظه یا یک نگاه یا یک حرکت رهبر یا رئیس جمهور را بصورت یک کرامت عجیب و غریب در بیاورد. او باید سعی کند طوری بنویسد که ضمن اینکه رهبر خیلی مطرح می شود، اما جوری نباشد که کسی باور نکند، رهبر باید مثل ایکی یو سان در این داستان ها یک دفعه نبوغ و حافظه اش گل کند و ضمنا باید همه چیز جوری گفته شود که در آن هیچ شخصی که فعلا مساله دار است، یعنی هفتاد درصد گذشته کشور، وجود نداشته باشد. حتی الامکان اگر به شناخت آقا از شعر، داستان، کوهنوردی، علم رجال اشاره شود و به تمام شدن برنج در خانه آقا و این جور چیزها هم اشاره شود، بهتر است. 

باستان شناس: حدود هزار نفر، درآمد ماهانه حدود بیست میلیون تومان. این افراد باید دو کار اصلی بکنند، یکی اینکه طوری حوادث گذشته انقلاب را بنویسند که کسانی که در حال حاضر “ عنصر نامطلوب” هستند، از تاریخ محو شوند. از طرف دیگر باید در خانه های سالمندان، آرشیو روزنامه ها، زندان ورشکستگان مالی به تقصیر، زندانیان مالی دارای جرایم فساد، بگردند و ببینند کسانی مثل “ حمید نقاشیان، جلال الدین فارسی، جعفر شجونی، علی اکبر پرورش”، یا عناصری از این دست که به دلایل مختلف مطرود شده اند، مثل تیره های در حال نابودی ایرانی ، پلنگ یا پروانه ایرانی، کشف شد. آنها را احضار کنند و سعی کنند قحط الرجال موجود را و ریزش نیرو را از طریق نه زایش نیرو بلکه احضار روح حل کنند.

دونده پشت ماشین: حدود یک میلیون نفر در سراسر کشور، دستمزد بصورت جنسی ساندیس یا ناهار پرداخته می شود. این افراد، در مراسم مختلف خیابانی حضور پیدا می کنند، و از یک ماه قبل با آنها هماهنگی می شود. وظیفه آنها این است که قبل از آمدن به مراسم لباس کار اعم از سربازی یا لباس متحدالشکل کارخانه، یا لباس بسیج را در بیاورند، و وقتی ماشین رئیس جمهور وارد خیابان شد، با صدای بلند نعره بکشند و سعی کنند خودشان را تا آنجا که می شود به ماشین بمالند. دستمزد برحسب طول مدت مالیدن محاسبه شده و گاهی اوقات علاوه بر دستمزد جنسی دستمزد نقدی هم خواهد داشت.

در ادامه این مبحث مشاغل بسیار زیاد دیگری نیز وجود دارد که نیازمند فرصت بیشتر و امکانات و فضای بهتر است. شاید ادامه دادم