تازه چه خبر

نویسنده
مرضیه حسینی

قدم درمسیرجسارت

مرتضی نعمتی نمی خواهد عکسهایش معمولی باشند.این را می توان ازآثارش و سعی او در بیانی دیگرگون درکارهایش دریافت. نمایشگاه ”چندپر عکس” که چندی پیش در گالری گلستان در مقابل چشمان ما قرار گرفت، تلاشی بود در امتداد کارهای قبلی نعمتی و کوششی بود در بیانی فلسفی گونه از نگاه او به انسان و مراحل تکوینش. دقت نظر و وسواس نعمتی در رسیدن به قالبی مناسب، برای بیان افکارش در تعدادی از آثار او جلوه شایسته ای یافته و نشانگر نزدیک شدن احساس او به مفاهیم غیر عینی و یافتن مسیری برای کشف آن معانیست.

 

ارائه عکسها در سه بخش با نامهای ” گل افشان ، سورنا و انگاره نور” در واقع تلاشی است تا مخاطب را در دنیای رمز گونی که قصد گفتنش را دارد بیشتر داخل کند.کار در این فضا و بیان مفاهیمی غیر معمول و همچنین غیر ملموس سختی غیر قابل انکاری دارد و البته سهل و ممتنع.آنقدر که ممکن است عکاس بدنبال بیانی روان و فهمیدنی شدن مضا مین مورد نظر،  به سادگی در طراحی فضای کار و زاویه نگاه رو آورد و از قضا همین، دامی باشد برای ساده انگاری عکاس یا بلعکس،  ساده شماری از سوی مخاطب. قدم زدن در این وادی عبور از نازکی بندی است که تا در آن به تجربه و مراتبی از کشف برسی بارها وبارها خواهی لغزید.

محیط هائی که نعمتی به ما نشان می دهد بخصوص در “گل افشان” و”سورنا” با نظر خاص او شکل گرفته اند و برای رسیدن به مفاهیم مورد نظر او چیده شده اند.این کارگردانی محیط ممکن است در ظاهر همانی باشد که برخی عکاسان برای رسیدن به ترکیب مورد نظرشان انجام می دهند،اما در آثار نعمتی کارکردی اساسی تر پیدا می کنند و محملی می شودبرای عبور از لایه های ظاهری و مشاهده  لایه های زیرین و در صدد ترسیم مسیری برای راهیابی به معانی مورد نظر او حرکت بر میاید.

 

معانی و مفاهیمی که در مناسبات معمول زندگی فراموش شده اند و او سعی می کند ما را به آن معانی نزدیک و شاید هم در گیر کند.
 یک عکس در صورت ظاهر خود اشاره به حقیقت وجودی آنچه در خود دارد می کند و از همین روست که هنرمندی که قصد ورود به ساحتی دیگر در این هنر را دارد و در پی نگاهی اشراق گراست می بایست با ذات عکاسی که اشاره به لحظه ای واقعی دارد به مبارزه برخیزد و با نزدیک شدن به اتمسفر مضامین مورد اشاره به کشف لایه های درونی و استخراج انرژی های پنهان در آن اقدام کند و بیننده را از درگیر شدن با ظاهر نشانه ها عبور دهد وبه کنه معانی آن ببرد. نعمتی در “گل افشان” بیش از دو بخش دیگر به این مهم دست یافته وتلاشش در بیان معانی مورد عنایتش بیشتر به نتیجه رسیده است. اشاره کردن به عکسی مشخص و برتر دانستن چند عکس از یک مجموعه بدون توجه به قصد عکاس در اینچنین مجموعه هایی ، بنظر به معنای ورود نکردن در دنیای مورد اشاره اوست چرا که در این گونه مجموعه ها عکاس با کمک همه عکسهای مجموعه درتلاش برای بیان حرف خود است و جدا کردن یکی از همه یعنی رها کردن آنچه صاحب اثر بدنبالش بوده.گرچه می توان درجه موفقیت بعضی آثار را در مقایسه با یکدیگر بررسی کرد اما در نگاه از دور به آن مجموعه نمایش موفق ویا نا موفق کل آن مورد توجه است.

در نمایشگاه ”چندپرعکس” نعمتی نا خواسته راه را بر خود دشوارتر ازآنچه هست کرده و آن در گیر کردن مخاطب با عناوین انتخابی برای عکس ها است. تعابیر ومعانی که این عناوین به آثار داده باعث می شود سطح ارتباط آثار با غالب مخاطبین از دست برود.نامگذاری عکس ها با واژه هایی ناماًنوس جز در مواردی  محدود بیش از راهگشائی برای کشف مفاهیم مورد توجه عکاس به سخت شدن و عدم بستر مناسب در فهم آنها بدل شده و به گنگی نشانه ها دامن می زند.
 همانطور که اشاره شد تلاش نعمتی در کشف لایه های درونی فضا های مورد اشاره اش ارزشمند است و او را در مسیری قرار می دهد که قدم زدن در آن برای هر کسی ممکن نیست.دنیایی که بواسطه حضور عده قلیلی از عکاسان هنوز نا شناخته های فراوانی دارد.از این رو جسارت نعمتی  واستمرار نگاهش در این ساحت از عکاسی،  امیدواریهایی برای دستیابی به زبانی اختصاصی در آثارش را در آینده ای نزدیک به همراه دارد. 

نمایشگاه عکاسی “چند پر عکس” از مرتضی نعمتی این روزها در گالری وصال تهران برپاست.