هشداری برای هموطنان

احسان نراقی
احسان نراقی

در چند روز گذشته ملاقات و بحث مفصلی با یکی از دوستانم داشتم که در یک دانشگاه معتبر ایالت متحده به تدریس ‏علوم سیاسی اشغال دارد و در عین حال عشق و علاقه او به ایران برایم قابل تردید نیست. باید اضافه کنم این مرد پر ‏تلاش و دانشمند بعد از اشغال سفارت آمریکا در تهران، به امید اینکه روابط ایران و آمریکا به حال عادی باز گردد، ‏تلاش های زیادی کرد. ‏

به هر صورت صحبت ما طبیعتا به جریان تهدیدات آمریکا و خطراتی که متوجه ایران است کشید‎ ‎و او مطالبی را ‏مطرح کرد که لازم دیدم آنها را به شرح زیر خلاصه کنم:‏

اول اینکه اگر چه اکثریت مردم آمریکا علاقه ای به حمله به ایران ندارند، اما گروه معدودی از محافظه کاران ‏جمهوریخواه که از ابتدای روی کار آمدن بوش فکر حمله به ایران را دنبال می کردند، روز به روز پر و بال بیشتری ‏می گیرند.‏

نکته دیگر اینکه صهیونیست های آمریکایی نیز که مخالفان سرسخت ایران هستند، با توجه به سخنان مسئولین جمهوری ‏اسلامی در دو سال اخیر و موضع گیری های نشریات وابسته بدان ها علیه اسراییل، به نحو علنی و بی سابقه ای ‏خواستار حمله نظامی ـ به صورت دریایی و هوایی ـ به ایران هستند؛ در حالیکه تا پیش از روی کار آمدن محمود ‏احمدی نژاد، و در طول حیات جمهوری اسلامی مواضعی بدین حد علنی از آنان دیده نشده بود. این مسئله را نیز باید ‏افزود که صهیونیست های آمریکایی در دفاع از اسراییل و صهیونیسم از همه متعصب ترند. ‏

به واقع امروز جمهوری اسلامی دو دشمن تمام عیار در برابر خود دارد:اسراییل و صهیونیست های آمریکایی. به ‏عبارت دیگر امروز جبهه ضد جمهوری اسلامی بیش از آمریکایی ها در دست صهیونیست های آمریکایی است، و آنان ‏هم در مظلوم نمایی سابقه ای طولانی دارند.‏

در همین ارتباط است که نخست وزیر اسراییل هفته گذشته پایتخت های مهم جهان را زیر پا گذاشت تا حکومت های ‏مختلف را با این جبهه همرای و همدل کند. ‏

از سوی دیگر تجربه جنگ با عراق، برای آمریکایی ها این نتیجه را در پی داشت که تنها اتکا به یک کشور اروپایی ـ ‏حتی انگلستان ـ برای چنین برخوردی کافی نیست؛ شرط موفقیت زمینه سازی منطقه ای و جهانی است. در همین ‏راستاست که آنان در کنار خطر اتمی، دو مسئله دیگر را به طور جدی پیش کشیده اند که عبارتست از حمایت رژیم ‏جمهوری اسلامی از تروریسم جهانی و نقض حقوق بشر در ایران که امروز بیداد می کند. به عنوان مثال قطعنامه ای ‏که هفته گذشته نمایندگان 27 کشور اروپایی در پارلمان اروپا در ارتباط با افزایش اعدام ها در ایران ـ به گونه ای که ‏می رود تا از این نظر ایران را در رتبه اول قرار دهد ـ تصویب کردند می تواند در راستای این سیاست مورد تحلیل ‏قرار گیرد.‏

‏ از طرف دیگر مسائلی مانند نقض آزادی ها، صدمه به مطبوعات، ممانعت از انتشار کتاب ها ـ وضعیتی که تاکنون به ‏این حد در جمهوری اسلامی سابقه نداشته ـ و بخصوص حملات علیه دانشجویان فرصت های کافی را برای پیشبرد این ‏سیاست فراهم آورده است.بی جهت نیست که می بینیم حتی کاندیداهای حزب دموکرات آمریکا هم با حمله به ایران ‏موافقند؛ امری که در دوران جنگ عراق دیده نمی شد.‏

از این رو وقت ان است که هشدارها را جدی بگیریم و به نبض اتفاقات گوش بسپاریم؛ ایران امروز به هشیاری نیاز ‏دارد.‏