از بخشش آمنه تا فریب دستگاه قضایی

بهروز صمدبیگی
بهروز صمدبیگی

» دیه تعلق نمی‌گیرد

7 سال از روزی که خواستگار ناکام آمنه بهرامی به صورت او اسید پاشید، می‌گذرد اما هنوز پرونده این موضوع در دستگاه قضایی و افکار عمومی مفتوح است. در آخرین برگ از این پرونده قطور و قدیمی، مشخص شده که آمنه به دلیل مفاد رضایت‌نامه‌ای که در دادسرای تهران امضا کرده و فرد اسیدپاش را بخشیده است، دیگر نمی‌تواند دیه دو چشمش را دریافت کند.

 

اسیدپاشی پرماجرا

صبح روز یکشنبه ۹ مرداد ماه 1390، آمنه درحالی که پیش از این مصرانه بر اجرای حکم قصاص تاکید داشت و 20 بار این درخواست را به دادگاه ارائه داده بود، در مقابل خانواده متهم و رسانه‌ها، مجید موحدی را بخشید؛ اسیدپاشی که شب ۱۲ آبان ۱۳۸۳ در پارک روبروی بیمارستان رسالت، واقع در زیر پل سیدخندان تهران، مسیر زندگی آمنه را دگرگون کرده بود. مجید دو روز پس از ماجرا دستگیر و به جرم خود اعتراف کرد اما در جلسه دادگاه مدعی شد که تحت فشار روحی و روانی دیوانه شده بوده و از رسانه‌ها انتقاد کرد که پرونده اش را بزرگنمایی کرده‌اند. درنهایت هیات سه نفره قضات در سال 87 به اتفاق آرا، مجید را به قصاص چشم پس از پرداخت تفاضل دیه محکوم کردند. حکم قصاص چشم در برابر چشم برای نخستین بار در تاریخ جمهوری اسلامی در این پرونده صادر شد اما با وجود تایید دیوان عالی کشوراجرای آن چندین بار به تعویق افتاد. از جمله وقتی آمنه از اسپانیا به ایران آمد تا ظهر روز شنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۰ در بیمارستان دادگستری و با حضور چند پزشک متخصص چشم شاهد اجرای قصاص باشد. در لحظات آخر به دلایلی نامعلوم حکم به تعویق افتاد و چنین روایت شد که بازتاب‌های بین‌المللی و مصاحبه‌های متعدد آمنه بهرامی باعث اتخاذ چنین تصمیمی شده است. در نهایت هم آمنه از قصاص گذشت تا مورد تحسین میلیون‌ها تن در داخل و خارج ایران قرار بگیرد و آنقدر محبوب شود که محمود احمدی‌نژاد هم در دیداری از بزرگواری و گذشت او تقدیر کند. اما حالا آمنه که پس از بخشش توقع دریافت دیه داشته است، با منعی قضایی مواجه شده.

آمنه بهرامی البته معترف است که در روز اجرای حکم، دادستان اجرای احکام به او گفته که بر اساس قانون، اگر از قصاص بگذرد، دیگر دیه به او تعلق نمی‌گیرد و پس از این گفتگو بود که رضایت نامه را امضا کرده و می‌گوید که “بدون قید و شرط” و “بی هیچ انتظاری” برای دریافت مبلغی اضافه بر دیه، از قصاص گذشته است. اما این را هم یادآوری می‌کند که بارها در آن جلسه گفته است: “دیه چشم و صورت و دستهایم را می‌خواهم و از آن نمی‌گذرم.”

آمنه می‌گوید پس از مشورت با وکیلش متوجه شده که منع قانونی برای دریافت دیه نداشته است ولی هنگامی که به همراه وکیل برای پیگیری مراجعه کرده، مسئولان دادستانی وجود چنین مکالمه‌ای پیش از امضای رضایت‌نامه را انکار کرده‌اند. حالا آمنه معتقد است که “فریب خورده” و می‌خواهد که از دادستان شکایت کند.

با این حال وکیلش توضیح می‌دهد: “دیه چشمان آمنه بهرامی منتفی شده است اما دیه سایر اعضا به قوت خود باقی است.” هرچند که آمنه بر “رودست‌خوردن” در این ماجرا تاکید دارد.

 

پشیمانی از بخشش؟

آمنه بهرامی پیش از این گذشتن از قصاص را مشروط به پرداخت دیه ۲۰۰ میلیون تومانی و خسارت دو میلیون یورویی کرده بود. تعداد زیادی از فعالان حقوق بشر هم ضمن اعتراض به صدور این حکم از سوی دستگاه قضایی جمهوری اسلامی در تلاش بودند تا نظر مساعد آمنه را برای گذشت از قصاص جلب کنند تا از “بازتولید خشونت” جلوگیری شود. از جمله معصومه عطایی، یکی از قربانیان اسید‌پاشی،به دیدار آمنه بهرامی رفت و از او خواست به این “قانون اشتباه” تن ندهد. اما آمنه تا آخرین لحظه به استناد به اینکه خانواده موحدی تا اردیبهشت سال 90 از او عذرخواهی نکرده بلکه او را “مقصر” دانسته و حتی تهدیدش کرده‌اند، راضی به گذشت نبود. ضمن اینکه هزینه‌های 17 عمل جراحی و هزینه‌های جانبی که برای خانواده‌اش طی این چند سال به وجود آمده بود، اسناد مورد استناد آمنه و خانواده‌اش بود. از جمله خواهرش در نامه سرگشاده‌ای نوشت: “شما از دور در حال تماشای جریانی هستید که اصلاً درک و فهمش برای‌تان دشوار است؛ فقط خوانده‌اید. ندیده‌اید. «جرم» را در کتاب می‌بینید و از تاثیر آن بر زندگی، توانایی، سرنوشت و به طور کلی آینده، درکی ندارید. سخن گفتن چه زیبا و ساده است وعمل کردن چه دشوار. اگر به جای خواهرم بودید جز قصاص نمی‌خواستید. کما این‌که او به حبس ابد راضی است؛ اما به عملی شدن آن امیدوار نیست. پس بهتر می‌بیند دست دراز مردسالار و مغرور مجید را با قصاص از تجاوز و آسیب مجدد به او کوتاه کند… شما از دور در حال تماشای جریانی هستید که اصلاً درک و فهمش برای‌تان دشوار است؛ فقط خوانده‌اید. ندیده‌اید. «جرم» را در کتاب می‌بینید و از تاثیر آن بر زندگی، توانایی، سرنوشت و به طور کلی آینده، درکی ندارید. سخن گفتن چه زیبا و ساده است وعمل کردن چه دشوار. اگر به جای خواهرم بودید جز قصاص نمی‌خواستید. کما این‌که او به حبس ابد راضی است؛ اما به عملی شدن آن امیدوار نیست. پس بهتر می‌بیند دست دراز مردسالار و مغرور مجید را با قصاص از تجاوز و آسیب مجدد به او کوتاه کند… حال شما ساده‌انگارانه به «قضاوت» نشسته‌اید؟ این حق را از کجا آورده اید؟”

 اما اینک و درحالی که تصور می‌شد پس از جلسه برگزاری حکم در تابستان امسال که به بخشش منجر شد، لااقل دیه دریافتی بخشی از 500 میلیون تومان هزینه صورت گرفته را برای خانواده بهرامی جبران کند، دریافت دیه منتفی شده است. او پس از بخشش اعلام کرده بود که وزارت بهداشت و سازمان‌های حقوق بشری هیچ کمکی به او نکرده‌اند و او برای این سازمان‌ها تره هم خرد نمی‌کند. اما این بار گره کار او اگر به مدد احکام قضایی باز نشود، دقیقا سازمان‌های مردم نهاد داخلی و خارجی هستند که می‌توانند به کمکش بیاید و یا مسوولان تقدیر کننده. آیا آمنه بهرامی که قرار بود اسوه عفو و گذشت برای ایرانیان شود، از کار خود پشیمان خواهد شد؟