حامد فرازی، فعال سیاسی و عضو “جبهه متحد کُرد” از سنندج، در مصاحبه با روز میگوید اگر چه فضای سیاسی کردستان بعد از آغاز به کار دولت جدید نسبت به دوران احمدینژاد بهتر شده، اما براساس عملکرد کلی حاکمیت در این استان، کماکان نگاه امنیتی وجود دارد و با وجود رونق نسبی مطبوعات و فعالیتهای سیاسی، تعداد اعدامها و برخورد با مخالفان سیاسی در کردستان شدت بیشتری گرفته است.
این ارزیابی آقای فرازی از سخنان اخیر عبدالمحمد زاهدی، استاندار کردستان است که در مصاحبه با روزنامه شرق مطرح شده. زاهدی که با تاخیر زیاد و بعد از ۱۰۰ روز از آغاز به کار دولت بر سرکار آمد، در مصاحبهای مفصل با این روزنامه گفته است که نسبت به این استان “نگاه امنیتی” ندارد و برداشتش از شرایط کنونی این است که “فضای سیاسی در استان کردستان نسبت به گذشته خیلی بازتر و بهتر شده”.
استاندار کردستان در همین مصاحبه گفته است که “گروهکهای خارج از کشور کُرد” دارای “توان قابل توجه” نیستند و “هیچ خطری ندارند”. زاهدی همچنین به فضای باز مطبوعاتی در کردستان پرداخته و گفته او تنها استانداریست که تاکنون “از هیچ نشریهای شکایت نکرده است.”
حامد فرازی، از اعضای تشکل سیاسی جبهه متحد کُرد در گفتگو با روز ضمن پاسخ به برخی از اظهارات استاندار کردستان، به نحوه فعالیتهای کنونی گروههای سیاسی کرد و دورخیز آنها برای انتخابات پیش روی مجلس هم پرداخته است.
استاندار کردستان گفته حاکمیت به کردستان نگاه امنیتی ندارد و فضا در این استان نسبت به گذشته بازتر و بهتر شده است، شما به عنوان فعال سیاسی ساکن کردستان فضای فعلی را چگونه ارزیابی میکنید؟
اینکه بگوییم نگاه امنیتی نسبت به گذشته رفع شده درست نیست، اما میتوان گفت چنین نگاهی حداقل نسبت به دوران احمدینژاد بهتر شده است. در نسبت با کل دوره حاکمیت جمهوری اسلامی نیز، رویکرد امنیتی به کردستان تغییر چندانی نکرده است. اگر به صورت مقعطی نگاه کنیم، میبینیم که در دوران احمدینژاد رویکرد امنیتی شدت بیشتری داشته، در دوران خاتمی فضا به صورت نسبی بهتر بوده و در دوران روحانی نیز وضعیت نسبت به دوره احمدینژاد بهتر است. به صورت کلی در دوران اصلاحطلبان و اعتدالگرایان، فضای کردستان بهتر از دورانی بوده که دولت در دست اصولگرایان و تمامیتخواهان بوده است. اما باید پرسید فضا نسبت به میانگین سطح نگاه امنیتی حاکمیت جمهوری اسلامی تغییر کرده است یا خیر؟ پاسخ من این است که تغییر چندانی نکرده و در مواردی بدتر هم شده است.
اگر به صورت مقطعی نگاه کنیم، فضا در مقطع فعلی، از زمان آغاز به کار دولت یازدهم مشخصا چه تغییراتی کرده است؟
از زاویه فشاری که بر نهادهای مدنی و افرادی که آشکارا فعالیت میکنند می آمد، نسبتا بهتر شده است. ما به عنوان جبهه متحد کُرد که آشکارا فعالیت میکنیم، نسبت به دوره احمدینژاد با فشارهای کمتری روبرو هستیم، به شدت گذشته احضار نمیشویم و به شکل سابق از برگزاری نشستهایمان ممانعت نمیشود. البته ما اطلاعی از وضعیت دیگر تشکلها و فعالان سیاسی نداریم و نمیدانیم آیا وضعیت برای آنها نیز تغییر کرده است یا نه. اما در برخی زمینههای دیگر،فضا نه تنها بهتر نشده بلکه بدتر هم شده است. از جمله در خصوص اعدامها. از نظر تعداد اعدامها و بازداشت و صدور حکم برای افرادی که با گروههای سیاسی خارج رابطه دارند برخوردها شدید تر شده است. آمار دقیقی در این مورد وجود ندارد اما احساس نمیکنم فشارهای امنیتی بر این گونه فعالان کمتر شده است. چیزی که آشکارا میبینیم تعداد اعدامها و برخوردهای سختافزاری با هواداران گروههای سیاسی اپوزیسیون کم نشده و در موارد زیادی از جمله در ارومیه و سنندج، حتی شاهد اعدامها بودهایم. مجموعه این وضعیت نشان میدهد که فضا برای این گونه فعالان بدتر از گذشته شده است. اما در مورد کسانی مانند ماکه آشکارا فعالیت میکنیم، در دوران احمدینژاد بیشتر احضار میشدیم، اجازه نداشتیم جز تجمعهای چندنفره در فضاهای بسته نشست دیگری برگزار کنیم، اما در حال حاضر وضعیت از آنزمان بهتر شده است. در زمان آغاز به کار دولت روحانی تا تثبیت دولت در کردستان فضا باز کماکان بسته بود، اما مدتی است که فشارها کمتر شده است. باید منتظر ماند و دید آیا ادامهدار خواهد بود یا نه؟ ما هیچ اطمینانی نسبت به ثبات این وضعیت نداریم. نسبت به تداوم این فضا احساس امنیت نداریم. این فراز و فرودها و تغییرات، کم و بیش همیشه وجود داشته است. بنابراین ما نگران هستیم هر لحظه وضعیت به شرایط قبل از روحانی برگردد.
استاندار کردستان گفته است در حال حاضر هم اصولگرایان و هم اصلاح طلبان جلسات سیاسی خود را دارند و خود او هم به عنوان استاندار “مرتبا” با آنها جلساتی برگزار میکند. آیا جناحهای سیاسی کردستان آنطور که آقای زاهدی گفته اجازه فعالیت دارند و در همین راستا با استانداری در تماس هستند؟
بله تا جایی که من در جریان هستم جریانهای اصلاح طلب و اصولگرا به صورت جداگانه فعالیتها و جلساتی دارند. اما اینکه آقای زاهدی میگوید با آنها جلسات مشترک دارد بیشتر منظورش اصلاحطلبان کرد است نه ما به عنوان متحد کرد. آن چند گامی هم که ما به سمت اصلاحطلبان کرد و نه استاندار برداشتهایم، آنها به دلایلی، از ما فاصله گرفتهاند. منظوراستاندار شاید بیشتر جریانهایاصلاح طلب باشد نه جریانهایی مثل ما که نه اصلاحطلب هستیم و نه اصولگرا. باید گفت که این نزدیکیها در خصوص جریانهای مستقل از این دو جناح، کمتر صورت گرفته است.
آقای زاهدی در همین مصاحبه به فضای باز مطبوعاتی در کردستان اشاره کرده و گفته: “شاید من تنها استانداری باشم که تاکنون از هیچ نشریهای شکایت نکردهام”. در فضای مطبوعاتی و آزادی بیان چه تغییراتی به وجود آمده است؟
بله در حوزه مطبوعات احساس میشود که امیدی به میان مردم برگشته است. روزنامهها اگر چه چندان با کیفیت نیستند، اما به تحرک و تکاپوی دوباره افتادهاند. در کردستان نشریاتی فعالیت میکنند، انجمنهای مدنی مانند انجمن زنان نیز به تکاپو افتادهاند. در خصوص فعالیتهای مجازی مانند فعالیت در سایتها هم اوضاع بهتر شده است. ما سایت جبهه متحد را راه اندازی کردهایم و حقیقتا از این بابت تا کنون فشاری به ما تحمیل نشده است. اوضاع نسبت به دوره احمدینژاد تغییر کرده اما نمیتوان گفت وضعیت مانند دوران خاتمی است. مطبوعات در دوران خاتمی، از نشریات سراسری گرفته تا مطبوعات استانی، رونق فراوانی داشت. اما شاید در این نکته درست بگویند که در دوران خاتمی با توجه به اینکه سطح گشایش فضای مطبوعاتی و فرهنگی بیشتر بود، شکایتها از طرف قوه قضاییه و نهادهای موازی با نهادهای امنیتی با شدت بیشتری مطرح بود، اما در حال حاضر ظاهرا اینگونه نیست. اما همانطور که گفتم باید صبر کنیم ببینیم این وضعیت تا چه زمانی ثبات خواهد داشت. چون ما هر لحظه نگران ایم که وضعیت مثل سابق نشود. ما در جامعه ایران به صورت کلی نمیتوانیم از یک ثبات محکم سیاسی سخن بگوییم.
استاندار در مصاحبه خود به “گروهک های کرد” اپوزیسیون اشاره کرده و گفته آن ها “توان قابل توجهی ندارند و درواقع هیچ خطری ندارند”. شما به عنوان یک فعال سیاسی در فضای کردستان در مورد اینگونه فعالیتها چه فکر میکنید؟
من مثل آقای استاندار به این موضوع نگاه نمیکنم. موضوع احزاب را هم الزاما به عنوان خطر نمیبینیم. پیشتر در یکی از شمارههای مجله “چشم انداز” به صورت مفصل به این موضوع پرداختهام. اینکه این گروهها را نادیده بگیرند و حساب آنها را از مردم کردستان جدا کنند و بگویند که آنها هیچ نفوذ و جایگاهی ندارند و هیچ خطری هم ندارند و مسائلی از این دست، ما را به جایی نمیرساند و منجر به حل مساله نخواهد شد. شخصا، به این موضوع به عنوان خطر نگاه نمیکنم. در دوران استانداری آقای رازانی، آقای درویشامیری معاون سیاسی او یک بار برای جلسهای به بانه آمد. در آن جلسه، این موضوع را مطرح کردم که ما باید از گذشته درس بگیریم. سال ۵۶ و ۵۷ که ابتدای انقلاب ایران بود به روشنی به خاطر دارم که در هنگامه انقلاب جریانهای سیاسی کردی مانند حزب دمکرات و دیگران با اینکه نفوذشان بیشتر بود اما به اندازه اکنون نزد مردم شناخته شده نبودند. اما چنانچه دیدیم در پنج ماهه اول انقلاب و در نتیجه خلاء قدرتی که به وجود آمد، این احزاب به سرعت شروع به سازماندهی کردند، گسترش پیدا کردند و دارای نفوذ اجتماعی نیز شدند. این موضوع نشان میدهد که یک زمینه سیاسی در کردستان وجود دارد. اکنون حتی اگر احزاب پایگاهی هم نداشته باشند و از بین هم بروند - که به نظر من از بین نخواهند رفت ـ- باز زمینه یک جنبش سیاسی در داخل کردستان وجود دارد. بنابراین اگر بیایم بگوییم اپوزیسیون هیچ خطری ندارد و بین مردم دارای پایگاه نیستند، این عملا عبارت است از پاک کردن صورت مساله. من اینطور به موضوع نگاه نمیکنم، اگر شرایط متفاوتی در آینده پیش بیاید، امکانهای گوناگونی را نیز با خود خواهد آورد و آنها میتوانند به عنوان یک رقیب جدی برای نظام سیاسی مطرح باشند. بنابراین نتیجه میگیریم که حاکمیت باید نگاه خود را نسبت به مساله کرد تغییر دهد تا بتواند این مساله را در ایران را حل کند.
مدتی پیش وزیر اطلاعات در گزارش عملکرد خود به مجلس از جلسات این وزارتخانه با شورای حزب دموکرات و کومله خبر داده بود. هر چند برخی از احزاب [و نه همه آنها] چنین دیدارهایی را تکذیب کردند اما فکر میکنید عنوان کردن این موضوع میتواند به معنی تغییر در نگاه حاکمیت محسوب شود؟
ما اطلاع موثق و مستند و رسمی در این باره نداریم، اما احساس میکنیم نوعی تغییر نگاه در این رابطه وجود دارد. حداقل از سوی بخشهایی از حاکمیت رویکردی وجود دارد که در راستای ضرورت تغییر تعامل با احزاب کرد و گروههای سیاسی کردستان است. احساس میکنیم چنین زمینهای حداقل درون بخشی از سیستم سیاسی وجود دارد. این صحبتها در حد شایعه هستند اما نباید فراموش کرد که از سوی برخی از احزاب هم تکذیب نشده است. به طور کلی حاکمیت به صورت دوگانه با این موضوع برخورد میکند. باید دید این گروه درون حاکمیت که موافق تغییر رویکرد هستند تا چه اندازه قدرت اجرایی دارند.
برگردیم به فعالیتهای جبهه متحد کرد که شما عضو آن هستید. این جبهه در سالهای گذشته فعالیتهایش تا حد صدور بیانیههای پراکندهای تقلیل پیدار کرده بود، اما در ماههای گذشته شاهد تحرکات جدیدی از سوی اعضای آن هستیم. ممکن است در خصوص فعالیتهای اخیر و برنامههایتان در حوزه های مختلف توضیح دهید؟
این درست است که جبهه متحد کرد در سالهای گذشته دچار رکود و خمیدگی شده بود، اما این تنها جبهه نبود که با این شرایط روبرو بود. جبهه سال ۸۴ تاسیس شد و به این دلیل که تجربه جدید و وسیعی هم بود دو سال اول را صرف سازماندهی و شکلگیری کرد، اما زمانی که خواست فعالیتهایش را گسترش دهد در سال ۸۶ متاسفانه مهندس ادب، از بنیانگذاران موثر جبهه در گذشت. از ابتدای فعالیت دولت احمدینژاد و به ویژه دوره دوم هم فضای سیاسی ایران به شدت بسته شد و فشارهای جدی بر همه جریانات اعمال شد. در چنین شرایطی، جبهه متحد کرد نیز به محاق رفت و دچار رکود شد. اما بعد از انتخابات سال ۹۲ امیدهایی برای فعالیت مجدد ایجاد شد. قبل از آن هم به مدت دوسال جبهه مانند سایر جریانات به این امید که جریان معتدلتری سر کار بیاید سعی کرد خود را مجددا سازماندهی و استراتژی منظم و برنامه و چشمانداز بهتری تدوین کند. آمدن آقای روحانی و شرایط جدید باعث شد که ما ثبات و سازمان بیشتری بگیریم. درحال حاضر نیز سایت فعالی داریم ودر حال تدوین برنامه و پلاتفرمی هستیم که شامل فعالیت در حوزههای انتخاباتی، فعالیت در مناسبتهای ملی و جهانی، مسائل حقوق بشر، زنان،ایجاد بانکهای اطلاعاتی و کارهای نظری میشود. اما همه اینها نیاز به نیروی انسانی و هزینههای مادی و معنوی دارد که ما به سهم خود در راستای تحقق آن تلاش میکنیم.
در آستانه انتخابات مجلس قرار داریم. شما در کردستان هستید، آیا هیچ گونه دورخیز و تلاشی از سوی جریانهای سیاسی مختلف برای تاثیر گذاری در این انتخابات وجود دارد؟
من احساس میکنم زمینه مشارکت در انتخابات تا حدودی فراهم است. امیدهایی در دل مردم به صورت نسبی زنده شده است. در خصوص انتخابات آینده هم اگر نگوییم سرنوشتساز است، میتوان گفت تاثیرگذار خواهد بود و میتواند به گشایش مشکلات کمک کند. در مورد اصلاحطلبان کرد هم شاهد هستیم که نشستها و تحرکات آشکار آنها نسبت به سابق بیشتر شده است. ما هم به عنوان جبهه متحد کرد در حال رایزنیهای داخلی برای چگونگی حضور در انتخابات هستیم که هنوز به نتیجه قطعی نرسیدهایم. در حال حاضر پیرامون این موضوع بحث میکنیم که آیا به نام جبهه کاندیدای مستقل در شهرها معرفی کنیم یا نه. در اولویتهای بعدی هم، ما خود را بیشتر به گروههای اصلاح طلب کرد نزدیک میبنیم و اگر ضرورت ایجاب کند، با حفظ تفاوت در نگاه سیاسی با آنها، فعالیتهای مشترکی انجام خواهیم داد. به صورت خلاصه اگر قرار باشد از میان اصلاحطلبان و اصولگرایان دست به انتخاب بزنیم قطعا با وجود انتقاداتی هم که به آنها داریم سراغ اصلاح طلبان خواهیم رفت.