سال تحصیلی جاری هنوز به نیمه نرسیده اما اخبار ضرب و جرح دانشآموزان و معلمان هیچ وقت تا این اندازه به رسانهها راه پیدا نکرده بود. در آخرین مورد از این لیست بلند بالا، معلمی توسط بستگان یک دانشآموز که گفته میشود نظامی بودهاند، به شدت مضروب شده و حالا سخنگوی آموزش و پرورش تهران از طرح شکایتی در مراجع قضایی خبر داده است. در روزهای گذشته هم توضیحات این وزارتخانه باعث یک جنجال رسانهای شد و تیتر “قانونیشدن تنبیه بدنی”، مسوولان آموزش و پرورش را مجبور به واکنش و تکذیب کرد.
کتک خوردن دو معلم در یک ماه
در دی ماه و پس از انتشار خبرهای متعددی از تنبیه بدنی در مدارس کشور، خبر کتک زدن دو معلم، توجه افکار عمومی را به خود جلب کرد. به ویژه آنکه یک معلم هم در آذر ماه سر کلاس درس به دست دانشآموز خود به قتل رسیده بود.
نخستین مورد، بیست و یکم دی ماه رخ داد و ابوالفضل هنانیان، دبیر ریاضی منطقه ۱۴ تهران در راه رفتن به مدرسه توسط دو نفر -که یکیشان لباس نظامی به تن داشته- به شدت مضروب و مجروح شد. او که سابقه ۲۷ سال معلمی دارد به کار بردن تنبیه بدنی از سوی خود را رد کرده و مدعی شده ضاربان او، پدر و از بستگان یکی از دانشآموزانش هستند و از آن پس سعی داشتهاند تا با جلب نظر سایر اولیا، او را متهم به تنبیه بدنی کنند.
هنانیان از بیعملی وزارت آموزش و پرورش هم گلایهمند بوده و گفته تنها اقدام این وزارتخانه، پیشنهاد تعویض مدرسه به معلم مضروب بوده است.
با گذشت دو هفته از این ماجرا، سخنگوی آموزش و پرورش تهران در گفتوگو با ایلنا توضیح داده که این اداره کل بلافاصله پس از اطلاع از موضوع، به مراجع قضایی شکایت کرده و از معلم و مدیر مدرسه هم درخواست شده تا شکایت کنند.
مسعود ثقفی درباره صحت و سقم اقدام به تنبیه بدنی از سوی این معلم، توضیح داده: “بر این عقیده هستیم که اگر دبیر ما نیز تخلفی کرده باشد، باید از سوی مراجع ذیصلاح به آن رسیدگی شود، از سوی دیگر اجازه نمیدهیم که هر کسی به هر بهانهای به همکار فرهنگی ما توهین کند یا وی را مورد ضرب و شتم قرار دهد. اگر هر کس بخواهد به خود اجازه دهد؛ درباره تخلف احتمالی انجام شده راسا اقدام کند، سنگ روی سنگ بند نمیشود.”
او تاکید کرده :“هنوز به این نتیجه نرسیدهایم که دانش آموزان از سوی معلم خود تنبیه میشدند، اگر چنین اتفاق یا تخلفی هم صورت گرفته باشد، مراجعی برای رسیدگی به این تخلفات وجود دارد.”
ثقفی درباره اینکه آیا ضاربین لباس نظامی به تن داشتند، گفت: “بیشتر ساکنان منطقهای که این معلم در آن تدریس میکند، نظامی هستند. این افراد هم احتمالا ساکن آنجا و از کارکنان آن منطقه هستند. اگر معلم میگوید که لباس نظامی به تن داشتند، حتما این طور بوده، چرا که ما خودمان در محل حضور نداشتیم که بخواهیم این موضوع را قطعی بیان کنیم.”
اما در فاصله حمله به معلم تهرانی و سخنان این مقام اداره آموزش و پرورش تهران، حادثه مشابهی هم در جنوب کشور رخ داده است. معلمی خرمشهری با دانشآموزی درگیری لفظی پیدا میکند و متعاقب آن، پدر دانشآموز که معاون گمرک منطقه آزاد اروند است، به همراه دو نفر دیگر به مدرسه می رود و در حضور دانش آموزان به معلم سیلی میزند. این اتفاق با واکنش معلمان خرمشهری مواجه شد و حتی برخی تهدید به اعتصاب کردند. مسوولان محلی هم سریع به فکر چارهجویی افتادند و برای پرهیز از حادتر شدن اوضاع، این اقدام را محکوم کردند و خواستار محاکمه فرد ضارب شدند. عبدالله سامری، نماینده خرمشهر در مجلس هم معلمان را از اعتصاب برحذر داشته و با حضور در دبیرستان از معلم مضروب خواسته گذشت کند.
اما حتی قتل معلم خوشنام بروجردی هم با وجود برخی اعتراضات مقطعی، نتوانست چندان تاثیرگذار باشد و خیلی زود فراموش شد. حادثهای که ساعتی پیش از ظهر روز شنبه یکم آذر ماه رخ داد و در جریان آن، محسن خشخاشی، دبیر فیزیک دبیرستان حافظی بروجرد، با ضربات چاقو به شدت مجروح شد و با آمبولانس از مدرسه به بیمارستان رفت. این پایانی بر ۲۳ سال تدریس آموزگاری بود که به گفته همسر و همکارانش رفتار خوب و دوستانهای با دانشآموزان داشت. محمد. ک، دانشآموز ۱۵ ساله، معلم خود را با ضربات چاقو از ناحیه سینه و گردن مضروب کرد و اقدامات پزشکان در بیمارستان برای نجات او، مثمرثمر واقع نشد.
خشونت در مدارس
خانه ملت، خبرگزاری رسمی مجلس شورای اسلامی وقتی به موضوع تعداد بالای اخبار مربوط به آسیب دیدن دانشآموزان توسط معلمان و کادر مدارس ورود کرد، وزارتخانه آموزش و پرورش بالاخره طی یک اطلاعیه رسمی وادار به موضعگیری شد. اما این توضیحات خود باعث جنجالی جدید شد. در این جوابیه آمده بود که “این اصل هم باید مورد قبول مدرسه، خانواده، قانون (پیشنهاد میشود در تدوین قوانین تنبیهی توسط نمایندگان محترم خانه ملت طرفین موضوع به یک اندازه مدنظر باشند) و محققان قرار گیرد که با اینکه هیچ یک از روشهای تنبیهی توصیه نمیشود، اما به هر حال برای جلوگیری از بعضی رفتارهای پرخطر و بسیار ناشایست، میتوان از اصل تنبیه در تعلیم و تربیت استفاده کرد زیرا ممکن است تنبیه تنها راهی باشد که کودک یا نوجوان را وادار به انجام دادن رفتار دیگری غیر از رفتار نامطلوب کند، امکان دارد که رفتار نامطلوبی در طول زمان آنقدر تحکیم یافته باشد که جز با تنبیه کردن نتوان نوجوان یا جوان را به انجام دادن رفتار دیگری وادار کرد”.
استخراج تیتر “پیشنهاد برای قانونیشدن تنبیه بدنی” جنجال بزرگی ایجاد کرد و مسوولان آموزش و پرورش مجبور به توضیحات بیشتر شدند. از جمله در اطلاعیه تازهای تاکید شد که “تنبیه بدنی از نظر مقررات و قوانین آموزش و پرورش ممنوع و انجام آن جرم است و با مرتکبین تنبیه بدنی براساس قوانین و آیین نامه های مصوب برخورد جدی شده و می شود.”
سخنگوی آموزش و پرورش شهر تهران هم توضیح داد که “تحت هیچ شرایطی تنبیه بدنی را نمیپذیریم. خیلی مواقع پیش میآید که شاگردان در کلاس درس شیطنتهایی میکنند اما هیچگاه نباید اجازه بدهیم ضربهای به آنها بزنیم. بچه ها عزیزتر از آن هستند که ما بخواهیم برای تربیت آنها از اینگونه برخوردها داشته باشیم.”
اما با وجود همه این ممنوعیتها و تاکیدها، تنبیه بدنی یک رفتار رایج در مراکز آموزشی ایران است. شیرزاد عبداللهی، کارشناس مسائل آموزشی در مطلبی که برای روزآنلاین نوشته، از یک دبیر مرد دبیرستان روایت میکند. این فرد کسانی را که از ممنوعیت تنبیه بدنی در مدارس حرف می زنند افراد “خوش خیالی” می داند که نظراتشان “ریاکارانه” است و حتی یک روز هم سر کلاس درس نرفتهاند. به گفته او “کسانی که از اصول تعلیم و تربیت و کنوانسیونهای بین المللی آموزشی سخن میگویند باید بدانند یا شنیده باشند که سطح تراکم دانش آموزان یک کلاس در اروپا و امریکا چقدر است. چطور یک معلم میتواند به سی – چهل نفر در کلاس و به حدود ۴۰۰ دانش آموز در هفته درس بدهد، ارزشیابی کند، ورقه تصحیح کند و باز هم وقت داشته باشد و ۴ تا از این دانش آموزان را هم هدایت کند.”
گویا همنظران این معلم در نظام آموزشی ایران کمتعداد نیستند و تنها مروری به تعداد بالای حوادث منجر به صدمه شدید بدنی دانشآموزان بر اثر تنبیه بدنی در ماههای گذشته، اهمیت پرداختن به الگوهای خشونتورزی در مدارس را یادآوری میکند.