روحانی و پایان انزوای ایران

گاردین
گاردین

» تحلیل گاردین از سیاست های جدید دولت

تقریبا دو سال پس از انتخاب حسن روحانی به ریاست‌جمهوری ایران و شروع روند آهسته اعتمادسازی با واشنگتن، هفته گذشته توافق هسته‌ای در سوئیس حاصل شد. ایران وعده داد برنامه هسته‌ای خود را در عوض لغو تدریجی تحریم‌ها به میزان قابل توجهی محدود کند.

روحانی پس از دستیابی به توافق، در حالیکه از آیت‌الله خامنه‌ای رهبر ایران تشکر می‌کرد گفت: “امروز روزی است که در حافظه تاریخی ملت ایران باقی خواهد ماند.”

حسن روحانی، از مذاکره‌کنندگان پیشین هسته‌ای ایران، با شعار اعتدال و مصالحه، به ایرانی‌ها قول داد تا بدون تعطیلی برنامه صلح‌آمیز هسته‌ای، کشور را از انزوا بیرون بیاورد. این وعده‌ای بلند پروازانه بود که می‌توانست با کارشکنی‌های تندروهای تهران، کشورهای غربی و اسرائیل عملی نشود و تا هفته گذشته هم هیچکس از موفقیت آن مطمئن نبود.

روحانی در خانواده‌ای متوسط، کشاورز و قالی‌باف در سرخه متولد شده است. پدرش مغازه عطاری داشت و با روحانیون قم مرتبط بود. او کودک آرام و دانش‌آموزی خوبی بود و از خواندن قرآن لذت می‌برد، اما به شنا و کوهنوردی هم عشق می‌ورزید که به گفته دوستانش تا امروز نیز ادامه دارد.

پس از انقلاب پله‌های ترقی را در قلب دولت ایران طی کرد. در دوران جنگ ایران و عراق، فرمانده دفاع هوایی ملی بود و در سال ۱۹۸۶ معاون نایب رئیس مجلس شد و در مذاکرات پنهانی با آمریکا بر سر معاوضه گروگان‌ها با سلاح، که به ایران کونترا شهرت یافت، شرکت داشت. هنگام مرگ آیت‌الله خمینی در سال ۱۹۸۹، دبیر شورای عالی امنیت ملی شد. یک دیپلمات ایرانی کمی پس از انتخاب او به ریاست‌جمهوری گفت: “او یک محرم کامل است. تمام رازهای ایران را می‌داند.”

روحانی برای دریافت مدرک فوق‌لیسانس و دکترای خود به گلاسگو رفت و آخرین مراحل تحصیل خود را به عنوان نایب‌رئیس مجلس ایران ادامه داد. پروفسور حسن امین از استادان بازنشسته دانشگاه گلاسگو به بی‌بی‌سی گفت: “دانشجویان او را به اسم کوچک صدا می‌کردند. بسیاری اوقات در غذاخوری دانشجویان غذا می‌خورد و گاهی هم او را به رستوران کارکنان می‌بردم. او بریتانیا را انتخاب کرد چون برای سیستم حقوقی، قضایی و سیستم قانون‌گذاری این کشور احترام قائل بود.”

بخشی از امیدهایی که انتخاب او در دل دولت‌های خارجی ایجاد کرد، به خاطر نقش او در مذاکرات هسته‌ای گذشته بود. دیپلمات‌های بریتانیایی و آمریکایی طرف مذاکره، او را یک مصلحت گرای تاثیرگذار خوانده‌اند. فرانسوا نیکولو، سفیر سابق فرانسه در ایران پس از انتخاب روحانی به نشریه تایم گفت: “مردم درک نمی‌کنند که او بود که خامنه‌ای را راضی به توقف برنامه هسته‌ای نظامی در سال ۲۰۰۳ کرد. این باعث خوش‌بینی من است، چون اعتقاد دارم او کسی است که می‌تواند چنین قدم‌های بزرگی بردارد.”

روحانی با انتخاب محمود احمدی‌نژاد در سال ۲۰۰۵ از سمت خود استعفا داد و مرکز تحقیقات استراتژیک را اداره کرد که تبدیل به مامنی برای ناراضیان دولت شد.

او در داخل و همچنین در خارج، از سیاست‌های احمدی‌نژاد به شدت انتقاد می‌کرد. در سال ۲۰۰۶ در نامه‌ای به نشریه تایم نوشت: “ایران مسلح به سلاح هسته‌ای منطقه را بی‌ثبات می‌کند و موجب به راه افتادن مسابقه تسلیحاتی می‌شود و منابع منطقه را از بین می‌برد. بمب برای ایران هیچ مزیت امنیتی ندارد.”

او از همین گفتمان در مبارزات انتخاباتی خود استفاده کرد و در مقابل سعید جلیلی، مذاکره‌کننده دولت احمدی‌نژاد گفت: “خوب است که سانتریفیوژ بچرخد، اما به شرطی که زندگی مردم هم بچرخد. تمام مشکل ما همین است. به اندازه کافی برای بستن پرونده هسته‌ای و ممانعت از ارجاع آن به شورای امنیت سازمان ملل تلاش نکردیم.”

انعطاف و مصبحت گرایی در روش‌ها، بدون مصالحه در اصول، بخش اعظمی از زندگی و حرفه او را تشکیل می‌دهد. این موضوع حتی در دانشنامه دکترای او نیز منعکس شده است. در چکیده پایان‌نامه‌اش آمده: “این پایان‌نامه تایید می‌کند که هیچ قانونی در اسلام تغییرناپذیر نیست. تغییرناپذیری تنها مخصوص دین، ارزش‌ها و اهداف غایی شریعت است.”

توافق لوزان برای روحانی یک پیروزی بزرگ بود و جشن‌‌های ملی در سراسر کشور، نشان‌دهنده حمایت مردمی از روش و استقامت محتاطانه اوست. در صورت دستیابی به توافق نهایی در ماه ژوئن، روحانی فرصت خواهد داشت تا روی اهداف دیگرش متمرکز شود.

منبع: گاردین - 5 آوریل 2015