مشکل ایران و آمریکا هم خدا را شکر در حال حل است. همه چیز آماده حل این مشکل است، فقط یک دردسر وجود دارد و آن اینکه از طرف آمریکا موضوع بحث و نماینده و محل و چیزهای دیگر همه معلوم است، اما از طرف ایران هنوز معلوم نیست که قرار است مذاکره انجام بشود یا بناست جنگ بشود؟ و معلوم هم نیست که مذاکره در مورد چیست؟ و معلوم هم نیست که نماینده ایران چه کسی است؟ عده ای مانند متکی و سلطانیه و غیره آماده مذاکره اند، اما حکومت آنها را برای مذاکره مناسب نمی داند. کسانی هم هستند مانند ظریف که برای این مذاکره مناسب است، اما خودش حاضر به شرکت در مذاکره نیست، یک گروه سوم هم وجود دارد که هم خودش مناسب است و هم حاضر است مذاکره کند، مثل جواد لاریجانی که بقیه با او مخالفند. فعلا که جواد ظریف گفت: « امکان شرکت در مذاکره با آمریکا را ندارم، آماده بازگشت به تهران هستم.» همزمان با همین مذاکرات و یک هفته مانده به قطعنامه سوم، دیروز 9 فقره یا فروند یا اسکادران یا قطعه یا واحد ناو جنگی آمریکا وارد خلیج فارس شدند. در همین راستا سارکوزی نیز گفت: « من فکر می کنم نباید در تشدید تحریم های ایران تردید کرد.»
گروگان در مقابل گروگان
واقعا نبوغ بیداد می کند! اصلا فکرش را هم نمی توانستید بکنید که احمدی نژاد چنین چیزی به ذهنش خطور کند، بیخودی نیست که این آقای کروبی یک ساعت خوابید، رای احمدی نژاد دو میلیون تا رفت بالا. تازه به قول محسن رضایی این نیروی دست ششم شان است و این کارهای شکوهمندانه و نبوغ آسا و مبتکرانه به ذهن شان می رسد، وای به اینکه نیروهای دست اول شان بیایند که آن وقت معرکه می شود. به عقل چه کسی می رسید که در برای آزادی گروگان های آمریکایی که این آمریکایی های چشم سفید و زورگو از سفارت ایران در اربیل گرفتند، جمهوری اسلامی هم به جایش پنج نفر از اتباع آمریکایی را گرفته است و حالا این را ول می کنم تو هم آن را ول کن، فقط نکته اش این است که آمریکایی ها ایرانی ها را به عنوان گروگان دستگیر می کنند، ایرانی ها هم در عوض خود ایرانی ها را دستگیر می کنند. وزارت امور خارجه و وزارت علوم طی اطلاعیه مشترکی با همکاری زندان اوین از کلیه استادان و دانشجویان دانشگاههای هاروارد، ام آی تی، مریلند، برکلی، استنفورد، دنورو تگزاس درخواست کرد که برای همکاری با دولت مهرورز جمهوری اسلامی و مبارزه با آمریکای جهانخوار از طریق توسعه علمی سریعا ویزای ایران را گرفته و برای کاهش دردسر برادران اطلاعات مستقیما از فرودگاه مهرآباد خودشان به اوین بروند. سازمان اتوبوسرانی تهران اعلام کرد خط مهرآباد- اوین بطور رایگان آماده خدمت به هموطنان عزیز است. در راستای دستگیری هاله اسفندیاری، آخرین عضو انجمن طرفداران گفتگو با دولت ایران و معروف به عامل جمهوری اسلامی و نازی عظیما، کیان تاجبخش پژوهشگر ایرانی آمریکایی نیز دستگیر شد. یکی دیگر از دوستان را هم گرفته اند که هرجوری فکر می کنم این بنده خدای سازشکار و عامل جدی جمهوری اسلامی را چرا گرفته اند، نمی فهمم؟ عفو بین الملل اعلام کرد که وضع حقوق بشر در ایران، بدتر از همیشه است. سخنگوی دولت اعلام کرد: عوضش همه چی گرون می شه.
استقبال پرهزینه یا کم هزینه
احمدی نژاد فردا وارد اصفهان می شود، البته نه از تهران، بلکه از اوکراین، به نظر می رسد کمی نیاز به محبوبیت دارد و برای همین اصفهان را همزمان با قضیه کتک خوردن که دارد به یک پدیده ملی در کل کشور تبدیل می شود، انتخاب کرده است. معاون استاندار اصفهان که خودش می داند قضیه از چه خبر است، گفت: « استقبال پرهزینه از رئیس جمهور ممنوع است.» ظاهرا دفعه های قبل هزینه استقبال آنقدر بالا بوده که سروصدای آشپزباشی را هم درآورده است. شما یک نگاه به عکس های جمعیت بکنید تا بفهمید که علت استقبال پر هزینه چیست.
البرادعی، گم شده در ترجمه
البته یک بدی اش این است که بعضی ها انگلیسی بلد نیستند و نمی فهمند البرادعی چه چیزهای خوبی به ما می گوید، در عوض یک خوبی هم دارد که وقتی خودمان گفته های البرادعی را ترجمه می کنیم، بسیاری از چیزهایی را که البرادعی حالی اش نبوده و باید می نوشته و ننوشته، به جای او می نویسیم و مشکل را حل می کنیم. دیروز ممد، منظورم همین برادعی خودمان است، گزارشی از آخرین آبشارهایی که روی کلیه تپه های نطنز و اصفهان و بوشهر، ایران به کار انداخته است و سایر قضایا را به سازمان ملل تقدیم کرد. البرادعی سرپیچی ایران از قطعنامه شورای امنیت را تائید کرد. لاریجانی همین موضوع را ترجمه کرد و گفت: « گزارش البرادعی نشان از حرکت ایران در چارچوب حقوق بین المللی دارد.» همچنین البرادعی گفت: « جمهوری اسلامی مانع بازرسی ها شده است.» محمد سعیدی، همین موضوع را ترجمه کرده و گفت: « هیچ مانعی برای بازرسی های آژانس وجود ندارد.» البرادعی گفت: « نمی توان اطمینان حاصل کرد که برنامه هسته ای ایران، صرفا صلح آمیز است.» سلطانیه مترجم رسمی و قسم خورده دادگستری نیز این جمله را ترجمه کرده و گفت: « گزارش البرادعی سند دیگری بر صلح آمیز بودن فعالیت هسته ای ایران است.» در پایان البرادعی افزود: « ایران به برنامه غنی سازی خود سرعت بخشیده است.» فعلا نهضت ترجمه ادامه دارد، فقط یک اشکالی وجود دارد که این رهبران کشورهای دیگر که علیه ما قطعنامه صادر می کنند، به جای اینکه ترجمه فارسی گزارش البرادعی را بخوانند، متن انگلیسی اش را می خوانند، این مشکل جدی است، باید آن را حل کرد.
همه مامان های رئیس جمهور
یکی است که ما دوست نداریم رئیس جمهور باشد، ولی خودش دوست دارد رئیس جمهور باشد و روز به روز هم این مشکلش جدی تر می شود. یکی دیگر هم هست که ما دوست داریم رئیس جمهور شود، ولی مامانش راضی نیست. مادر سید محمد خاتمی گفت: « به محمد گفتم راضی نیستم اگر دوباره رئیس جمهور شوی.» در عوض مادر احمدی نژاد گفت: اوی محمود! با لباس سیاه رفتی تهرون، با کفن سفید برمی گردی، اگر ببینم دور بعد رئیس جمهور نشدی، دیگه خونه نمی آی. در همین راستا محسن رضایی گفت: « احمدی نژاد حداکثر یک استاندار است و کابینه اش نیروی دست ششم است.»