مدرک مشاور حقوقی

نویسنده

po_ahmadi_01.jpg

موضوع مدرک علی کردان حداقل از نظرافکار عمومی روشن شد. کردان وظیفه خود را انجام داد، او ‏سرانجام به جعلی بودن مدرک خود معترف شد و با طرح دعوی علیه به ظاهرنماینده دانشگاه اکسفورد ‏موضوع جعلی بودن مدرک خود را قانوناً هم به مراجع قضائی اعلام کرد. بعد ازاین حرکت، می ماند وظایف ‏دیگران. دراین رابطه چند مجموعه یا نهاد برآنان وظایفی بارمیشود.‏

نخست دادستان عمومی و انقلاب تهران که مکلف است برابر ماده 527 قانون مجازات اسلامی عمل کند که ‏مقررمی دارد: “هرکس مدارک اشتغال به تحصیل یا فارغ التحصیلی یا تأئیدیه یا ریزنمرات تحصیلی ‏دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی و تحقیقاتی داخل یا خارج ازکشوریا ارزشنامه تحصیلات خارجی را جعل ‏کند یا با علم به جعلی بودن، آن را مورد استفاده قراردهد علاوه برجبران خسارت، به حبس از یکسال تا سه ‏سال محکوم خواهدشد.درصورتی که مرتکب یکی از کارکنان وزارت خانه ها یا سازمانها و مؤسسات وابسته ‏به دولت یا شهرداری یا نهادهای انقلابی باشد یا به نحوی ازانحاء درامرجعل یا استفاده ازمدرک و اوراق ‏جعلی شرکت داشته باشد به حداکثرمجازات محکوم می گردد.“‏

‏ اعمال این ماده درحوزه اختیارات دادستان است و از جرائمی است که برابرماده 727 قانون مجازات اسلامی ‏جزء وظایف و تکالیف مدعی العموم است که طرح دعوی بنماید. نمی خواهم ازمنظرحقوقی به مصاحبه سعید ‏مرتضوی دادستان عمومی و انقلاب که اعلام کرده است از 22 شهریورماه که آقای کردان علیه نماینده ‏دانشگاه آکسفورد طرح دعوی نموده و شعبه دوم بازپرسی کارکنان دولت مشغول رسیدگی به این شکایت ‏هست نیزبپردازم و توقعم آن نیست که دادستان تهران که در موارد بسیارمعمولی که میشود اغماض کرد و ‏وارد نشد، وارد میشوند دراین مورد ورود پیدا کند؛ بهرحال نگارنده هم تا زمانی که محمدرضا رحیمی ‏معاون حقوقی و پارلمانی ریاست جمهوری که آن زمان هنوز دارای مدرک دکتری نبودند یا حداقل از ‏تیتردکتری استفاده نمی کردند، با جناب کردان دردانشکده حقوق دانشگاه آزاد واحد مرکز همکاربودیم.جامعه ‏حقوقی می داند که درشرایط پیش آمده باید، نماینده احتمالی دانشگاه آکسفورد محاکمه شود یا دارنده و استفاده ‏کننده از مدرک دکتری؟

دومین نهاد، ریاست جمهوری است که باید پاسخ افکارعمومی را بدهد هرچند کسی ازکردان نخواسته که ‏درشرح گذشته خود در زمان معرفی به مجلس لیست مدارک تحصیلی خود از لیسانس و فوق لیسانس و ‏دکتری را ارائه دهد و این مدارک و یا به گفته رئیس جمهور “کاغذ پاره ها” هم دلیل رأی نمایندگان به ‏وزیرکشورنشد. اما نکته ظریفی دراین قضیه است که شاخص ترین وزیرکابینه درسال پایانی که منتهی به ‏برگزاری انتخابات ریاست جمهوری میشود حداقل به مجلس “دروغ” گفته و تا همین اواخر بر دروغ خود ‏پافشاری کرده است.‏

اگربه دیالوگ بین روح اله حسینیان و علی کردان توجه شود، آنچه که امروز دادستان تهران و ‏وزیرکشورازآن بعنوان شکایت علیه نماینده دانشگاه آکسفورد یاد میکنند، فراترازاین مطالب است. آقای کردان ‏از نحوه اخذ مدرک تیتررساله و شیوه دفاع از دانشگاه آکسفورد یاد کردند، اماظاهراً محموداحمدی نژاد این ‏مطالب را حاشیه های انتخاب کردان می دانند و اراده ای درتغییرکردان حداقل تا این زمان دیده نمی شود و ‏لابد مسائل مهمتری ذهن رئیس جمهور را به خود مشغول نموده است که مسئله کردان درحاشیه قرار دارد.‏

سومین نهاد، مجلس شورای اسلامی است. به گفته دونفرازنمایندگان مجلس یکی محمدرضا باهنر نایب رئیس ‏دوم و دیگری علاء الدین بروجردی رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی اشاره میکنم. باهنر میگوید ‏برای وزارت نیازی به مدرک تحصیلی نیست و درمورد اتهام کردان مبنی بردروغ گفتن ایشان فتوائی ‏صادرکرده اند که باید به خداپناه برد. باهنر همچنین میگوید که مگر می توان در دنیا به غیرازمعصومین کسی ‏را پیدا کرد که دروغ نگفته باشد؟!‏

گفته علاءالدین بروجردی رئیس کمیسیون امنیت ملی و هم عقیده با هنردرحمایت ازکردان هم خواندنی است. ‏او می گوید که وظیفه مجلس درمورد کردان انجام شده و ازهم اکنون به بعد تصمیم گیری درباره او ‏دراختیاردولت است.‏

پس ظاهراً امیدی به نهادهائی که دربالا به آن اشاره کردم نیست؛می ماند آخرین نهاد یعنی مطبوعات که تجلی ‏روح جامعه هستند.و هدف اصلی این نوشتارپرداختن به این نهاد مهم است. روزهای اولی که موضوع جعلی ‏بودن مدرک کردان مطرح شد و این پیگیری را سایت “الف” وابسته به احمدتوکلی انجام داد. چهره شناخته ‏شده ای که از بدو انقلاب مناصب مهمی داشته و تا کاندیدائی ریاست جمهوری هم پیش رفته و هم اکنون ‏نیزعلاوه برنمایندگی مجلس و پایگاه مهم مرکز تحقیقات و پژوهشهای مجلس، عضو هیأت علمی دانشگاه ‏نیزهست[ او هم استانی کردان و رئیس مجلس و پسرخاله او هم هست]. او با بسته شدن سایتش مواجه شد[بسته ‏و بازشدن آن سایت نیزخود قصه ایست که باید درمطلبی جداگانه به آن پرداخت] و محمدرضا رحیمی معاون ‏حقوقی و پارلمانی رئیس جمهورکه درزمانه ریاست بردیوان محاسبات و قبل از ورود به جمع اعضاء کابینه ‏دولت نهم دراظهارنظری عجیب ازمردی عرب درسوریه، مقامی بسی بالاترازریاست جمهوری برای احمدی ‏نژاد قائل شد و دامان وزرای وی را هم ازآلوده شدن به بررسی دیوان محاسبات پاک و مبری دانست، از ‏رسانه ها خواست به ماجرای “ناپسند جعلی نشان دادن” مدرک کردان خاتمه دهند:چون ما درکشور مسئولیم و ‏به صورت شبانه روزی کارمی کنیم و این سخنان مانع ازخدمت ما به مردم نمی شود..‏

او که مدعیست “اصلاً مدرک تحصیلی چه ارزشی دارد؟ آیا شما در ارزیابی کارهایتان درآخرت با مدرک ‏تحصیلی مورد ارزیابی قرارمیگیرید؟” اما نگفت که شناخت مردم و بالتبع مسئولین ازافراد به همین مدرک ‏های تحصیلی است و یا به گفته سعدی “تامرد سخن نگفته باشد عیب وهنرش نهفته باشد.” اگرمدرک دکتری ‏برای وزارت کشور “کاغذپاره” باشد مدرک تحصیلی رشته حقوق برای معاون پارلمانی و حقوقی رئیس ‏جمهور از واجبات است.‏

آقای رئیس جمهوردرجلسه مشترک دولت با مجلس خطاب به رئیس مجلس گفتند: شما درمجلس یکسری ‏قوانین تصویب می کنید که پدرصاحب بچه را درمی آورد !!! و یا گفتند: ما دردولت قانون را اجرا می کنیم ‏اما به شرطی که قانون دست و پاگیرنباشد…‏

حال باید دید قوانین چگونه به تصویب میرسند که بعض ازآنها به زعم رئیس جمهور “پدر صاحب بچه را” در ‏می آورد. قوانین به دو صورت تصویب می شوند: یا به صورت طرح که دراین صورت برابرقانون اساسی و ‏آئین نامه داخلی مجلس، رئیس جمهور و وزراء می توانند در جلسات علنی و کمیسیون ها شرکت کنند و ‏نظریات دولت را درنحوه تصویب طرحها ارائه کنند یا قانون به صورت لایحه و ازناحیه دولت تقدیم مجلس ‏میشود؛ دراین صورت دیگررئیس دولت نمی تواند بگوید “قانون برای اجرا آسان باشد… خوب لایحه قابل ‏اجرا بنویسید، و…“‏

اگر معاون حقوقی و پارلمانی دولت حقوقدان باشد به یقین موارد “دست وپاگیر” و مواردی را که موجب ‏سختی اجرا میشود یا “پدرصاحب بچه را درمی آورد” به نمایندگان گوشزد می کند. به یقین نمایندگان هم قصد ‏آنرا ندارند که پدردولت را دربیاورند و یا درچنیره قواعد دست وپا گیر و سخت اجرا، باعث کندی کاردولت ‏بشوند. ‏

بر این اساس اعتقاد دارم اگریک نفردرهیأت دولت باید متخصص باشد آن شخص معاون حقوقی و پارلمانی ‏است که علاوه برایجاد رابطه حسنه حقوقی بین وزارت خانه و پاسخگوئی به سئوالات دستگاههای اجرائی ‏درباره نحوه اجرای قانون، باید با مدیریت حقوقی خود قوانین قابل اجرا را ازتصویب بگذراند. پس باید جناب ‏رحیمی که خود مدعی اند دکترای حقوق دارند باید به واقع حقوقدان باشند، زیرا برای اولین باراست که بین ‏مجلس ودولت درمورد اجرای قوانین مسائل حاشیه ای به وجود آمده است. در مجلس هفتم، حداد عادل رئیس ‏وقت مجلس مجبور شد چند قانون مصوب مجلس را برای اجرا از طریق روزنامه رسمی منتشر و ابلاغ نمایند ‏هرچند درآن زمان نامه هائی بین احمدی نژاد و حدادعادل رد وبدل شد، اما مشخص نشد واقعیت چه بود زیرا ‏مسئله در واقع از ناحیه دو طرف درزگرفته شد. درمجلس هشتم هم که جناب لاریجانی درجلسه مشترک ‏مجلس و دولت گفتند “انتظار مجلس این است که دولت به قانون های مصوب مجلس احترام بگذارد”… یا ‏‏”گزارش عملکرد سالانه خود را ارائه دهد…” همه این مطالب به حوزه کاری معاون حقوقی و پارلمانی ‏برمیگردد و آنهم اشراف ایشان به علم حقوق.‏

من سوابق کاری محمدرضا رحیمی را از استانداری کردستان و سپس ریاست دانشکده حقوق دانشگاه آزاد ‏واحد مرکز [ که تا آمدن ایشان من هم دردانشکده حقوق تدریس داشتم ]و ریاست دیوان محاسبات را میدانم اما ‏نمی دانم حوزه فعالیت حقوقی ایشان چیست؟ مدرک دکتری را از کجا آوردند؟ نزد کدام استادان دروس دوره ‏فوق لیسانس و دکتری را خواندند؟ عنوان رساله ایشان چیست؟ درچه تاریخی از رساله خود دفاع کردند و ‏دانشگاه محل اخذ دکتری کجاست؟ ظاهراً الیاس نادران مدرک دکترای محمدرضارحیمی را همانند مدرک ‏دکتای کردان می داند، حال آنکه بعد از مسئله مدرک کردان و چالشی که از 15 مرداد تا حداقل زمان اعلام ‏جرم کردان علیه نماینده دانشگاه آکسفورد به وجود آمد، یکی از نتایجش، دستوررئیس جمهورمبنی ‏برارزشیابی مدارک مسئولین ازسالهای قبل بود و اینک بهترین گزینه ارائه مدرک دکترای محمدرضارحیمی ‏معاون حقوقی و پارلمانی رئیس جمهوراست تا مشخص شود ایشان قادراست ازتخصص حقوقی خود استفاده ‏کند و به موارد “دست و پاگیر” و نیزمواردی که “پدرصاحب بچه” را درهیأت دولت درنیاورد بپردازد یا ‏همچنان بر این باوراست که وزرای دولت نهم خطا نمی کنند و اگر باب وحی مسدود نشده بود، العیاذبالله… ‏نگاه به رئیس دولت الهی می شد؛ بررسی مدرک محمدرضارحیمی آنقدرمهم است که مانع چالش مجلس ‏ودولت خواهد شد. کسی که بر رأس دیوان محاسبات دولت نشسته بود به یقین از محاسبه باکی ندارد.‏

‏ ‏