معامله پنهان آمریکا، ایران و سعودی

نویسنده

‏ برزو درآگاهی ‏

امروز ایران و آمریکا به رقیبان ترشروئی تبدیل شده اند. در شماره روز جمعه روزنامه لوس آنجلس ‏تایمز، گزارشی به چاپ رسید که دو کشور را در آستانه انقلاب اسلامی 1979، به عنوان بهترین ‏دوستان معرفی می کرد، حداقل ظاهر قضیه این بود.


این گزارش که بر اساس مقاله تحقیقی به تازگی منتشر شده در مجله میدل ایست تنظیم شده بود، موجی ‏از نامه های الکترونیک و ابراز نظرهای گوناگون مثبت و منفی را بدنبال داشت. مقاله نشان می داد ‏دولت های نیکسون و فورد در پی تحت الشعاع قرار دادن محمد رضا شاه پهلوی ضمن تلاش برای ‏پائین آوردن بهای نفت بودند.


طرح آنها جواب داد. بهای نفت پائین آمد. اما احتمالاً نتیجه ای که نصیب آمریکا شد، چیزی بیش از آن ‏بود که انتظارش را می کشید. سقوط قیمت نفت در اوائل 1977 به بی ثباتی وحشتناک در ایران ‏انجامید و این خود وقوع انقلاب در آن کشور را در پی داشت.


آنچنان که آندرو اسکات کوپر، محقق نویسنده این مقاله آورده است، عربستان سعودی برای پائین ‏آوردن بهای نفت در پشت صحنه با آمریکا همکاری می کرد. کوپر عنوان «شکست در دوحه: معامله ‏نفتی پنهانی که به سقوط شاه ایران کمک کرد» را برای مقاله اش برگزیده است.


اما کار به سمت دیگری پیش رفت. بر اساس نسخه مکالمات محرمانه ای که کوپر پرده از آنها برداشته ‏است، در اواخر سال 1975 حدود ماه مه، دولت رئیس جمهور فورد و شاه ایران علیه عربستان ‏سعودی به همکاری مشغول بودند. برگزیده ای از گزارش که به توصیف دیدار شاه ، فورد و هنری ‏کیسینجر- وزیر امور خارجه ووقت آمریکا- اشاره دارد، در زیر آمده است:


رئیس جمهور فورد با ذکر اینکه کیسینجر ایده توقیف دارائی های نفتی عربستان سعودی را در ‏صورت بروز یک بحران مطرح کرده، وارد گفتگو با شاه می شود: «هنری چیزی را که به تو گفته به ‏من گفت، که اگر چیزی شبیه قذافی در عربستان سعودی اتفاق بیفتد، ما چه کار خواهیم کرد. من آنرا ‏تأیید می کنم.» شاه از اینکه ابراز اطمینان فورد را شخصاً بدست می آورد، به نظر خرسند می رسید. ‏او گفت «خوب است.» - و فکر کرد مصر هم برای ملحق شدن به نیروی تهاجمی باید اضافه شود.


خواندگان مقاله اکثراً به نظریه پرطرفدار عامه پرداختند که می گوید کارتر کسی بوده که شاه را از ‏دست داده است.


یکی از خوانندگان نوشته :«عجب! از همسر، پسر و سایر اعضای خانواده محمدرضا پهلوی بپرسید ‏کدام رئیس جمهور باعث وقوع این انقلاب شده است. کارتر کارتر کارتر! خیلی مشتاقم کیسینجر هم ‏این مقاله را بخواند. و درباره تاریخ انقلاب بنویسد.»


خواننده دیگری به نام کالیف می گوید تمام این دوره ایجاب می کند آمریکا دریافت های اساسی در ‏سیاست خارجی خود را مورد تجدید نظر قرار دهد.


بعضی ها هم گفته اند مشخص است که سیاست های آمریکا مسؤول وقوع انقلاب در ایران است. این ‏چیزی است که هر راننده تاکسی در تهران هم «با تمام وجودش» می داند.


خواننده دیگری از کانادا پرسیده است «چطور این همه طول کشید تا داستان رو شود؟»‏

خواننده های دیگری هم به زمان انتشار مقالات در لوس آنجلس تایمز و میدل ایست ژورنال انتقاد وارد ‏کرده اند و می پرسند چرا حمله به دولت های جمهوری خواه تنها چند هفته پیش از انتخابات ریاست ‏جمهوری در آمریکا صورت گرفته است. آن هم در شرایطی که سیاست آمریکا در قبال ایران یک ‏مسأله مهم در این رویداد است.


یک خواننده کانادائی دیگر شک دارد هرگونه اقدام آمریکا می توانست جلوی انقلاب ایران را بگیرد.


او نوشته است: به خاطر دارم ماجرای انقلاب ایران را در اواخر دهه 70 از تلویزیون نگاه می کردم. ‏نیروئی بر روی کره زمین وجود نداشت که بتواند جلوی سرنگونی شاه را بگیرد. خیابان ها و بلوارها ‏مملو از جمعیتی بود که از شاه و دولت بی خرد خسته شده بودند. عمق ماجرا به حدی بود که فقط یک ‏انسان نادان می تواند قبول کند ارتش ایران یا دخالت آمریکا می توانست از سقوط شاه جلوگیری کند.‏

منبع: لس آنجلس تایمز- 18 اکتبر ‏