جشنواره بیست و پنجم فیلم فجر از علی نصیریان بازیگر بزرگ تئاتر و سینمای ایران تجلیل می کند. هنر روز با این چهره ماندگار به گفت و گو نشسته است.
حرف های علی نصیریان
هنوز هم اول تئاتر
استاد فعالیت های هنری اتان چگونه واز چه زمانی آغاز شد؟
من در خانواده ای مذهبی ودر عین حال باذوق به دنیا آمده ام. پدر من اغلب مرا همراه خود به دیدن نمایشهای مذهبی مثل تعزیه ودیگر شکلهای نمایشی که در محله های ما بیشتر اجرا می شد، می برد. نقالی وپرده خوانی هم از گونه های دیگری بود که من به آنها علاقمند بودم. طوری که بیشتراوقات درکودکی ادای کاراکتری مثل سیاه را درمی آوردم. این نوع از نمایشها تاثیرات زیادی بر من گذاشت. علاقمندی من هم به هنر بازیگری از همان اوقات شکل گرفت. این جریانات تا دوران دبیرستان هم همراه من پیش آمد تا اینکه فکر می کنم درسال دوم دبیرستان به همراه دوستان خود گروه تئاتری را شکل دادیم وبه فعالیت های دست وپاشکسته پرداختیم. آن موقع همه این اتفاقات درگروهمان، گرچه کوچک وضعیف اما بسیار روحیه بخش وجدی می گذشت.
با توجه به اینکه تفکرات غالب درآن زمان نسبت به نمایش واصولا بازیگری زیاد جالب نبود، شما درزندگی اجتماعی پیرامون خود درادامه فعالیتها به مشکلی برنمی خوردید؟
نه. دراین مورد هیچ مشکلی برایم به وجود نیامد. باتوجه به اینکه خانواده من هم مثل فضای غالب برجامعه تفکری سنتی رادنبال می کردند، اما شاید یکی از دلایلی که واقعا هیچ مشکلی برایم به وجود نیامداین بود که من تک پسر خانواده بودم. درواقع نسبت به این مسائل نه تشویق می شدم ونه اینکه مخالفتی به وجود می آمد.
پس شما از همان کودکی فقط به بازیگری علاقمند بودید ونه هنر دیگری؟
بله. بازیگری. البته یکی از دلایل راحت کارکردنم هم ته صدایی بود که داشتم. هر تصنیف خاصی که درجامعه گل می کرد من آن را می خواندم واز طرف پدر ومادرم مورد تشویق قرارمی گرفتم.
در دوره نوجوانی هم علاقمند به دیدن فیلم ورفتن به سینما بودید؟معمولا چه فیلم هایی را تماشا می کردید؟
بله. درآن دوران فیلنهای ایرانی هنوز دربورس نبودند. بیشتر فیلمهای خارجی اکران می شد. یادم است که این فیلمها درسینماهای ایران ورکس که درخیابان لاله زار بودند پخش می شدند. تب فیلمهای نئورئالیسم ایتالیایی بسیار داغ بود. آثار دسیکا وفلینی طرفداران خاص خود را داشت. فیلمی چون دزد ودوچرخه وبازیگرانی مثل سوفیا لورن ونومانگانومورد استقبال مردم بودند.
سینمای خاصی را می رفتید؟
بله. از پدرم پول زیادی را نمی گرفتم. درامیریه سینمایی وجودداشت که بلیتش 6 ریال بود که فیلمهای دست دوم لاله زار وفیلمهای چند قسمتی که ازهمان موقع به سریال نام گذاری شدند پخش می کردند. من معمولا به این سینما می رفتم وبه شدت تحت تاثیر این فیلمها قرارگرفتم. راستش نمی توانم تاثیر این فیلمها را دربازیگریم نادیده بگیرم.
درمورد حضورتان درسینما بگویید.
وا قعیت این است که درآن موقع تئاتر جایگاه مهمی را برای خود درجامعه کسب کرده بود. بسیاری از تئاتری ها اصلا به سراغ سینما وسینماگران نمی رفتند وآنها را بین خود راه نمی دادند. خب هرگروه برای خود دلایل ومنطق به خصوص ویژه ای را داشتند. منطقهایی که بسیاری پذیرفتنی و بسیاری هم غیر قابل پذیرش. مهم نیست. اما می خواهم بگویم که نگاه تئاتر وسینما درآن دوران نسبت به یکدیگر بسیار متفاوت ازآنچه که الان وجوددارد، بود. من خیلی دوست داشتم که درکنار بازیگری تئاتر تجربه ای را هم دربازی درسینما برای خود دست وپا کنم. به تعداد اندکی هم ازدوستانم درتئاتر گفته بودم اما به خیلیها که مبادا نگاهی دیگر دراین مورد به من کنند این مساله را مطرح نکردم. این علاقه درمن همچنان وجود داشت.
و سرانجام؟
با گروه تئاتری که داشتیم وحالا دیگر برای خود در میان گروههای تهران اسم ورسمی داشت نمایشنامه گاو نوشته دکتر ساعدی را اجرا می کردیم. از قرار کارگردان با غلامحسین ساعدی درارتباط بود وبا او نامه نگاری می کرد. از شواهد بر می آمد که می خواهد از روی این نمایشنامه فیلمی تلویزیونی را بسازد. ما را به او معرفی کرد واین چنین شد که فرصت اولین حضور سینمایی برایم فراهم آمد. به این ترتیب یکی از بهترین فیلمهای تاریخ تئاتر ایران به نام گاو به کارگردانی داریوش مهرجویی ساخته شد.
فیلم گاو چه تاثیر عمده ای درفعالیتهای شما داشت؟
به هر حال حرکت بزرگی حداقل برای من بود. خاطرم است که نتیجه فیلم بسیار خوب بود. به فستیوالهای بزرگ دنیا رفت ومعمولا هم به خوبی مورد استقبال قرار می گرفت. همین برای من، همبازیهایم وعوامل فیلم قابل ستایش بود. احساس غرور در ما شکل گرفت اما این غرور خوشبختانه خودخواهانه نبود وامید برای تلاش بیشتر وبهتر رادرما شکوفا ساخت.
از آن به بعد بود که به سمت وسوی سینما کشانیده شدید وتئاتر کم کم در اولویتهای دیگر قرار گرفت؟
خیر. به هیچ عنوان. تئاتر همیشه برای من دراولویت قرار داشت. ما تا سالهای 55 و56 تئاتر را به صورت جدی تری ادامه دادیم. اگر می گویم آن دوران چون افرادی چون ساعدی، بیضایی، اکبررادی حضور مستمری داشتند. بعدها شرایط به گونه ای چرخید که این افراد کمتر به فعالیت پرداختند وهمین کم کم باعث ضعف تئاتر به لحاظ محتوایی وکیفی شد.
اولین انتخاب هایتان درعرصه سینما به چه شکلی بود؟
ما همیشه دراولین فیلمها با مهرجویی فعالیت کردیم. زیرا اطمینان ما به یکدیگر دوطرفه بود. بعدها تصمیم گرفتیم که درادامه پیشنهادات بعدی از فیلمسازان دیگر فیلمنامه را بخوانیم ودرموردش تصمیم بگیریم.
امسال پس از سالها تلاش مراسمی رابرای بزرگداشت شما ترتیب داده اند اما کارگردانی که شروع فعالیتتان را ایشان بود تکلیفش برای حضور درجشنوارهمعلوم نیست. چه حرفی برای گفتن دارید؟
ببینید داریوش مهرجویی یکی از ارزنده ترین هنرمندان تاریخ سینمای این کشور است. او گامهای بزرگی را برای سینمای ایران برداشته وخدمات زیادی را متحمل شده است. مهرجویی هنرجویان کوچکی را کشف وبه بازیگران بزرگ تبدیل کرد. به واقع باید قدر این شخص را دانست وبه جای اینکه این برخوردها برای ایشان شکل گرفته شود تصمیمات مهم تری برای بقای ایشان درصحنه سینما طراحی شود.