سرمایه گذاری در ایران به یک بحران بدل شده است؛هر چند دولت هماره با آمارهایی که مرجع ومنبع آن مشخص نیست خلاف آن را میگوید. آن هم در حالیکه بحران اشتغال وتولید در عرصه عمومی اقتصاد وکاهش تولید نفت وگاز کشور در صنعت نفت، نشان از روایتی خلاف آنچه دولت میگوید دارد.
دیروز ایلنا در گزارشی آورد: “در حالی سهم ایران از بازار عظیم سرمایهگذاری مستقیم خارجی در طول 7 سال منتهی به سال 2008 برابر با 17 میلیارد و 140 میلیون دلار بوده است که در همین دوره کشورهایی که به لحاظ موقعیت و وضعیت به نوعی رقیب ایران محسوب میشوند چندین برابر این رقم از بازارهای جهانی استفاده کردهاند. در برخی از کشورهایی که اقتصادشان از اقتصاد ایران جلو افتاده است و پیش بودن ایران از این کشورها در اذهان باقی مانده است سرمایهگذاری خارجی 84 برابر و 18 برابر و 9 برابر و… افزایش یافته است. با این حال در دوره زمانی 2002 تا 2008 میزان سرمایهگذاری خارجی در ایران 2. 3 برابر کاهش یافته است. سرمایهگذاری خارجی در ایران در شرایطی محدود به یک میلیارد و 490میلیون دلار در سال 2008شده است که در برنامه چهارم توسعه پیشبینی شده بود که در این سال سه میلیارد و 17 میلیون دلار سرمایه مستقیم خارجی وارد کشور شود.”
این در حالی است که پیش از این خبرگزاری فارس، نزدیک به نهادهای امنیتی ـ نظامی از زبان وزیر امور اقتصادی و دارایی گزارشی متفاوت در این خصوص داده بود. وزیر اقتصاد دولت دهم با بیان اینکه “همچنین به رغم کاهش قیمتها در عرصه بین المللی، ایران شاهد افزایش 10 درصدی در ارزش صادرات غیر نفتی خود بود” تصریح کرده بود: “بالاترین رشد سرمایه گذاری خارجی با رشد 60 درصدی در دوسال گذشته(88و87) در ایران اتفاق افتاد، این در حالی است که رشد سرمایه گذاری خارجی در جهان به طور متوسط با کاهش 30 درصدی مواجه شده است. “
درسال 2002 کجا بودیم واکنون؟
اما به گزارش ایلنا “ایران طی سالهای اخیر نه تنها نتوانسته است سهمی از بازار سرمایهگذاری خارجی را به خود اختصاص دهد که حتی قادر به حفظ میزان سهمش از این بازار نیز نبوده است. در حالی که در سال 2002 سهم ایران از بازار سرمایهگذاری خارجی بیش از سه و نیم میلیارد دلار بوده است این رقم در سال 2008 به کمتر از یک و نیم میلیارد دلار رسیده است. برخی کارشناسان بحران اقتصاد جهانی را مهمترین عامل کاهش حجم سرمایهگذاری خارجی در ایران در کنار تشدید تحریمهای غرب علیه ایران میدانند که سهم سرمایهگذاری کشورهایی نظیر عربستان و مصر و قزاقستان و پاکستان و ترکیه از این بازار رو به افزایش بوده است”.
در ادامه این گزارش میخوانیم: “ایران در شرایطی نتوانسته است فضای کسب و کار در داخل کشور را به لحاظ جذب سرمایههای مستقیم خارجی هموار کند که در عربستان، کشور نفت خیزی که تا چند سال قبل نیازی به سرمایهگذاری مستقیم خارجی احساس نمیشد برنامههای سفت و سختی برای جذب سرمایههای خارجی به مرحله اجرا درآمده است…. نه تنها عربستان که بسیاری از کشورهای نفتخیز تا یک دهه قبل نیازی به سرمایه مستقیم خارجی نمیدیدند. بر این اساس هیچگاه سیاستهای اقتصادیشان را در جهت جذب سرمایهگذاران خارجی تنظیم نمیکردند. جمعیت اندک و درآمد بالای نفت سبب شده است مشکلات اقتصادی خصوصا اقتصاد معیشتی در این کشورها اندک باشد. با این حال طی سالهای اخیر با افت و خیز شدید نفت و مطرح شدن بحثهایی درباره فناوریهای نوین و جایگزینی انرژیهای جدید با نفت و گاز این نیاز در کشورهای نفت خیز، خصوصا کشورهای عربی بیش از پیش رشد کرد. حتی در سالهای بحران اقتصاد جهانی نیز سهم کشورهای عربی از سرمایهگذاری خارجی اندکی کاهش یافت اما هیچگاه جریان سرمایه به این کشورها قطع نشد.”
همچنین:“بررسی آمارهای ارائه شده نشان میدهد عربستان بزرگترین تولید کننده نفت جهان بیشترین سهم را در جذب سرمایههای خارجی به خود اختصاص داده است. بر اساس این گزارش حجم سرمایهگذاری خارجی در این کشور از 450میلیون دلار در سال 2002 به 38 میلیارد و 220 میلیون دلار در سال 2008 رسیده است…. کارشناسان معتقدند تاثیرگذاری مثبت سیاستهای عربستان سبب رشد قابل توجه حضور سرمایهگذاران خارجی در این کشور شده است. به این ترتیب در همین مدت کوتاه سرمایهگذاری خارجی در عربستان بیش از 84 برابر شده است.”
فرش قرمزیا کارت قرمز؟
به گزارش فارس اما وزیر اقتصاد، شمس الدین حسینی با بیان اینکه “دولت برای سرمایه گذاران خارجی فرش قرمز می گسترد و از حضور آنها استقبال و موانع را برطرف می کند”، بر استفاده درست از منابع تاکید کرده و گفته: “ایران در حال حاضر 80 هزار میلیارد تومان یارانه پرداخت می کند که این امر به این معنا است که این رقم را سرمایه گذاری می کند اما مشخص نیست این سرمایه گذاری در کجا صورت می گیرد، در حالیکه این رقم باید در خدمت تولید و سرمایه گذار باشد. ”
وزیر امور اقتصادی و دارایی همچنین افزوده: “محیط کسب و کار نیز باید بهبود یابد. سرمایه گذاران باید فرصتهای سرمایه گذاری در ایران را مغتنم بشمارند.”
اما ایلنا با مقایسه ای بین 5کشور گزارشش را اینگونه ادامه میدهد: “در میان پنج کشور ایران، عربستان، ترکیه، مصر و قزاقستان، ترکیه دومین کشوری است که توانسته است حجم بالایی از سرمایهها را به خود اختصاص دهد. محافل و کارشناسان بینالمللی معتقدند این کشورها به نوعی رقیب یکدیگر محسوب میشوند و میزان رشد هر کدام بر دیگری میتواند تاثیر گذار شود. ترکیه نیز میزان سرمایهگذاری خارجی مستقیم خود را از حدود یک میلیارد دلار در سال 2002 به حدود 18 میلیارد و 280 میلیون دلار در سال 2008 افزایش داده است. ترکیه در سالهای اخیر اقدامات ویژهای برای تسهیل ورود سرمایهگذاران خارجی به کشورش به انجام رسانده است. در این میان قزاقستان نیز در امر جذب سرمایههای خارجی توفیق فراوانی داشته است. قزاقستان درمیان کشورهای آسیای میانه از وضعیت بهتری نسبت به سایر کشورها برخوردار است. در این دوره زمانی میزان سرمایهگذاری مستقیم خارجیها در این کشور از 2 میلیارد و 590 میلیون دلار به 14میلیارد و 540 میلیون دلار در سال 2008 افزایش یافته است. این گزارش نشان میدهد وضعیت مصر و پاکستان نیز از ایران در این حوزه بهتر است و هر دو کشور توانستهاند میزان سرمایهگذاری خارجی خود را از کمتر از یک میلیارد دلار به ترتیب 9میلیارد و 500 میلیون دلار و 5 میلیارد و 440 میلیون دلار رسیده است.”
بر اساس این گزارش “در میان این 5 کشور تنها ایران در سال 2002 جذب سرمایه خارجی معادل با 3 میلیارد و 660 میلیون دلار داشته است و از این 5 کشور سه کشور کمتر از یک میلیارد دلار و یک کشور کمتر از دو میلیارد دلار و یک کشور در حدود 2. 5 میلیارد دلار در این سال سرمایه جذب کردهاند. روند جذب سرمایه در همه این کشورها مثبت بوده و تنها ایران به دلیل مواجه شدن با بحرانهای شدید اقتصادی خود با افت شاخصهای سرمایهگذاری نیز مواجه شده است. “
64 درصد کاهش سرمایه گذاری در صنعت نفت
به عنوان نمونه؛ بررسی سرمایه گذاری دولت اول احمدی نژاد در صنعت نفت نشانه های کم کاری در این حوزه را نشان میدهد. حجم سرمایه گذاری خارجی در صنعت نفت ایران (به عنوان مهم ترین بخش اقتصاد ایران)طی این مدت روند نزولی طی کرده و با 64 درصد کاهش از چهار میلیارد و 222 میلیون دلار در سال 84 به یک میلیارد و 517 میلیون دلار درسال 87 رسیده که نشان از عدم تمایل شرکت های معتبر خارجی برای سرمایه گذاری در ایران و عدم تحقق اهداف پیش بینی شده در خصوص جذب سرمایه گذاری خارجی دارد.
براساس این گزارش به موجب آمارهای ارائه شده درخصوص میزان سرمایه گذاری در صنعت نفت و گاز، دولت طی این چهار سال توفیق اندکی در جذب سرمایه های خارجی داشته و میزان سرمایه گذاری در این صنعت به نفع منابع داخلی تغییر محسوسی را نشان می دهد. بر این اساس در سال 87 تنها 5⁄17 درصد از اهداف پیش بینی شده در خصوص جذب سرمایه های خارجی در این صنعت محقق شده است. جذب سرمایه های خارجی به صورت انعقاد قراردادهای بیع متقابل و فاینانس صورت پذیرفته است.
در سال 87، یک میلیارد و 517 میلیون و 400 هزار دلار سرمایه خارجی جذب این صنعت شد. این رقم در مقایسه با مدت مشابه سال قبل نیز کاهش محسوسی را نشان می دهد. برآوردهای صورت گرفته توسط معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی دولت نشان می دهد طی چهار سال دولت اول احمدی نژاد، ایران با سیر نزولی سرمایه گذاری خارجی در بخش نفت و گاز روبه رو بوده است، از این رو به منظور جبران کاهش سرمایه گذاری های خارجی به استفاده از منابع داخلی رو آورده و حجم سرمایه گذاری داخلی را افزایش داده است، اما این اتفاق هم نتوانسته مانع از بروز بحران تامین مالی برای پروژه های صنعت نفت شود.
بسیاری از پیمانکاران معتقدند بحران تامین مالی پروژه ها به صورتی جدی اجرای طرح ها در صنعت نفت و گاز را با مشکل مواجه کرده است. در سال 1384 برابر با چهار میلیارد و 222 میلیون و 600 هزار دلار سرمایه خارجی وارد صنعت نفت شد که این رقم در مقایسه با پیش بینی های صورت گرفته تحققی برابر با 6⁄79 درصد را نشان می دهد. این رقم در سال 1385 به چهار میلیارد و 567 میلیون دلار رسید. این حجم سرمایه گذاری 2⁄65 درصد از اهداف پیش بینی شده در قالب برنامه چهارم توسعه را شامل می شود. اما به گزارش آفتاب “حجم سرمایه گذاری خارجی در سال 1386 برابر با چهار میلیارد و 244میلیون دلار گزارش شده که این رقم نیز با کاهش مداوم در تحقق اهداف کمی 4⁄51 درصد از رقمی که در قالب برنامه چهارم پیش بینی شده را شامل می شود.”
کل سرمایه گذاری خارجی انجام شده در این بخش در دوره زمانی فوق 14 میلیارد و551میلیون دلار گزارش شده که بسیار کمتر از انتظارات موجود در این بخش است.
روزنامه توقیف شده سرمایه، سرمایه گذاری های دو دولت خاتمی واحمدی نژاد را مقایسه کرده بود؛در این گزارش آمده بود:“در طول هفت سال از دولت خاتمی نزدیک به 50 میلیارد دلار در صنعت نفت سرمایه گذاری شد که بیش از 65 درصد آن بدون تعهد دولت و از طریق قراردادهای بیع متقابل و فاینانس خودگردان و مابقی از منابع داخلی شرکت های نفت و گاز تامین شد که از این میزان سرمایه گذاری 16 میلیارد دلار در صنعت گاز، 18 میلیارد دلار در صنعت پتروشیمی و15 میلیارد دلار در طرح های بیع متقابل نفت خام سرمایه گذاری شد که منجر به افزایش بیش از یک میلیون بشکه ای تولید نفت خام شد. این در حالی است که بنا بر اظهارات غلامحسین نوذری وزیر نفت دولت نهم، سرمایه گذاری انجام شده در صنعت نفت طی دولت اول احمدی نژاد 66میلیارد دلار بوده است. از این حجم سرمایه گذاری انجام شده در صنعت نفت 22 درصد آن یعنی 55/14میلیارد دلار سرمایه گذاری خارجی و مابقی از منابع داخلی تامین شده است. “
تازه این در حالی است که وزیر نفت بعدی احمدی نژاد با آمارهای متفاوتی که ارائه داد آمار ارائه شده از سوی نوذری را زیر سئوال برد. کاهش تولید نفت ایران وتوسعه نیافتن تولید گاز کشور ثابت میکند که شک وشبهه ها ی میرکاظمی به واقعیت نزدیک است وسرمایه گذاری چندانی در دولت احمدی نژاد در نفت وگاز صورت نگرفته است.
نیاز به 4500 میلیارد دلار سرمایه
کارشناسان اقتصادی در داخل کشور معتقدند: “با توجه به ضعف کشور در جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی، چشم انداز روشنی پیش روی اقتصاد نفتی ایران نیست.”
بر اساس سند چشم انداز 20 ساله کشور تا سال 1404 باید بتوانیم حداقل 4500 میلیارد دلار جذب سرمایه خارجی داشته باشیم، اما نوع سیاستهای اقتصادی کشور سرمایه گذاران خارجی را نسبت به سرمایه گذاری در ایران نامطمئن ساخته است. این کارشناسان عقیده دارند: “با اینکه مجموع سیاستهای اقتصادی پس از انقلاب در جذب سرمایه گذاری خارجی ناتوان بوده اما دولت نهم ودهم فرصت سوزترین دولت در این زمینه بوده است. این دولت در سالهای اوج قیمت نفت حجم عظیمی از درآمدهای نفتی را در اختیار داشته اما نه تنها فعالیت سودآوری در دیگر کشورها صورت نداده است، بلکه با بی انگیزگی در زمینه جذب سرمایه خارجی ها و حتی ایرانیان مقیم خارج از کشور رفتار کرده است”.