‎‏ قاب‏

نویسنده
یوسف محمدی

پینوکیو در سرزمین انتخابات

 

اکثرکارشناسان سیاسی بر این باورند که نتیجه دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران هر چه که بشود، مناظره های جنجالی ساعت بیست و دو و سی ما بین نامزدها، از ماندنی ترین اتفاقات این دوره در حافظه تاریخ معاصر خواهد بود چرا که بازتابنده گوشه هایی از فرهنگ سیاسی رایج و بازی های معمولاً پنهان آن است که حد اکثر بر صفحات نشریات با تیراژ محدود یا در قالب صحبت های درگوشی مجال بروز می یافتند. از آن میان، جلساتی که یک طرف میز مناظره شخص رئیس جمهور وقت، محمود احمدی نژاد نشسته بود، حکایتی دیگر داشت و آبستن غریب ترین عبارات، جملات و تصاویری بود که تا سالها از خاطره ها نخواهند رفت.

کارتونیست های ایرانی که پیش از این در محدوده خطوط قرمز پنهان و آشکار، رویدادهای انتخابات نهم را در آثارشان منعکس کرده بودند با شروع این جلسات منبع لایزالی از ایده و تصویر یافتند تا مهمترین حادثه سیاسی ایران در سال هشتاد و هشت را در آثارشان ماندگار کنند. پیش از این، وعده های تحقق نایافته دولت نهم و سیاست های عوامفریبانه جهت کسب رأی که در پدیده ی سیب زمینی های انتخاباتی، نمودی بارز پیدا کرده، مهمترین سوژه کارتونیست های سیاسی ایران بود.

 

 

 با اولین مذاکره جنجالی بین محمود احمدی نژاد و میرحسین موسوی، ایده ها جهت دیگری یافتند. در سطوح رویین ماجرا، صحنه افشاگری رئیس جمهور از خانم زهرا رهنورد که با نمایش “ بگم؟ بگم؟ می گم ها؟…” همراه بود، همچنین “چیز” های آقای موسوی که بنابر برآوردی به 49 عدد در صحبت های ایشان رسید، دستمایه شوخی های کلامی و لطیفه های اس.ام.اسی شد که اندکی بعد در آثار کارتونیست ها، جلوه ای بصری یافتند. وجه درونی تر ماجرا، تأیید سیاست تهمت و افترا در رفتار رئیس جمهور کشور بود که سعی داشت آن را در پوشش افشاگریهای حماسی بر علیه مفسدین اقتصادی، مشروعیتی اخلاقی دهد. اشاره به این سیاست پلیسی امنیتی پرونده سازی علیه مخالفان را در اثری از جمال رحمتی می بینیم که انبوهی پرونده را بر میز رئیس جمهوری نشان می دهد که سوگند پاسداری از ناموس و آبروی شهروندان را خورده است، همان عبارت معروف “بگم؟…” از جایی خارج از قاب، صحنه را کامل می کند تا بدین ترتیب، کارتونیست از تبعات احتمالی ترسیم چهره رئیس دولت که البته روحانی نیست اما از نظر بعضی تقدسی نه کمتر دارد،س بگریزد.

 

 

نیک آهنگ کوثر همواره سعی کرده به مساوات همه را بنوازد تا تعهدش را نسبت به باور و شغل خود حفظ کرده باشد. به خاطر فعالیت خارج از مرزهای ایران، ترسی از کشیدن چهره ها، روحانی و غیر روحانی، ندارد و از این سلاح برای ارتباط بهتر با مخاطب استفاده می کند، نیک آهنگ چهره ها را در عین حفظ شباهت با اصل، ساده و خلاصه می کند و بیش از تکنیک بر پیام یا شوخی کارهای اش متمرکز می شود که اغلب رک و بی پروا هستند. نتیجه، اقبال آثار او از جانب مخاطبان است. او طرفدار هیچ نامزد خاصی نیست اما از رفتار نسنجیده رئیس جمهور در برابر رقیب اش نمی تواند بگذرد و این را در کارتونی به صراحت تصویر می کند، از طرف دیگر عدم احاطه نخست وزیر هشت سال جنگ ایران را بر فن بیان و سخنوری در سلسله کارتون های “چیز” به ریشخند می کشد. مجموعه ای نمکین که نقاط ضعف و قدرت معمول این هنرمند را همزمان به نمایش می گذارد: نکته سنجی و شناخت ذائقه مخاطب ایرانی و البته تکرار مکرر یک ایده انقدر که بالاخره از نا و نمک بیفتد.

 

 

مناظره آقای احمدی نژاد با رقیب دیگرش، مهدی کروبی، تصویری دیگر بر گنجینه تصاویر یادگاری انتخابات دهم افزود: برگه آماری که به شکلی کاملاً ابتدایی و ناشیانه با نرم افزار ترسیم شده و بر رقابت دو ستون با اختلاف ارتفاعی فاحش تاکید می کرد تا پیشرفت و موفقیت دولت نهم را نسبت به همتای قبلی اش اثبات کند. بزرگمهر حسین پور از معدود کارتونیست های داخل ایران که چهره آقای رئیس جمهور را در کارتونهایی کاملاً منتقدانه، بی پروا می کشد، این بار آمار اقتصادی ایشان را سوژه قرار می دهد و این تلاش کودکانه برای جذب سلائق کودکانه را می نوازد.

 

 

نکته دیگر اما، تآیید و تکذیب رئیس جمهور نسبت به مسائلی است که همگان خلاف آن را با چشم خود دیده یا با پوست و گوشت لمس کرده اند، انکار ماجرای هاله نور که فیلم آن موجود و در دسترس است، انکار افزایش تورم که خانواده ها را به زمین زده، انکار پرونده سازی برای دانشجویان ستاره دار و چندین و چند نکته دیگر، تنها و تنها یک واژه را در اذهان و افکار مکرر کرد: دروغ. پس از مناظره آقایان موسوی و کروبی -که بیشتر به جلسه مشترک برای مقابله با رقیب مشترک شباهت داشت- و نمایش آمار واقعی بانک مرکزی و تفاوت آن با کاردستی جناب رئیس جمهور، واژه دروغ طنین پررنگ تری یافت.

تعجبی ندارد که چند روز اخیر “پینوکیو” استعاره واحد بیشتر کارتونیست ها شده باشد، از نیکاهنگ کوثر که دماغ پینوکیو را بی پرده پوشی به چهره آقای احمدی نژاد پیوند می زند تا فیروزه مظفری، آرمین گلچوبیان و دیگر هنرمندانی که استعاره ای گویا تر و مناسب تر از آدمک چوبین داستان کارلودی برای نمایش غیر مستقیم سیاستمدار دروغگوی داستان این مناظره ها پیدا نکرده اند.

 

 

برخورد نسبتاً بی پروای کارتونیست های داخل کشور در این چند وقت اخیر که بر خلاف احتیاط و ملاحظه کاری معمول شان در این چهار سال دولت نهم بوده، نمایشگر تمام شدن ظرفیت صبر و تحمل  بخشی از جامعه هنری ایران است که به طور مدام تحت فشار و محدودیت های فراوان قرار داشته، در بهترین حالت از سوی مقامات فرهنگی این دولت، “مطرب”، “هتاک” و امثالهم لقب گرفته است.