پس از تجمعات پرتعداد در روز مرگ مرتضی پاشایی، تشییع جنازه او هم با حضور هزاران نفر از علاقهمندانش به شکلی کمنظیر برگزار شد. این مراسم از صبح روز یکشنبه، ۲۵ آبان ماه آغاز شد اما خاکسپاری تا پیش از تاریک شدن هوا، به دلیل ازدحام جمعیت میسر نشد. تعداد حاضران آنقدر زیاد بوده که خبرگزاری رویترز آن را با راهپیماییهای سال ۸۸ مقایسه کرده و روزنامههای تهران هم روز دوشنبه برای سومین روز متوالی، عکس و خبر مرتضی پاشایی را به صفحه اول بردهاند. برخی از این رسانهها و تعداد زیادی از کاربران شبکههای اجتماعی از این عزاداریهای خودجوش و گسترده متعجب شده و به دنبال سوالاتی از قبیل این هستند که چرا مرگ یک خواننده جوان پاپ، چنین تاثیری در جامعه ایجاد کرده و دلایل این محبوبیت کمنظیر چیست.
روزی که خیابانها بند آمد
چند صباحی است که مراسم تشییع جنازه هنرمندان و اهالی فرهنگ، مورد توجه رسانهها و به ویژه شبکههای اجتماعی قرار میگیرد و بازار تاویل و تفسیر داغ میشود. این که چه افرادی از میان مسسولان و یا چهرههای فرهنگی و هنری شرکتداشتهاند، چه گفتهاند و چه کردهاند و چه پوشیده بودند و بسیاری جزییات دیگر مورد توجه قرار میگیرد. در مورد مرگ ستاره موسیقی پاپ اما، همه اینها زیر سایه محبوبیت کمنظیرش و تعداد بالای مراسم برگزارشده در گوشه و کنار ایران، در درجه بعدی اهمیت قرار گرفت. پس از مراسم متعدد روز جمعه که با حضور هزاران شهروند برگزارشد، تشییع جنازه پاشایی، آن هم در یک روز غیرتعطیل خیابانهای تهران را قفل کرد.
باز هم ترانههای پاشایی از زبان جمعیتی که صبح یکشنبه به سوی تالار وحدت حرکت میکرد، شنیده میشد و آنها که موفق شده بودند خود را به تالار و محوطه تئاتر شهر برسانند، ترانه “جاده یکطرفه” او را با همراهی یکی از خوانندگان و دوستان پاشایی که پشت میکروفون مراسم قرار گرفته بود، خواندند. از دیگر کسانی که پشت میکروفون قرار گرفتند، یکی عباس سجادی، مشاور معاونت هنری وزارت ارشاد بود که پیام وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی را خواند و دیگری علی مرادخانی، معاون هنری وزیر که در بستر بیماری هم به دیدار پاشایی رفته بود و از آن دیدار، خاطره گفت.
عمو و پدر پاشایی هم چند دقیقهای صحبت کردند و خواندن “روضه علیاکبر” از سوی ناصر پاشایی، پدر مرتضی، شبیهترین بخش مراسم به تشییعجنازههای مرسوم و معمول بود. روزنامه شهروند گزارش داده که در هنگام روضهخوانی پدر پاشایی، عدهای از حاضران بیهوش و با آمبولانس از محل منتقل شدهاند.
ازدحام جمعیت حاضر به حدی بوده که عبور و مرور در تمامی خیابانهای منتهی به تالار وحدت و همچنین خط ۴ متروی تهران مختل شده است. حتی وقتی که اعلام شد، پیکر پاشایی را برای خاکسپاری به بهشت زهرا منتقل کردهاند، جمعیت قابل توجهی در محل باقی ماند و همخوانی ترانههای پاشایی ادامه پیدا کرد. اما در عین حال جمعیت مشتاق برای حضور در بهشت زهرا هم آن قدر زیاد بود که ماموران نیروی انتظامی برای دقایقی جلوی سرازیر شدن سیل جمعیت به ایستگاه مترو را بگیرند. متفرق شدن جمعیت و حضور در خیابانهای اطراف هم ترافیک قفل شده را تشدید و باعث اختلال جدی در عبور و مرور کرد. هرچند برخی رانندگان در ترافیک مانده از فرصت استفاده و ترانههای پاشایی را با صدای بلند پخش کردند و عابران هم با آنها دم گرفتند.
تعداد قابل توجهی از هواداران پاشایی به هر شکلی که بود خود را به بهشت زهرا رساندند و ازدحام آن قدر بود که چهار بار برای خاکسپاری اقدام شد اما ناکام ماندند. درخواست نیروی انتظامی هم برای متفرق شدن جمعیت سودی نداشت و تنها شایعه موکول شدن خاکسپاری به فردا و تاریک شدن هوا باعث کاهش جمعیت حاضران شد. در نهایت مراسم تشییع جنازه مرتضی پاشایی که از صبح یکشنبه آغاز شده بود، پس از غروب آفتاب با خاکسپاری او پایان یافت(عکس).
عکسهایی از مراسم تالار وحدت و حاضران در خیابانهای اطراف: (1 ، 2 ، 3 ، 4 ، 5 ، 6 ، 7 ، 8 ، 9 ، 10)
عکسهایی از برخی هواداران پاشایی: ( 1 ، 2 ، 3 ، 4 ، 5 )
پدیده پاشایی
مرتضی پاشایی حالا دیگر یک پدیده است؛ پدیده ای در موسیقی پاپ که خیلی زود توانست مشهور شود و طرفداران زیادی برای خود دست و پا کند. این خواننده جوان پس از مرگ موجب ایجاد یک پدیده اجتماعی هم شد که نه فقط خیابانهای تهران را بند آورد بلکه به دغدغه ذهنی بسیاری از ایرانیان هم تبدیل شد.
مرگ مرتضی پاشایی در صبح روز جمعه، بیست و سوم آبان ماه ۹۳ درحالی که چند روز پیش، خبر مرگش منتشر و تکذیب شده بود، خیلی زود در شبکههای اجتماعی و به ویژه وایبر منتشر و موجب ایجاد تجمعاتی خودجوش شد؛ تجمعاتی که بسیاری از ناظران را متعجب کرد. برخی از کاربران شبکههای اجتماعی از این که تاکنون شنونده آثار خوانندهای به این محبوبی نبودند، اظهار تاسف و بعضی هم این طور تحلیل کردند که این موضوع، ناشی از بیاطلاعی روشنفکران و اهل قلم و رسانه با توده مردم است.
طرفداران عزادار پاشایی برخلاف رسم رایج در مورد مرگ هنرمندان، منتظر مراسم تشییع جنازه نماندند و روز و شب جمعه با تجمع در شهرهای مختلف کشور، ترانههای او را خواندند. نخستین تصاویر منتشر شده از تجمع مردمی مقابل بیمارستان بهمن در خیابان ایران زمین، در شبکههای اجتماعی پربیننده شد و اخبار و تصاویر تجمعات مشابه برگزار شده در شهرهای بزرگ و کوچک، به خبرگزاریهای رسمی هم راه پیدا کرد. تجمعهای پرشمار در همدان، آبادان، شیراز، مشهد، قم، کرمانشاه، قزوین، اهواز، زنجان، یزد و سمنان توسط خبرگزاری ایرنا تایید شد و از تجمع در بسیاری شهرهای دیگر در شبکههای اجتماعی عکس و خبر منتشر شد. این تجمعات در برخی شهرها، با برخورد نیروی انتظامی مواجه شد. برخیها به دستور پلیس متفرق شدند و عدهای هم بازداشت. اما در روز یکشنبه پلیس سعی کرد از برخورد بپرهیزد. با این حال تلاش برخی رسانهها برای کنترل موضوع و حتی مصادره به مطلوب، ادامه داشت. وبسایت باشگاه خبرنگاران جوان در همان روز اول، به سراغ پدر و عموی مرتضی پاشایی رفت و از قول پدر مرتضی نوشت: “پسرم عاشق نظام جمهوری اسلامی بود. من و خانواده ام همه تا پای جان برای انقلاب جانمان را میدهیم.”
همچنین از قول پدر پاشایی گفته شده بود که “مرتضی از کودکی عاشق اسلام بود و روزی که در بیمارستان بستری شد قرار بود به کربلا برود اما نشد. شما را به نمازهای شبی که مرتضی پسرم میخواند قسم میدهم که با سوءاستفاده، نام پسرم را لکه دار نکنید و روحش را عذاب ندهید.”
گزارش کامل تجمعات روز جمعه و شرح مختصری از مرتضی پاشایی را در این لینک میتوانید بخوانید.