سند های امنیتی

حسین باستانی
حسین باستانی

po_bastani_01.jpg

1- شماره مورخ 27 فروردین روزنامه کیهان در دفاع از “بیگناهی” 15 نظامی بریتانیایی دستگیر شده در ایران، بسیار جالب است. این مقاله تاکید دارد که “آشنایان با وضعیت منطقه اروند می دانند که در این منطقه به دلیل کم بودن عرض رودخانه و ابهام در محل خط تالوگ چندان غیرمعمول نیست که شناورهای دو طرف به اشتباه وارد آب های یکدیگر شوند” و “قایق انگلیسی حامل سربازان عادی و نظامی های دون پایه بود” … و قس علی هذا.

این مقاله، 11 روز پس از انتشار یک فیلم خبری جنجالی در شبکه اسکای نیوز به چاپ می رسد که در آن، فرمانده نظامیان دستگیر شده بریتانیایی به صراحت می گوید که وظیفه او و همکارانش جمع آوری اطلاعات طبقه بندی شده (intelligence) در مورد ایران است:

news.sky.com/skynews/article/0,,30000-1259413,00.html

آموزنده است: رسانه های جریانی که پیش از تصمیم دولت به آزادی ملوانان انگلیسی، از هر امکانی برای اثبات “جاسوسی” این ملوانان استفاده می کرد، پس از تصمیم روسای خود به آزادی این ملوان ها، به گونه ای باور نکردنی، سر و صدا از وجود این فیلم می گذرند. در همین جهت، روزنامه چون کیهان - که ظاهراً توجه ویژه ای به اسناد امنیتی نشان می دهد- پس از آزادی ملوان ها به شدت می کوشد عادی بودن ورود نیروهای نظامی به آب های ایران را اثبات کند و در نتیجه، طبیعتاً نه فیلم اسکای نیوز را به “تیتر یک” خود تبدیل می کند و نه روی آن موج سازی تبلیغاتی می نماید، و حتی 11 روز پس از آزادی نظامیان کماکان در حال تلاش برای اثبات آن است که رئیس جمهور “مهرورز” کار خوبی کرده که مشتی سربازان دون پایه بریتانیایی را آزاد کرده است.

این طرز رفتار رسانه ای، بسیار شناخته است: متناسب با “ادعای” امنیتی مطرح شده توسط مقامات مافوق، رسانه هایی مشخص دنبال “اسناد” متناسب با آن می گردند، نه آن که اول “اسنادی” به دست بیاورند و بعد بر مبنای آنها ادعایی را اثبات یا رد کنند.

2- نمونه ای دیگر از این رفتار رسانه ای خبر ویژه مورخ 26 فروردین 86 کیهان است. خبری که در آن ادعا شده یک موسسه غیر دولتی هلندی به نام هیفوس، 730 هزار یورو به روزنامه ای به نام روزآنلاین داده است و این روزنامه از یک بودجه 15 میلیونی دولت هلند تأمین مالی می شود. افشاگری کیهان، به “سندی” در ارتباط با پروژه های هیفوس متکی است که در این آدرس وجود دارد (لطفا نگاه کنید):

209.85.135.104/search:

www.hivos.nl/nederlands/layout/set/print/partners/moretest%3Fid%3DIR007+site:http://

www.hivos.nl+iran+gooya&hl=en&ct=clnk&cd=1&client=firefox-a

اجازه دهید – همچون یک خواننده بی طرف روزآنلاین و کیهان- سند کیهان را با هم بخوانیم تا اطلاعات بیشتری به دست آوریم. نکته قالب توجه آن است که این سند حکایت از تخصیص 400 هزار یورو به روزآنلاین از 1 آوریل 2005 تا 30 سپتامبر 2006، و “قرار تخصیص” 330 هزار یورو به این نشریه از 1 اکتبر 2006 تا 31 ژوئیه 2008 دارد (که سر جمع می شود 730 هزار یورو در طول مدت 3 سال و 3 ماه: از فروردین 1384 تا مرداد 1387). این سند، به تنها دردی که می خورد اثبات آن است که – بر خلاف ادعای کیهان - تغذیه نشریه ای به نام روزآنلاین از طریق بودجه 15 میلیونی دولت هلند برای ترویج آزادی بیان نبوده است! دلیل ساده این ماجرا، آن است که مطابق سند کیهان، حمایت مالی این نشریه از آوریل 2005 توسط هیفوس شروع شده ، در حالی که دولت هلند “بررسی” پروژه های رسانه ای مشمول بودجه 15 میلیونی را، از 7 ماه بعد (نوامبر 2005) آغاز کرده است:

www.minbuza.nl/en/developmentcooperation/Themes/HumanRights,human-rights/grant_

framework_on_media_diversity_in_iran.html

در نتیجه، حتی اگر این سازمان هلندی، به ادعای کیهان توانسته باشد (از سال 2006) بودجه ای از وزارت امور خارجه هلند بگیرد، اما آن پروژه قطعاً روزآنلاین (که از مدت ها پیش شروع به کار کرده بود) نبوده است، و هیفوس هم نمی توانسته بودجه ای که برای پروژه ای دیگر گرفته را، صرف پروژه ای دیگر (روزآنلاین) کند. اما همه اینها مهم نیست: برای “خبر ویژه” نویسان کیهان، کاملاً ممکن است که با استناد به سندی که اثبات می کند روزنامه ای با بودجه سالانه متوسط 220 هزار یورو، از بودجه 15 میلیونی دولت هلند چیزی دریافت نکرده، ثابت کند آن روزنامه 730 هزار یورو از”دولت هلند” دریافت کرده است.

3- البته حتی وقتی “اثبات” کنندگان خبرهای ویژه از “اسناد” مشخصی نتایج غیر واقعی می گیرند، باید از آنها متشکر بود. چون حداقل به خود زحمت رجوع دادن به یک “سند” را داده اند که این سند مبنایی را برای بحث مستند فراهم می آورد. مکافات وقتی است که اساساً پیدا کردن “سند” مورد ادعای آنها غیر ممکن است تا بتوان فهمید به طور مشخص کدام قسمت از چنین سندی را چگونه مورد تحریف قرار داده اند. یک مثال شخصی: شبکه خبر تلویزیون ایران، در 27 دی 85 در یک بخش خبری پربیننده، خبری را از “باشگاه خبرنگاران جوان” وابسته به رادیو - تلویزیون ایران نقل کرد که با استناد به رادیوی آلمانی “دویچه وله” مدعی بود: “یک گروه ویژه در وزارت امور خارجه آمریکا با حضور تعدادی از چهره‌های مطرود سیاسی و اپوزیسیون ایران، به بررسی راه‌های براندازی نظام اسلامی می‌پردازند. این گروه متشکل از تعدادی از کارشناسان خاورمیانه از وزارت امور خارجه و وزارت دفاع آمریکا است که طی نشست‌های محرمانه با برخی چهره‌های اپوزیسیون ایرانی، مخالفان نظام اسلامی ایران و تبلیغات رسانه‌ای فارسی زبان آنها را در جهت براندازی جمهوری اسلامی، سازمان می‌دهند. در این گروه، ‌پنج ایرانی اپوزوسیون خارج‌نشین به نام‌های “سعید رضوی فقیه” (عضو سابق دفتر تحکیم وحدت و شورای سردبیری روزنامه توقیف شده نوروز ارگان جبهه مشارکت)، حسین باستانی (سردبیر روزنامه توقیف شده نوروز، ارگان جبهه مشارکت)، علی افشاری (عضو سابق دفتر تحکیم وحدت) اکبر عطری (عضو سابق دفتر تحکیم وحدت) و محسن سازگارا (فعال سیاسی) عضویت دارند.”

خبر مزبور، البته کذب محض بود. حسین باستانی، اساساً قبل از انتشار خبر تلویزیون ایران، حتی از وجود چنین”گروه ویژه ای در وزارت امور خارجه” هم مطلع نبود و به علاوه: 1- نه تنها آقای اکبر عطری را پس از خروج از کشور ندیده بود، که با او از طریق ایمیل یا تلفن هم تماس نداشت (در داخل کشور، یک بار دیده بود)، 2- با آقای محسن سازگارا در طول عمرش تنها یک بار در سال 2004 تلفنی صحبت کرده بود، 3- با آقای افشاری، تنها 2 یا 3 بار طرف صحبت تلفنی بود و گاهی نیز با وی ایمیل رد و بدل کرده بود. 4- آقای سعید رضوی فقیه نیز که از نزدیکترین همکاران مطبوعاتی حسین باستانی در داخل کشور بود، هرگز حتی حاضر به از سر گرفتن فعالیت مطبوعاتی در خارج از کشور (حتی در حد دادن چند یادداشت به سایت ها) نشده بود، چه برسد به این که بخواهد به همراه سایر کسانی که در خبر صدا و سیما مورد اتهام قرار گرفته بودند، در پروژه های رسانه ای آمریکایی ها برای براندازی شرکت کند!

به هر ترتیب، نگارنده این سطور، اگرچه به خواندن این گونه داستانسرایی ها در برخی جراید محافظه کار عادت داشت، چون این بار، خبر کذب از تلویزیون پخش شده بود، تصمیم گرفت راجع به منبع خبر تحقیق کند. نه برای آن که مثلاً در نامه به صدا و سیما آن را تکذیب کند یا علیه مسوولان پخش آن شکایت نماید (که عمل کاملاً بیهوده ای بود)، برای آنکه می خواست اگر بر فرض نیم درصد، خبری از دویچه وله پخش شده بود که تحریف آن منتهی به خبرسازی فوق در صدا و سیما شده بود، از مسوولان دویچه وله بخواهد مسوولیت خود را در توضیح خبر منتسب به خود انجام دهند… اما تاکنون با گذشت مدت ها از انتشار خبر صدا و سیما که ادعا شده به گزارشی از دویچه وله مستند شده است، نه نگارنده و نه کسانی که در دویچه وله در جستجوی خبری با این مضمون در بخش های فارسی، آلمانی و انگلیسی خود بوده اند، موفق به یافتن اثری از داستان پخش شده از جانب شبکه خبر ایران نشده اند (تشکر می شود اگر یک نفر در روابط عمومی صدا و سیما، لینک خبر مورد ادعای سازمان خود را برای نگارنده ایمیل کند تا اگر واقعاً راست می گویند، بتوان علیه دویچه وله شکایت کرد و خسارت گرفت).

4 – ناظران فضای سیاسی – رسانه ای ایران، مدتی است با پدیده محیرالعقول رسانه هایی مواجهند که برای اثبات هر آنچه مقامات مافوقشان مصلحت بدانند، مدعی وجود “هر” سندی که لازم باشد می شوند. اجازه دهید داستان امروز را با یادآوری زمانی به پایان ببریم که روزنامه “وزین” کیهان، به خاطر آن که مصلحت دیده بود برای سید حسن نصرالله تبلیغات شود، در 19 مرداد 85 به دروغ مدعی شد که در جلد 9 صفحه 283 بحارالانوار (به همین دقت! درست مانند داستان دویچه وله) پیامبر اسلام از این سیاستمدار محترم لبنانی تقدیر کرده است:

“این بار، کلامی که از رسول خدا (ص) نقل می کنیم درباره رخداد آن روزهای صدر اسلام نیست. کلام پیامبر خدا (ص) درباره رخدادی است که همین روزها اتفاق افتاده… از رسول الله (ص) است و در جلد 9 بحارالانوار صفحه 283 آمده است، «ابن عساکر» از منابع معتبر اهل سنت نیز همین حدیث را به همین شکل نقل کرده است: مردی بر دروازه های قدس نبرد می کند، دارای بصیرت و بینش عمیق است، خدا به دست او دشمن را شکست می دهد. او از من است و من از او هستم. نام او «نصر» است و از این روی «نصر» نامیده می شود که خدا او را نصرت- پیروزی- می دهد…”

متعاقبا، وقتی صدای اعتراض روحانیون به کیهان بلد شد که مگر بیمارید که به پیامبر خدا نسبت دروغ می دهید، واکنش کیهان سه خط توضیح کوچک در گوشه ای از صفحات داخلی خود بود که:

“درپی درج این مطلب برخی از علما و روحانیون در تماس با کیهان ابراز داشته اند که این حدیث را در آدرس یاد شده ندیده اند و نسبت به صحت آن تردید داشته و بعضا آن را اساسا ناصحیح دانسته اند. امید است این توضیح جبران مافات کرده باشد.”… به همین راحتی!

البته ما نه روحانیون عالی مقام هستیم که امکان وادار کردن رسانه هایی جون کیهان به اصلاح اکاذیب را داشته باشیم، و نه اتهام به ما در حد اتهام به پیامبر اسلام است که انتظار داشته باشیم تکذیبیه اتهامات مان در گوشه ای از صفحات داخلی این رونامه “وزین” چاپ شود. بنابراین بیش از این وقت خوانندگان محترم را نمی گیریم و نوشته خود را با دعایی مختصر به پایان می بریم که: خداوند همه مریضان اسلام را شفای عاجل عنایت فرماید. آمین …


پی نوشت:

بدیهی است که تمام آنچه گفته شد، به معنی قضاوت در مورد استفاده از بودجه دولت هلند نیست: مثلا همین الآن، پروژه ای چون “رادیو زمانه” که اعلام کرده از این بودجه استفاده می کند، پروژه ارزشمندی است و در چارچوب منافع ملی نیز حرکت می کند.