چرا داعش تا دیروز محارب نبود؟

عبدالحمید معصومی تهرانی
عبدالحمید معصومی تهرانی

داعش سال‌هاست که همچون طالبان، القاعده، بوکوحرام و دیگر گروه‌ها و حکومتهای بنیادگرای اسلامی اقدام به کشتارهای فجیع می‌کند. اما آخرین جنایت داعش در زنده سوزاندن خلبان اردنی موجب گشت تا شیخ محمد احمد الطیب امام اعظم مسجد الازهر قاهره مجبور به موضع‌گیری تندی شوند. در بی‌رحمی داعش و امثالهم هیچ شکی نیست. اما ایشان اعمال داعش را “بزدلی” خطاب کرده‌ و آنان را مصداق محارب با خدا و رسولش دانسته‌اند. این در حالی است که این “بزدلی‌ها” سال‌هاست در کشتار مسیحیان و ایزدیان و کوردها و به بردگی گرفتن زنان عیسوی و ایزدی رخ می‌داده است. چرا ایشان تاکنون سکوت اختیار کرده بودند؟

در موضع‌گیری ایشان دو نکته‌ مورد توجه است. نکته اول اینکه: چرا داعش امروز “محارب” شد و تاکنون از حکم محاربه در مورد ایشان سخنی به میان نیامده بود؟. آیا این تاخیر چندین ساله دلیل بر این نیست که جناب شیخ و هم‌قطاران ایشان در فرق مختلف اسلامی تاکنون حجتی شرعی بر ضد اعمال داعش نداشته‌اند؟؛ آیا آن سکوت دیروز و صدور حکم امروز خود دلیلی بر این نیست که تمامی آنچه داعش و دیگر گروه‌ها و حکومتهای مدعی بنیادگرایی اسلامی انجام می‌داده‌اند، دقیقاً مطابق با شریعت اسلام بوده است؟؟. قطعا مجازات سوزاندن در قرآن نیامده است. اما ایشان نیز مستحضرند روایاتی در باب مجازات سوزاندن مجرم، در فقه اسلامی وجود دارد و پیش‌تر نیز طالبان در افغاتستان آن را اجرا نموده است.

اما نکته دیگری که در افتاء ایشان حائز اهمیت می‌باشد، اشاره ایشان به آیه‌ی محاربه است. چندی پیش خبری در رسانه‌ها منتشر شد که نوجوانی در رقه –پایتخت خلافت اسلامی داعش- به اتهام “محاربه” پس از تحمل “شلاق”، “اعدام” گردید و جسدش برای سه روز بر «صلیب» آویزان بود. در حقیقت جناب شیخ از مجازاتی سخن می‌گویند که خلیفه‌ی داعش نیز بر آن استناد کرده و عمل می‌کند؛ و این سوای آن است که خلیفه‌ی داعش نیز سنگسار می‌کند، دست می‌برد، از بلندی پرتاب می‌کند، شلاق می‌زند و جان و مال غیرمسلمانان را نابود می‌کند که جناب شیخ و دیگر علمای مطرح اسلام کوچکترین موضع صریح و قاطعی بر علیه آن اعمال بنیادگرایان اسلامی از خود نشان ندادند. آیا آن روز که کلیساهای موصل تخریب شدند؛ آن روز که مردم شنگال تار و مار می‌شدند؛ آن روز که مردان عیسوی، ایزدی و کورد را همچون گوسفند سلاخی می‌کردند و زنانشان را به بردگی میبردند داعش محارب نبود؟ و “بر ضد خدا و رسولش” عمل نمی‌کرد؟!. مدعیان بنیادگرایی اسلامی سالهاست که در محاربه با حیات بشر و کرامت ذاتی انسان هستند؛ آیا این همه جنایت بر عیله جان و مال و ناموس انسانها ارزش نداشت؟ به نظر می‌رسد که اگر داعش خلبان به اسیر گرفته شده‌ی اردنی را بجای زنده به آتش کشیدن، همچون صدها هزار نفر دیگر سلاخی می‌‌کرد متهم به محاربه با خدا و رسول نمی‌گردید کمااینکه تا پیش از این هیچ یک از گروه‌ها و حکومتهای بنیادگرای اسلامی متهم نگردیدند؛

نگارنده با تمام احترامی که برای‌ شیخ محمد احمد الطیب قائل هستم؛ لکن باید به ایشان و دیگر عالمان مسلمان عرض کنم که جا دارد در عصر حاضر بر خلاف داعشیان گوناگون کنونی به آموزه‌های معنوی و رحمانی دین اسلام توجه بیشتری نمایند؛ نه آنکه همچون آنان حکم به کشتن، به صلیب کشیدن و بریدن دست و پا بر خلاف بدهند. ما می‌بایست درک کنیم که از درون خشونت، صلح و ارزش‌گزاری به کرامت انسان بیرون نخواهد آمد؛ بلکه مولد نفرت و خشونت بیشتر و بی حد و اندازه خواهد گردید. انزجار از اعمال و جنایات شنیع داعش امری طبیعی و فطری است. اما باید پذیرفت که بسیاری از احکام قرآن در محدوده‌ی زمان و عصر خود معنا داشته است. مجازات “قطع دست و پا بر خلاف هم” در آیه‌ی محاربه، همان مجازاتی است که فرعون بر ضد معاندین خود حکم کرده بود. امروزه ما نه در عصر مصر باستان قرار داریم، و نه در عصر بدویت عربستان.

باید توجه کرد که چنین احکامی بر اساس فرهنگ منطقه‌ای مقرر شده بود که “خشونت” به طوری کلی، و بخصوص بر علیه مخالفین یک ارزش اجتماعی تلقی می‌گردید؛ و آن چیزی که باعث شده چنین احکامی به دیگر فرهنگ‌ها تحمیل شود، خلافت اسلامی بوده است. خلافت، رویه‌ای است که ماهیتا قرآنی نبوده و نیست؛ و بنابر ساختار جامعه‌ی آن عصر عربستان و مقتضیات پس از وفات پیامبر اسلام(ص) شکل گرفت؛ و نمی‌تواند به عنوان یک ساختار حقوقی و حکومتی جهان‌ شمول به رسمیت شناخته شود. با این حال کشورگشایی‌های متاثر از برتری‌جویهای نژادپرستانه‌ی عربی؛ و دست‌اندازی‌ به فرهنگ و ملل همجوار عربستان پس از رحلت پیامبر(ص)؛ بنیان “فرهنگی” را بنا کرد که طالبان، القاعده، داعش، بوکوحرام و دیگر مدعیان حکومت اسلامی در امتداد آن قرار دارند. این “فرهنگ” مدعی است که اجرای تمام آنچه در قرآن آمده، بدون هیچ قید و شرطی از الزامات حاکمیت و مدنیت است. این “فرهنگ” ادعا می‌کند که سعادت تمامی بشر منحصر به اطاعت از دستورات خداوند، پیامبر(ص) و جانشینان وی، آنهم بنابر تفسیر، رای و نظر عالمان همان مذهب است. این “فرهنگ” اصرار دارد که برداشت وی از دین، صحیح‌ترین، دقیق‌ترین و کاملترین قرائت دینی است. این “فرهنگ” باور دارد که خداوند یک بار برای همیشه و آن هم در میان مردم یک عصر و در منطقه حجاز، دستوراتی جهانی برای همه‌ی زمان‌ها، همه مکان‌ها و همه ابناء بشر آورده است. داعش و دیگر مدعیان بنیادگرایی در مذهاب مختلف اسلامی مگر چیزی غیر از این “فرهنگ” را ادعا می‌کنند؟

در واقع با استناد به اعمال داعش باید اذعان کرد که تمامی آنچه شیخ محمد احمد الطیب “بزدلی” می‌خوانند، در تاریخ گذشته و معاصر خلافت اسلامی مسبوق به سابقه است.

واقعیت این است که ادیان در هر قومی که تشریع گردید قصد اصلی‌اش آن بود تا با وضع قوانین و آموزه‌هایی مطابق با فرهنگ خاستگاه تشریعی خود، از ظلم و ستم و نابرابری و تعدی انسان به حقوق فردی و اجتماعی دیگران به بهانه‌ی برترانگاری قبیلگی، نژادی و خدایان قومی جلوگیری نماید؛ اما متاسفانه با گذشت زمان همان قوانین و آموزه‌های دینی، مستمسکی در دست بشر زیاده‌طلب و برتری‌جو جهت ظلم و ستم و نابرابری و تعدی به حقوق فردی و اجتماعی دیگر انسانها مبدل شد. تاریخ تمدن دینی بشر مملو از ظلمها، ستمها و تعدیاتی است که انسانها به اسم خدا و آموزه‌های دینی در حق یکدیگر روا داشته‌اند.

 

جناب شیخ محمد احمد الطیب و دیگر علما مذاهب اسلامی می‌بایست به این نکته ریشه‌ای توجه کنند که آنچه اکنون باعث معرفی اسلام به عنوان دینی خشونت‌طلب و خو‌ن‌ریز گردیده و در جوامع بشری مایه‌ی اسلام‌هراسی شده است؛ به آتش کشیدن یک انسان توسط عده‌ای بنیادگرای اسلامی نیست؛ بلکه همین قتلها، سلاخی‌ها، به دار کشیدن‌ها، دست و پا بریدن‌ها، سنگسار کردنها، به شلاق بستن‌ها، از ارتفاع به زیر انداختن‌ها و تعدی به حقوق پیروان دیگر ادیان و مذاهب است که ایشان خود به نام خدا حکم بدان داده‌اند. اگر امروزه اعمال داعش را سخیف می‌پنداریم، باید نسبت به تمامی آنچه به اسم شریعت اسلامی اعمال می‌شود، همان حساسیتی را نشان دهیم که وجدان انسانی و اندیشه و عقلانیت رشد یافته‌ی امروز‌ ما نسبت به جوانب مختلف انسان ستیزی در تاریخ تمدن بشر نشان می‌دهد. در نهایت، اگر مرحوم معاذ کساسبه به جرم محاربه با خلیفه‌ی داعش، دست و پایش خلاف بر هم قطع شده بود جناب شیخ محمد احمد الطیب چه حکمی بر داعش اعلام می‌نمود؟ جنایت، جنایت است و باید محکوم گردد؛ و حقوق بشر، حقوق بشر است و باید بر هر حکمی اولویت داده شود.