محمود احمدی نژاد قبلاً فرزند عزیز آیت الله ها بود، ولی اکنون به شیوه هایی دست می یازد که چندان خوشایند روحانیون شیعه نیست. به واقع هدف او چیست؟
در تصویری که از احمدی نژاد در مراسم تدفین هوگو چاوز در ونزوئلا منتشر شد، او را درحالی که مادر چاوز را تسلی می دهد می بینیم. او درحالی که از مرگ “برادر” خود متأثر شده، صورتش را روی صورت النا فریاس قرار داده. این تصویری است که برای یک مقام جمهوری اسلامی غیرقابل تصور است، چرا که این حکومت حتی فعالان حقوق زن را نیز به زندان می افکند. اما دیگر دیر شده بود؛ این لحظه را عکاسان کل جهان به ثبت رساندند و به سرعت نیز روی میز تصمیم گیرندگان جمهوری اسلامی قرار گرفت.
به گفته محمد تقی رهبر، امام جمعه اصفهان، محمود احمدی نژاد “کنترل خود را ازدست داده”. او گفت: “دست دادن با زن نامحرم به هیچ وجه در هیچ موردی چه اهل کتاب و چه مسن و چه غیر مسن جایز نیست.” یک مفسر که نخواست نامش ذکر شود دراین خصوص گفت: “احمدی نژاد از روی هیجان و احساسات شخصی بیش از حد، عملی بدون فکر انجام داد. انجام اقداماتی از این قبیل در ذات اوست. او همیشه دست به تحریک و مبالغه می زند و این کاری است که تمامی رهبران پوپولیست در جهان انجام می دهند.”
اظهارات تحریک آمیز احمدی نژاد
با این حال، این شخصیت فوق محافظه کار چند ساعت قبل از این “لغزش” خودجوش اظهاراتی را بیان کرد که برعکس دیگر حالات او، به دقت آماده شده بودند. این اظهارات تا حدی باعث رنجش آیت الله ها شد. درواقع می توان گفت که احمدی نژاد در زمینی قدم گذاشته که در گذشته و به لحاظ سنتی جایگاه محفوظ آیت الله هاست. او در زمان اعلام خبر مرگ هوگو چاوز، از او به عنوان یک “شهید” یاد کرد که “به ملت اش خدمت کرده و همواره از ارزش های انسانی و انقلابی حمایت نموده”.
احمدی نژاد به ویژه این جرأت را پیدا کرد که رهبر متوفی ونزوئلا را با امام زمان مقایسه کند. براساس باورهای شیعیان، امام دوازدهم برای نجات جهان و برقراری صلح به زمین بازخواهد گشت، چنان که مسیح برای پیروانش. او دراین خصوص گفت: “من شک ندارم که او در کنار مسیح و انسان کامل بازخواهد گشت.” اینها اظهاراتی بود که باعث خشم بسیاری در تهران شد. احمد خاتمی، در خطبه های نماز جمعه در تهران، احمدی نژاد را مورد مؤاخذه قرار داد که چرا پیام دیپلماتیک خود را با “موضوعات مذهبی” همراه کرده. حتی آیت الله مصباح یزدی به عنوان یکی از آیت الله های پرنفوذ به صورت تلویحی خواستار رعایت برخی نکات ازسوی احمدی نژاد شد.
“قدرتی که هرگز نداشته”
عبدالرضا تاجیک، سرمقاله نویس سیاسی سابق در روزنامه اصلاح طلب “شرق” که ماه ها در ایران زندانی بوده و اکنون در فرانسه زندگی می کند به لوپوئن می گوید: “این قبیل اظهارات غیرقابل پیش بینی مختص احمدی نژاد است. احمدی نژاد از هر موقعیتی استفاده می کند تا نگاه ها را به خود معطوف دارد و بدین ترتیب هم در ایران و هم در کشورهای مسلمان جهان برای خود طرفدارانی به وجود آورد. این رویکرد او باعث شده تا در خارج از کشور برای او قدرتی فرض کنند که درواقع هرگز آن را نداشته.”
درحقیقت، شخصیت پرقدرت ایران، رهبر انقلاب است که همیشه نیز پرقدرت ترین مقام ایران بوده و به عنوان نماینده مهدی در زمین و رهبر کشور از سال ۱۹۸۹ شناخته می شود. او علی رغم تظاهرات اعتراض آمیز مردم، در ژوئن ۲۰۰۹ رأی موافق خود را با انتخاب مجدد احمدی نژاد نشان داد، ولی از آن پس به تدریج از شخصیت مطبوع خود فاصله گرفت، زیرا روز به روز بیشتر از دستورات او سرپیچی می کرد. احمدی نژاد از آغاز دومین دور ریاست جمهوری اش در ژوئیه ۲۰۰۹ با مقاومت چند روزه در برابر دستور رهبر انقلاب برای عزل اسفندیار رحیم مشایی جنجال آفرینی کرد.
جریان انحرافی
مشایی با اشاره به ملی گرایی ایرانی و مخالفت با اسلام گرایی آیت الله ها متهم به سردمداری یک “جریان انحرافی” شد که درتلاش است تا نقش سیاسی روحانیون شیعه را محدود کند. او که یکی از مسؤولان عالی رتبه پیشین دستگاه اطلاعاتی جمهوری اسلامی بوده، اکنون به شخصیت منفور حکومت تبدیل شده.
این درحالی است که محمود احمدی نژاد بدون اینکه کوچک ترین واهمه ای به دل راه دهد، مواضع مخالف خود را در برابر رهبر تشدید کرده. او با دادن مناصب ریاست دفتر رییس جمهور و دبیرکل جنبش کشورهای غیرمتعهد و همچنین ریاست میراث فرهنگی کشور به رحیم مشایی مخالفت خود را با رهبر انقلاب نشان داده است.
نامزد رهبر
محمود احمدی نژاد که براساس قانون اساسی نمی تواند برای سومین بار پیاپی نامزد انتخابات شود، خواهان آن است که اسفندیار رحیم مشایی نامزد انتخابات شود. بدین ترتیب او به طور کامل از قدرت کناره گیری نخواهد کرد و پس از چهار سال امکان بازگشت اش به قدرت ساده تر خواهد بود. این سناریویی است که در روسیه نیز توسط ولادیمیر پوتین انجام شده. یک تحلیلگر سیاسی که نخواست نامش ذکر شود دراین خصوص می گوید: “احتمال این حالت بسیار پایین است. برای رهبر انقلاب جالب نیست که نامزدی کسی را بپذیرد که در سال ۲۰۰۹ عذرش را خواسته.”
علی خامنه ای که موفق شد دو رهبر اردوگاه اصلاح طلب را از بازی سیاسی حذف و آنها را خانه نشین کند، ازاین پس درتلاش است تا یکی از وفادارانش پیروز انتخابات شود. درحال حاضر، علی اکبر ولایتی، مشاور دیپلماتیک رهبر، غلامعلی حداد عادل، رییس سابق مجلس و مشاور پرنفوذ خامنه ای، و محمدباقر قالیباف، شهردار تهران، از نامزدهای بالقوه انتخابات آینده محسوب می شوند.
به سوی بازگشت جنبش سبز؟
انتخابات ریاست جمهوری ۱۳ ژوئن آنچنان پرتنش ظاهر شده که درحال حاضر روابط را در نزد حاکمیت جمهوری اسلامی متشنج کرده است. درحقیقت، اگر رهبر انقلاب بتواند ازطریق شورای نگهبان قانون اساسی نامزدها را رد صلاحیت کند، با نهاد وزارت کشور، یعنی محمود احمدی نژاد، که مسؤول برگزاری رأی گیری است، به مشکل خواهد خورد. روزنامه نگار عبدالرضا تاجیک می گوید: “حکومت به شدت نسبت به مواضع احمدی نژاد بدگمان است. روحانیون به هر قیمت در تلاش اند تا رییس جمهور را آرام کنند تا انتخابات در فضایی آرام و بدون تشنج برگزار شود. به همین دلیل است که اخیراً با اقدامات تحریک آمیز او با ملایمت برخورد می کنند.”
پس از گذر چهار سال، هیچ کس تظاهرات مردمی را در ایران فراموش نکرده؛ این تظاهرات در نوع خود در طول بقای جمهوری اسلامی بی سابقه بوده است. به نظر می رسد که امروز جنبش اعتراضی خاموش شده، به ویژه از زمان دستگیری دو رهبر اصلاح طلب در فوریه ۲۰۱۰. عبدالرضا تاجیک می گوید: “اعتراضات خیلی ساده از خیابان ها به داخل منازل منتقل شده. و این مسأله امروز بزرگ ترین نگرانی حکومت را تشکیل می دهد. حکومت بیم آن دارد که مخالفان از بحران احمدی نژاد به نفع خود استفاده کنند و مجدداً به صحنه بازگردند.”
منبع: لوپوئن، ۱۱ مارس