چهره ها ♦ سینمای ایران

نویسنده

این شماره اختصاص دارد به کارنامه فاطمه معتمد آریا یکی از شاخص ترین بازیگران سینمای ایران.

نگاهی به کارنامه بازیگری فاطمه معتمد آریا

زنی برای همیشه

fmotamedaria1.jpg

فاطمه معتمدآریا متولد 1340 دارای مدرک تحصیلی دیپلم دانش سرای هنر است، و در فاصله سال‌های 61-1360 در دفتر پژوهش امور هنری آموزش و پرورش کمک کارشناس عروسکی بود. از سال 1352 با شرکت در کلاس‌های آموزشی «کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان» فعالیت در نمایش‌های عروسکی را آغاز کرد و از سال 1354 در نمایش‌های طوقی، حادثه در شهر عروسک‌ها، خرده بورژواها، آهو، دایره گچی قفقازی “داریوش فرهنگ”، آدینه، یک جفت کفش‌ برای زهرا و ریچارد سوم “داود رشیدی” به ایفای نقش پرداخت. او از عروسک گردانی به باز یگری علاقه‌مند شد. معتمدآریا قبل از آن که به فعالیت در سینما بپردازد در نمایش‌ها و مجموعه‌های تلویزیونی آسمون و ریسمون “1360” ستانک و شانه به سر “1360 مدرسه موش‌ها “مرضیه برومند 1363” به عنوان بازیگر و عروسک گردان به کار پرداخت و همزمان با فعالیت‌های سینمایی با “کامبیز صمیمی مفخم، 1364” هادی و هدی “اردشیر کشاورزی، 1368”، زال و سیمرغ “مرضیه برومند 1369”، عطر و گلاب بپاشید “ایرج تهماسب، 1370”، گل پامچال “محمدعلی طالبی، 1370”، بازپرس وارد می ‌شود “رضا بابک، 1370”، خونه مادر بزرگه “مرضیه برومند، 1371”، آرایشگاه زیبا “مرضیه برومند، 1372” و خاله قورباغه “مرضیه محبوب، 1374” ادامه داد.

fmotamedaria3.jpg

مجموعه گل پامچال نام او را بر سر زبان‌ها انداخت، و کارش را در تلویزیون و سینما رونق بخشید. فاطمه معتمدآریا پس از موفقیت مجموعه تلویزیونی مدرسه موش‌ها فعالیت سینمایی خود را به عنوان عروسک‌گردان با فیلم شهر موش‌ها “مرضیه برومند و محمدعلی طالبی، 1363” آغاز کرد، و نخستین حضور او جلو دوربین یک فیلم سینمایی برای محمدعلی سجادی در فیلم جدال “1365” بود. معتمدآریا نخستین فیلم‌هایش را برای کارگردان‌هایی بازی کرد که خودشان هم اولین تجربه‌های‌شان رادر سینما انجام می‌دادند؛ به عنوان مثال: تحفه‌ها “ابراهیم و حیدرزاده، 1366”، جهیزیه برای رباب “سیامک شایقی، 1366”، یاد و دیدار “رجب محمدین، 1366” برخون “محمد علی طالبی، 1367” و ریحانه “علیرضا رییسیان، 1368”. او قبل از شروع فیلمبرداری و موقع تمرین به روخوانی متن معتقد است؛ زیرا با «روخوانی» می تواند شخصیت ها و ارتباط آنها را با یکدیگر بپرورد و گره‌های مختلف فیلم‌نامه را بگشاید. او در فیلم‌های مسافران “بهرام بیضایی، 1370”، ناصرالدین شاه آکتور سینما “محسن مخملباف، 1370”، هنرپیشه “محسن مخملباف، 1371”، یک بار برای همیشه “سیروس الوند، 1371” و همسر “مهدی فخیم‌زاده، 1372” به این شیوه عمل کرد، که حاصل کارش قابل قبول‌تر است.

fmotamedaria4.jpg

معتمدآریا در فیلم‌های کلاه قرمزی و پسرخاله “ایرج تهماسب، 1373” روسری آبی “رخشان بنی اعتماد، 1373”، مرد آفتابی “همایون اسعدیان، 1376”، مهر مادری “کمال تبریزی 1376”، “ مرد عوضی “محمدرضا هنرمند، 1377”، ومربای شیرین “مرضیه برومند، 1380” نقش‌های متفاوتی ارایه نداد. معتمدآریا تنها بازیگر سینمای ایران است که در چهار دوره جشنواره فیلم فجر موفق به دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول و دوم شد: به جز برهوت، از دهمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم مسافران “بهرام بیضایی، 1370” از یازدهمین جشنواره برای فیلم یک بار برای همیشه “سیروس الوند، 1371” و از جشنواره دوازدهم برای فیلم همسر “مهدی فخیم زاده، 1372” برنده جایزه شد. او همچنین جایزه بهترین بازیگر نقش اول از جشنواره فیلم مونترال “کانادا” برای فیلم مهر مادری “کمال تبریزی، 1376” را دریافت داشته است.

fmotamedaria5.jpg

فیلم شناسی

“تقاطع ” ابوالحسن داوودی، 1385

“زیر درخت هلو” ایرج طهماسب، 1384

“یه بوس کوچولو”بهمن فرمان آرا، 1384

“به من نگاه کن “شهرام اسدی، 1379-1380

“جدال”محمدعلی سجادی، 1365

“تحفه ها” ابراهیم وحیدزاده، 1366

“گمشدگان” محمدعلی سجادی، 1366

“جهیزیه برای رباب” سیامک شایقی، 1366

“محموله” سیروس الوند، 1366

“یاد و دیدار” رجب محمدین، 1366

“برهوت” محمدعلی طالبی، 1367

“ستاره و الماس” سیامک شایقی، 1367

“ریحانه “علیرضا رئیسیان، 1368

“مسافران” بهرام بیضایی، 1370

“ناصرالدین شاه آکتور سینما “محسن مخملباف، 1370

“هنرپیشه “محسن مخملباف، 1371

“یکبار برای همیشه “سیروس الوند، 1371

“همسر” مهدی فخیم زاده، 1372

“کلاه قرمزی و پسرخاله ” ایرج طهماسب، 1373

“روسری آبی ” رخشان بنی اعتماد، 1373

“سفر”علیرضا رئیسیان، 1373

“مرد آفتابی “همایون اسعدیان، 1374

“مهر مادری “کمال تبریزی، 1376

“زندگی” اصغر هاشمی، 1376

“مرد عوض” محمدرضا هنرمند، 1377

“عشق + 2 ” رضا کریمی، 1377

“شوخی”همایون اسعدیان، 1378

“یکی بود یکی نبود”ایرج طهماسب، 1378

“عینک دودی ” محمد حسین لطیفی، 1382

“کلاه قرمزی وسروناز”ایرج طهماسب، 1381

“افسانه شهرجنگی” اپیزود سوم، رخشان بنی اعتماد، 1382

fmotamedaria6.jpg

بازیگرخلاق

معتمد آریا بازیگری است که دردهه 60 کارخود را درسینمای ایران آغازکرد. دورانی که زنها یا نقش مادرانی رابه عهده داشتند که کنش آنها رخت شستن، سفره پهن کردن وغرزدن بود یا دخترانی دم بخت که باید سرسفره عقد می نشستند ودیالوگ کلیدی آنها “بله” تاریخی بود. معتمد آریا به جهت موقعیت سنی درکاراکتردختردم بخت قرارگرفت، ولی تاحدی متفاوت.

” جهیزیه برای رباب” و” ستاره الماس” کاراکتراورا بعنوان دختری ازطبقه فرودست ومحلی ثبت کردند که دغدغه ازدواج او موجب کنش واعمال نمادین خانواده اش می شود. پدر و برادری که در” جهیزیه…” برای ترتیب دادن جهیزیه اودل به دریا وزیرآب می زنند وپدرجنگزده “ستاره الماس” که درراه رساندن لباس عروس به دخترش کشته می شود نمونه تاثیرگذاری این کاراکترهستند. هرچند کاراکتردخترهردوفیلم اهرم فشاری است برای شکل گیری ماجرا وکنش ها، ولی معتمد آریا درهمان محدودیتی که فرصت حضوردارد می تواند این کاراکتر کلیشه ای رابه نوعی ملموس جلوه دهد. فیلم “ ریحانه” درمیان مضامین محدود وتکراری آن سالها درحوزه مسائل زنان، مضمونی غیرکلیشه ای داشت که فرصت حضورودیده شدن را

به بازیگرنقش ریحانه می داد. زنی که گرفتاربحران پس ازجدایی است درجامعه ای سنت زده که زن بدون مرد، امنیت ندارد. “ مسافران” بهرام بیضایی یکی ازجرقه هایی بودکه غباررا ازبازیگری اوکنارزدوفرصتی فراهم آورد تا درمجموعه ای که همه چیزبه گونه ای غریب سر جای ویژه خودقرارداشت وقصه ای نامتعارف درقالب فیلمی ماندگاردرسینمای ایران ثبت می شد این بازیگرهم درکاراکترزن نازایی که ازتبعات مرگ عزیزان خانواده بی نصیب نمانده، دیده شود. این شخصیت توانست آن بخش ازمعتمد آریا راکه هنوزدیده نشده بود نمایان کند: زنی تاثیرپذیروتاثیرگذارکه به راحتی می تواند حس لحظه ای کاراکتررابه مخاطب انتقال دهد. درهمین سال معتمد آریا با نقش آفرینی دردوفیلم دیگربا حضوری متفاوت، توانایی های خود را به رخ کشید: “ناصرالدین شاه آکتورسینما” و” یک باربرای همیشه” محصول همین تجربه های موفق هستند. کاراکتردخترلردر” ناصرالدین شاه…” علاوه برمتفاوت بودن درپرونده کاری بازیگر، یک تجربه منحصربه فرد است ازآن جهت که بازنمایی یک کاراکترقدیمی تاریخ سینمای ایران محسوب می شود. معتمد آریا هرچند دخترلراردشیرایرانی را به تصویر می کشد، ولی بخشی ازشخصیت خودرا به این کاراکتراضافه می کند که آن را تبدیل به دختر لری از فیلتر معتمد آریا می کند.” یکباربرای همیشه” نه تنها درکارنامه کارگردان وبازیگرانش فیلمی معتبرشد، بلکه درسینمای ایران هم ماندگارشد. زهرا زن جنوبی است که بدلیل بلند پروازی ها ومسئولیت ناپذیری همسرش دربحران انتخاب قرارمی گیرد. انتخاب میان مادر شدن یا نشدن؟ انتخاب وکنش نمادین زهرا برای مادرشدن شاید امروزهمان تاثیرووجهه را نداشته باشد، چون درفیلمهای امروزاین تصویراززن درحال تبدیل شدن به کلیشه است. اما در سال 70 این کنش به واقع نمادین وتعیین کننده بود.

فیلم “هنرپیشه” حضور این بازیگر را در نقش زنی نازا و این بارهمسر یک بازیگرمشهورکه بحران های روحی شدیدی دارد، ویژه می کند. معتمد آریا این بارهم کاراکتری رابه تصویرمی کشد که کنشی نمادین دارد وبا انتخاب یک دخترکولی که برای شوهرش بچه بیاورد، زن جسورونامتعارفی جلوه می کند.

حرکات وخنده های عصبی، تغییرکنش های لحظه ای وبه نوعی قابل پیش بینی نبودن وتسلطی که معتمد آریا به تغییراین سطوح رفتاری دارد ازویژگیهای بازی اودراین فیلم است.

“همسر” تجربه خاص این بازیگردرورود به حیطه کمدی است که می تواند تصویرباور پذیر و جذابی ازدرگیری های یک زن وشوهردرجامعه مردسالارباشد که این بارزن فرصتی برای اثبات توانایی های خود پیدا می کند. “ روسری آبی”، “ کلاه قرمزی” و “سفر” تجربه های مشترک یک سال کاری این بازیگرهستند. نوبرکردانی در”روسری آبی” زنی است که انتخاب می کند ولی انتخابی نا متعارف. معتمد آریا این دختر روستایی رابا جلوه ای متفاوت درکارنامه خودثبت می کند. کاراکتری که ازنمودهای بازیگری آشنای او فاصله دارد.

fmotamedaria7.jpg

“کلاه قرمزی و پسر خاله” ادامه تجربه کارکمدی البته درقالب کارکودک وعروسکی است که چند سال بعدتراو را بعنوان قطب محکم زن درسینمای کمدی تثبیت می کند. “مرد آفتابی” تجربه ای آشنا درپرونده کاری این بازیگراست که درسال بعدترمنجربه سه فیلم متفاوت شده است: “مهرمادری”، “مرد عوضی” و”زندگی”. مادر “مهرمادری” به آن جهت ازمادران سنتی دهه 60 که بدون مرد روی پای خود ایستاده اند متفاوت می شود که مهرمادری را بی حساب برای هربچه ای خرج نمی کند. همین نکته کوچک می تواند به کاراکتردغدغه ببخشد واورا تبدیل به شخصیت کند. “ مرد عوضی” رویکردی خاص به کمدی وبه نوعی احیاء آن رابه دنبال داشت. کاراکتر زنی که با تغییرفیزیکی شوهرش درگیرمثلث عشقی می شود که تجربه غریبی است وتوانایی های خاص این بازیگرمی تواند این ضلع مثلث عشق راجذاب کند. “ زندگی” هم به زندگی دوگانه مرد می پردازد وکاراکتری که این بارهم درگیرمثلث عشق می شود، اما این باربا نگاهی جدی وبرخاسته ازمسائل روزاجتماع. “ آسمان پرستاره”، “شوخی” و”عینک دودی” درراستای همان تعریف ارائه شده ازمعتمد آریا قابل انتظاربود ومتعارف. تجربه “ یکی بود و یکی نبود” هم نتوانست جلوه جدیدی به کارنامه اوببخشد که درهمین سال دوفیلم “ عزیزم من کوک نیستم” و”دخترشیرینی فروش” رابازی کرده است. “ دختر…” کاراکتری به نوعی تازه وبکر در پرونده این بازیگراست. دخترشیرینی فروش رومانتیکی که به شدت خجالتی وکم حرف است. این فیلم هم ازجهت کاراکتر، نوع بازی ولحن انتخابی معتمد آریا وهم ازجهت کم بودن دیالوگ هایش فیلمی خاص درکارنامه اومحسوب می شود. اپیزود” ننه گیلانه” و به دنبال آن “گیلانه” چرخشی غیرقابل تصوردر کارنامه معتمد آریا محسوب می شوند. کاراکتری که اورا به ماندگارترین زن تاریخ سینمای ایران تبدیل کرد. تفاوت سن، فیزیک ولهجه کاراکتر با بازیگر، توانایی های معتمد آریا را به چالشی عمیق کشید. عشقی که ازحرکات وسکنات گیلانه در رفتار او با اسماعیل جاری می شود، حتی به مدد تکنیک های بازیگری امکانپذیرنمی شود. مگراینکه عشق درهمان لحظه تجربه وجاری شود.

“یک بوس کوچولو”، “تقاطع”، “ زیر درخت هلو” و”کارگران مشغول کارند” ماحصل تجربه های معتمد آریا درسالهای گذشته هستند. دراین میان شاید بتوان مادرفیلم “ تقاطع ” راازبقیه متفاوت کرد. نگاه به مادر در جامعه مدرن که هویت اورا بعنوان یک زن هم مد نظردارد، این بارکاراکتردکتررحمانی را ملموس می کند. معتمد آریا بازیگری است که همچنان می تواند مخاطبان را با نقش آفرینی های خود غافلگیرکند واین نشان ازخلاقیت بالای او بعنوان یک بازیگردارد.